جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونه یک رمان بنویسیم؟

  • نویسنده موضوع ELNA
  • تاریخ شروع

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط ELNA با نام چگونه یک رمان بنویسیم؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,222 بازدید, 218 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع چگونه یک رمان بنویسیم؟
نویسنده موضوع ELNA
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نهال رادان

رهاورد

سطح
6
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
132
892
مدال‌ها
9
می‌خواهید شروع کنید به نوشتن.
مدل ذهنی یک نویسنده را در خودتان تقویت کرده‌اید،
ابزار لازم را برای نوشتن فراهم کرده‌اید،
و حالا قلم و کاغذ را جلوی خودتان گذاشته‌اید تا بنویسید.
یک ساعت می‌گذرد و نهایتاً چند تا نقاشی روی کاغذ کشیده‌اید. هیچ‌چیزی به ذهنتان نمی‌رسد. اصلاً نمی‌دانید چه بنویسید. اینجاست که باید به یاد این جمله قصار از جک لندن بیفتید:
«نمی‌توان منتظر الهام ماند. باید با چماق به سراغش رفت.»
البته این را هم بدانید که داستان نوشتن آن‌قدرها هم سخت نیست. دنیای اطراف ما پر از داستان است. می‌شود از هر چیزی نوشت اما مسلماً شما نمی‌خواهید از هر چیزی بنویسید. می‌خواهید چیزی درخور و شایسته خلق کنید.

داستان‌نویس‌ها را در اینجا می‌شود به سه دسته تقسیم کرد:

  1. آن‌هایی که ابتدا به دنبال سوژه‌ای برای نوشتن می‌گردند و وقتی سوژه‌ای در ذهنشان شکل گرفت شروع به نوشتن می‌کنند.
  2. داستان‌نویس‌هایی که می‌نویسند تا اینکه سوژه به سراغشان بیاید؛ یعنی قلم را روی کاغذ می‌گذارند و شروع به نوشتن می‌کنند تا وقتی سوژه شکل بگیرد.
  3. داستان‌نویس‌هایی هم هستند که از هر دو روش بالا استفاده می‌کنند؛ یعنی سوژه‌ای مختصر و مبهم را در ذهنشان تصویر می‌کنند و برای روشن شدن هر چه بهتر سوژه به نوشتن مشغول می‌شوند تا فرآیند نوشتن به آن‌ها بگوید که باید چه‌کاری انجام دهند.
درهرصورت مسلم است ‌که در ابتدای کار و قبل از هر چیز نیاز به سوژه داریم. حالا ببینیم سوژه‌ها را از کجا بیاوریم؟
 

رهاورد

سطح
6
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
132
892
مدال‌ها
9
سوژه‌یابی برای نوشتن رمان
جیمز اسکات بل معتقد است: «قبل از انتخاب بهترین سوژه برای نوشتن رمان بهتر است اول صد سوژه را یادداشت کنیم و بعد آن‌هایی که ما را به هر دلیلی جذب نمی‌کنند دور بریزیم.»
این کار داستان‌نویس است که از هر سوژه‌ای که در اطرافش وجود دارد یا به‌صورت ناخودآگاه به ذهنش می‌رسد غافل نشود. داشتن دفترچه یادداشتی کوچک به این کار کمک می‌کند.
دفترچه‌ای تهیه کنید و هر صفحه از آن را به یک ایده یا سوژۀ خاص اختصاص بدهید. هرجایی که می‌روید و هر اتفاقی که می‌بینید و می‌شنوید که به نظرتان قابلیت تبدیل شدن به داستان را دارد روی این کاغذ یادداشت کنید.
حالا وقتی شروع به نوشتن می‌کنید، می‌توانید از هر سوژه به‌صورت جداگانه یا به شکل ترکیبی استفاده کنید.
ممکن است بپرسید همین سوژه‌های تک‌صفحه‌ای را باید از کجا بیاورم؟ می‌توانید از این موارد استفاده کنید:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

رهاورد

سطح
6
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
132
892
مدال‌ها
9
زندگی شخصی خودتان
به داستان‌نویسان مبتدی عموماً پیشنهاد می‌شود تا نوشتن هر داستانی را از زندگی شخصی‌شان شروع کنند. به این دلیل که نوشتن از آنچه به ما نزدیک است باعث می‌شود با قدرت بیشتری در مورد جزئیات حرف بزنیم و حرف‌های بهتری برای گفتن داشته باشیم.
حالا قرار نیست عیناً حوادث زندگی در داستان آورده شود اما می‌توان از مهم‌ترین حوادث استفاده کرد، آن‌ها را تغییر داد و در حد یک داستان خوب مطرح کرد.
زندگی نزدیکانتان
قرار نیست به داستان زندگی دیگران وفادار بمانید و عیناً آن‌ها را به سوژه‌های رمان بوک تبدیل کنید. می‌توانید حتی فقط به آن‌ها فکر کنید تا سوژه‌های تازه‌ای از زندگی‌شان بیرون بیاورید.
اخبار اطرافتان
آنچه در اخبار می‌شنوید، در روزنامه‌ها می‌خوانید و یا حوادثی که همۀ مردم از آن‌ها صحبت می‌کنند می‌تواند ایده‌هایی عامه‌پسند، مهم و البته هیجان‌انگیز برای نوشتن رمان بوک باشند.
داستان‌ها و رمان‌ها
بیشاپ
معتقد است: «می‌توان بدون شرمندگی و بی‌آنکه احساس عذاب وجدان کنیم از فکرها، شخصیت‌ها، خط‌های داستانی، موقعیت‌های آثار رمان‌نویسان دیگر و منبع غنی میراث جهانی وام بگیریم و در نوشتن رمان خود از آن‌ها استفاده کنیم.»
حتماً شنیده‌اید که می‌گویند همۀ حرف‌ها زده‌شده و نمی‌توان دیگر حرف تازه‌ای زد.
این موضوع اصلاً مهم نیست. مهم این است که حرف‌های گفته‌شده را می‌توان در قالب یک داستان تازه، بارها تکرار کرد. پس می‌توانید از حوادثی که در رمان‌ها، نمایشنامه‌ها و هر کتاب دیگری می‌خوانید، به‌عنوان سوژه‌هایی برای بازیابی واقعیت استفاده کنید.
اسطوره‌ها و قصه‌های قدیمی
اسکات بل
می‌گوید: «اگر شکسپیر به خودش اجازۀ دزدی از داستان‌های دیگری را می‌داد چرا شما این کار را نکنید؟»
داستان‌های قدیمی و اسطوره‌ها، سرشار از ایده هستند. آن‌ها را به کار بگیرید و داستانی متفاوت و معنادار از دلشان بیرون بکشید.
مثل میکل‌آنژ عمل کنید. اضافات داستان‌ها و اسطوره‌ها را هر طوری که دوست دارید بتراشید تا معنایی که در جستجوی آن هستید مثل فرشته‌ای که از دل سنگ بیرون می‌آید خودنمایی کند و روی کاغذتان خلق شود.
زندگینامه‌ها

چه سوژه‌ای بهتر از سوژۀ یک زندگی واقعی با نتیجه‌گیری‌های واقعی و صحنه‌ها و حوادث واقعی که قابلیت تبدیل‌شدن به یک زندگینامۀ درخشان را داشته است؟ از زندگینامۀ افراد معروف کمک بگیرید و خوراک داستانی لازم را فراهم کنید.
خواب‌ها
حتی می‌توانید از خواب‌های آشفته‌ای که دارید به‌عنوان سوژه‌ای برای طراحی یک صحنه از متن استفاده کنید.
بازنویسی داستان‌های محبوب
حتماً برایتان پیش‌آمده داستانی خوانده باشید یا فیلمی دیده باشید و با خودتان بگویید: «اگر من جای نویسنده بودم، این داستان را به شکل دیگری تمام می‌کردم.»
حالا شما می‌توانید به‌جای آن نویسنده باشید. می‌توانید داستان را هر طوری که دوست دارید تمام کنید. می‌توانید تغییراتی اساسی در آن ایجاد کنید و از آن نتیجه‌ای متفاوت خلق کنید.
 

رهاورد

سطح
6
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
132
892
مدال‌ها
9
ادامۀ داستان دیگران
ممکن است چند وقت پیش داستانی را خوانده باشید و این داستان در ذهن شما مانده باشد. داستانی که با شما می‌ماند می‌تواند سوژه‌ای برای شروع یک داستان دیگر باشد. می‌توانید این داستان را به‌صورت کوتاهی به‌عنوان پیش‌درآمد داستان فعلی ببینید و تلاش کنید تا آن را به شکلی متفاوت ادامه دهید.
در ادامۀ سوژه‌یابی
حالا ممکن است سوژه‌های لازم را برای نوشتن رمان داشته باشید اما موقع نوشتن به‌اصطلاح دچار خشک‌طبعی شوید. جوهر مغزتان خشک شود و دیگر ندانید باید چه بنویسید. برای غلبه بر این حال می‌توانید از پیشنهادهای زیر استفاده کنید:
  1. نوشتۀ خودتان را بار دیگر بخوانید و آخرین پاراگرافی را که خوب نوشته‌اید پیدا کنید. از همان‌جا شروع به نوشتن مجدد کنید.
  2. یک شخصیت تازه یا حادثه‌ای تازه بیافرینید.
  3. زمان داستان، زاویه دید، لحن و یا قالب داستان را به‌کل تغییر دهید.
  4. مکان داستان را تغییر دهید و شخصیت‌ها را به فضایی تازه ببرید.
  5. رمان را موقتاً کنار بگذارید تا سر فرصت به آن برگردید.
  6. آزادنویسی کنید. هرروز با خودتان قرار بگذارید هر آنچه را به ذهنتان می‌رسد بدون سانسور به مدت ده دقیقه روی کاغذ بیاورید.
  7. رمانی جذاب یا هر کتاب دیگری را بخوانید.
آشنایی با جنبه‌های مختلف رمان
اصطلاحاتی برای نوشتن رمان وجود دارد که آشنایی با آن‌ها به شما کمک می‌کند تا چارچوبی قوی برای نوشتن پیدا کنید. چارچوبی که می‌تواند به رمان شکل استاندارد بدهد، متن را در مسیر نگه دارد و از رفتن ذهن شما به بیراهه جلوگیری کند. در اینجا مهم‌ترین اصطلاحات را باهم مرور می‌کنیم:
طرح رمان
طرح یعنی حوادث و اتفاقات داستان را طوری کنار هم قرار دهید که به‌خوبی باهم چفت‌وبست داشته باشند و باعث ایجاد احساس کنجکاوی، اشتیاق یا هر احساسی شوند که خواننده را به ادامۀ خواندن تشویق می‌کند.
طرح فقط این نیست که بگویید فلان اتفاق در داستان افتاد. باید به چرایی این اتفاقات هم اشاره‌ کنید. همین‌طور باید گیرایی و کشش داستان هم در طرح آورده شود تا مشخص شود چرا خواننده ممکن است نتواند این رمان را زمین بگذارد.
پس باید کشمکشی در داستان وارد کنید تا جذابیت لازم را برای خواننده ایجاد کنید. کشمکش می‌تواند هر چیز جذابی باشد مثل:
  • درگیری شخصیت داستان با خودش یا دیگران
  • درگیری شخصیت داستان با طبیعت
  • یک معمای بزرگ و وسوسه‌انگیز
  • دوراهی و بلاتکلیفی
 

رهاورد

سطح
6
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
132
892
مدال‌ها
9
موضوعی که معمولاً در مورد طرح داستان مطرح می‌شود این است که آیا باید قبل از نوشتن رمان، طرح آن را بنویسیم و بعد به‌صورت جدی به سراغ نوشتن داستان برویم؟

در این زمینه اتفاق‌نظر وجود ندارد.

بعضی از داستان‌نویسان به نوشتن طرح قبل از نوشتن متن اعتقادی ندارند. به نظر آن‌ها نوشتن طرح دست و پای خلاقیت را می‌بندد و نمی‌گذارد ذهن آزادانه حوادث و شخصیت‌ها را خلق کند.

از طرفی بعضی از داستان‌نویسان دیگر معتقدند داشتن طرح داستانی کمک می‌کند تا داستان هر چه‌ بهتر پیش برود و با روشن بودن مسیر، داستانی خواناتر و شفاف‌تر تولید خواهد شد.

اما عده‌ای بین این دو گروه ایستاده‌اند. آن‌ها معتقدند می‌شود یک طرح ابتدایی برای نوشتن رمان نوشت اما این طرح باید کاملاً انعطاف‌پذیر باشد یعنی وقتی پیش می‌روید و حوادث را به هر دلیلی در ذهن تغییر می‌دهید، طرح اولیه نباید مانعی برای رمان ایجاد کند.

درواقع این گروه معتقدند که طرح مثل سنگ بنای اولیه برای ساختمان داستان است و قرار نیست تا انتهای کار، ما را محدود کند بلکه بهانه‌ای برای شروع به ما می‌دهد.
 

رهاورد

سطح
6
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
132
892
مدال‌ها
9
درهرصورت باید این را بدانید که اغلب اوقات همه‌چیز دقیقاً مطابق با طرحی که از قبل نوشته‌اید پیش نخواهد رفت. این خاصیت خلاقیت است و نباید از این بابت به خودتان خرده بگیر‌ید.

اما اگر قبل از نوشتن رمان هیچ‌گونه طرحی هم نداشته باشید ممکن است به مشکل بخورید؛ مثلاً سوژه‌ای به ذهنتان می‌رسد که به نظرتان بسیار هیجان‌انگیز و جالب است. شروع به نوشتن می‌کنید و چند فصل پیش می‌روید؛ اما هیجان اولیه فروکش می‌کند و دیگر چیزی برای نوشتن در ذهنتان وجود ندارد.

در این مواقع حس می‌کنید داستان سرگردان است و حس کسی را خواهید داشت که وسط یک بیابان بزرگ گم شده است. اسکات بل در حمایت از نوشتن طرح اولیه، از ساختمانی مثال می‌زند که به دلیل نداشتن فونداسیون خوب، بعد از چند سال فروریخت. او می‌گوید برای رمانی بدون طرح اولیه هم دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد.

ممکن است شما به هر دلیلی طرفدار یکی از این دو گروه باشید. درهرصورت برایتان توصیه‌ای داریم:

نوشتن رمان بدون پیش‌طرح:

  • توصیه می‌کنیم هر روز زمان مشخص و حجم مشخصی از محتوا را تعیین کنید؛ مثلاً با خودتان قرار بگذارید روزی سه ساعت یا سه صفحه بنویسید.
  • هرروز قبل از نوشتن متن جدید، به متن روز قبل سر بزنید و روند آن را خوب دنبال کنید.
  • حداقل یک روز در هفته طرح رمان را روی کاغذ بیاورید و برای خود شفاف کنید.


نوشتن رمان با طرح ابتدایی:

برای طراحی رمان می‌توانید از چند روش مختلف استفاده کنید:

روش اول: کارت نویسی

خیلی از نویسنده‌های بزرگ دنیا از کارت نویسی برای نوشتن رمان و داستان‌های مختلف استفاده می‌کنند. به این شکل که هر ایده، صحنه یا سوژه‌ای خاص را روی کارتی می‌نویسند. این کارت‌ها را به‌مرورزمان جمع‌آوری می‌کنند و وقتی می‌خواهند رمان را بنویسند، آن‌ها را به ترتیب می‌چینند تا ارتباطی منطقی بینشان برقرار کنند.

می‌توانید از کارت‌های مختلف برای شکل‌دهی به قسمت‌های مختلف رمان استفاده کنید مثل:

می‌توانید از کارت‌هایی با رنگ‌های مختلف استفاده کنید؛ مثلاً کارت‌های شخصیت را نارنجی و کارت‌های صحنه را آبی در نظر بگیرید. وقتی تعداد ایده‌ها زیاد شد، دیگر برای پیدا کردن آن‌ها و چیدمان کارت‌ها سرگردان نخواهید شد.

روش دوم: روایت کردن بخش‌های مهم

می‌توانید یک سری از مهم‌ترین نقاطی را که در داستان می‌خواهید به آن‌ها برسید مشخص کنید. احتمالاً بعداً می‌توانید بین این نقاط با صحنه‌پردازی و شخصیت‌سازی ارتباط برقرار کنید. پس در ابتدا فقط از این نقاط مهم داستان بنویسید.

آن‌ها را به شکل روایی بنویسید یعنی توضیحی مختصر از آن‌ها ارائه دهید تا ذهنتان نسبت به چیزی که قرار است خلق شود روشن شود.

روش سوم: نوشتن بخش‌های سه‌گانۀ ارسطویی

در ابتدا نیاز نیست همۀ راه برایتان روشن باشد اما بهتر است با یک نظم کلی به خط داستان فکر کنید. برای اینکه به چنین نظمی در ذهن برسید لازم است سه بخش شروع، میانه و پایان داستان را مشخص کنید.

بهتر است برای هر یک از این بخش‌های سه‌گانه توضیحاتی بنویسید و بگویید که در هر بخش مهم‌ترین اتفاقات و حوادث چه چیزهایی هستند.
 

رهاورد

سطح
6
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
132
892
مدال‌ها
9
ساختار رمان
ساده‌ترین و البته کاربردی‌ترین ساختاری که می‌توانیم برای نوشتن انواع داستان‌ها استفاده کنیم، ساختار سه مرحله‌ای ارسطویی است.

البته که خود این سه قسمت مجدد تجزیه می‌شوند و گاهی آن را ساختار پنج‌قسمتی هم می‌دانند چون بخش میانه را مجدداً به شروع، میانه و پایان تقسیم‌بندی می‌کنند.

اصلاً این ساختار را دست‌کم نگیرید. تفاوت بین رمان بوک آبکی و رمان بوک درجه‌یک را می‌شود به‌سادگی از روی همین ساختار تشخیص داد. حالا ببینیم این قسمت‌ها چطور عمل می‌کنند:

شروع:

در قسمت مقدمه یا افتتاحیه، معرفی آدم‌ها، ارتباط بین آن‌ها؛ زمان و مکان و فضا و حال و هوای متن شکل می‌گیرد.

میانه:

در بدنۀ رمان، رویارویی‌ها، درگیری‌ها، اوج‌گیری داستان، گره خوردن‌ها، طرح سؤالات یا تعلیق، تغییرات اساسی در شخصیت‌ها یا متحول ‌شدن حوادث رخ می‌دهد.

پایان:

در قسمت پایانی اوج‌گیری بخشی از داستان و گره‌گشایی، حل شدن مسائل داستان و پاسخ دادن به سؤالات کلی و به سرانجام رساندن داستان شکل می‌گیرد.
 

رهاورد

سطح
6
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
132
892
مدال‌ها
9
قالب‌های رمان‌نویسی

اگر داستانی را که می‌خواهید بنویسید مایعی در نظر بگیرید که در ظرفی ریخته می‌شود و شکل ظرف را به خودش می‌گیرد، می‌شود گفت این ظرف قالب رمان است.

تعداد قالب‌های رمان زیاد نیستند به همین دلیل خیلی ساده می‌توانید این قالب‌ها را بشناسید تا داستان خود را در آن بریزید و با توجه به اصول هر قالب داستانتان را طراحی کنید.

قالب‌ها را می‌شود بر اساس ویژگی‌های مختلف تقسیم‌بندی کرد مانند:

قالب داستانی با توجه به ویژگی‌های بیرونی آن: مثل رمان‌های علمی

قالب داستانی با توجه به مخاطبان آن: مثل رمان‌های زنان و نوجوانان

قالب داستانی با توجه به نوع داستان: مثل رمان عاشقانه یا پلیسی

فراموش نکنید که آشنایی با قالب‌های مختلف داستان‌نویسی دست و پای شما را نمی‌بندد. شما به‌راحتی می‌توانید قالب‌های مختلف را باهم ترکیب کنید و از روش‌های متفاوتی داستان خود را تعریف کنید.

مثلاً می‌توانید داستانی عاشقانه-پلیسی بنویسید.

به‌این‌ترتیب از هر دو قالب استفاده می‌کنید و اتفاقاً داستان جذاب‌تری برای گفتن طراحی می‌کنید.

در حالت کلی می‌شود رمان را در سه قالب کلی دید:

در حالت کلی داستان با دو بال منطق و احساس پرواز می‌کند. از یک‌ طرف داستان باید سرگرم‌کننده باشد از طرفی باید از منطقی پیروی کند. اگر تعادل خوبی بین این دو برقرار نشود ممکن است داستان با شکست مواجه شود.

در رمان‌های عمومی به‌ندرت پیش می‌آید که نویسنده از زاویه دید جسورانه استفاده کند. ضمناً به‌جای تأکید بر مضمون داستان بر نحوۀ تعریف کردن داستان متمرکز است. هدف در این نوع داستان‌ها، بازگویی خوب داستان است به‌طوری‌که درگیر قواعد خشک ادبی نماند.

اما رمان‌های ادبی دقیقاً برعکس رمان عمومی هستند. در این رمان‌ها ضمن استفاده از تجربیات نو از زاویه دیدی متفاوت استفاده می‌شود تا درونیات شخصیت‌ها و افکارشان به‌خوبی نمایان شود. در این داستان‌ها نوآوری تا سرحد ممکن می‌رسد. هم نوآوری در نثر و هم نوآوری در مضمون داستان.

رمان‌های قالبی می‌توانند انواع مختلفی داشته باشند که نمونه‌ای از آن‌ها را می‌توانید در اینجا ببینید:

  • رمان پلیسی
  • معمایی
  • تحقیقی
  • ترسناک
  • طنز
  • عاشقانه
  • علمی
  • جنگی
  • تاریخی


پ.ن:
قالب رمان موضوع رمان هست نه ژانر رمان؛ چون ژانری به اسم جنگی اصلا نداریم!
 

رهاورد

سطح
6
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
132
892
مدال‌ها
9
یکی از مهم‌ترین مراحل نوشتن رمان، مرحلۀ پس از نگارش است.

نمی‌توانید انتظار داشته باشید رمان بوک خوب بنویسید بدون اینکه آن را بازنویسی و ویرایش کنید.

این موضوع در مورد نوشتن هر متنی صادق است خصوصاً برای نوشتن متن‌هایی مثل رمان که کاملاً خلاقانه هستند و نیاز است صحنه‌ها و حوادث در لحظه شکل بگیرند. به همین دلیل بعد از نوشتن متن، شما باید برگردید و آن را ویرایش کنید.
 

رهاورد

سطح
6
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
132
892
مدال‌ها
9
اما ویرایش کردن قواعدی دارد که هر چه بهتر رعایت شوند، خروجی ارزشمندتری می‌سازند.

در اینجا به مهم‌ترین قواعد بازنویسی اشاره می‌کنیم:



فاصله گرفتن و بعد ویرایش کردن

بهتر است با فاصله به سراغ متنی که نوشته‌اید بروید. این کار باعث می‌شود از نظر احساسی با متن فاصله برقرار کنید و بدون تعلق‌خاطر خاصی آن را بنویسید.

درواقع هیجانات شما فروکش می‌کند و با عقل سرد می‌توانید متنی بهتر را بیافرینید.



متن را یکسره بازخوانی کنید


بدون اینکه به ویرایش متن بپردازید، یک‌بار از اول تا آخر متن را بخوانید. این کار کمک می‌کند تا اشتباهات موجود در آن را ببینید و یک دید کلی در مورد کیفیت رمان به دست بیاورید.

در این موقع هیچ نوع ویرایشی انجام ندهید. اجازه دهید تا ذهنتان با بخش‌های مختلف رمان پشت سر هم مواجه شود و ارزیابی دقیق‌تری در مورد سرعت رمان، نحوۀ شکل‌گیری صحنه‌ها و شخصیت‌پردازی داشته باشد.



متن را با صدای بلند بخوانید

خواندن با صدای بلند باعث می‌شود سرعت نوشتن متن، احساساتی که در آن وجود دارد، کیفیت ارتباطی که مخاطب با متن برقرار می‌کند و میزان تأثیری را که بر خواننده می‌گذارد بهتر درک کنید.



برای ویرایش کردن از تصحیح املایی و نگارشی شروع نکنید

ممکن است در بازنویسی، صحنه‌هایی را حذف یا اضافه کنید و یا در حالت کلی، تغییراتی اساسی در رمان ایجاد کنید. شروع با تصحیح املایی و نگارشی باعث دوباره‌کاری می‌شود و فقط وقت شما را می‌گیرد بدون اینکه ارزشی به متن اضافه کرده باشد.



برای ویرایش کردن، محیطی آرام با تمرکز کافی ایجاد کنید

ویرایش کردن به‌اندازۀ نوشتن متن مهم است. شاید از آن‌هم مهم‌تر. پس به‌هیچ‌عنوان این مرحله را دست‌کم نگیرید. ویرایشی که درست انجام شود می‌تواند متنی ساده را به یک شاهکار تبدیل کند.



هر بار فقط یک عنصر را ویرایش کنید

یک‌بار به سراغ شخصیت داستان بروید، یک‌بار به سراغ اصلاح صحنه‌ها. یک‌بار زاویه دید را چک کنید.

این کار باعث می‌شود چیزی را از قلم نیندازید ضمن اینکه با تمرکز بیشتر، ویرایش بهتری برای هر قسمت انجام خواهید داد.
 
بالا پایین