جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونه یک متن را بازنویسی کنیم؟ | یک تمرین کاربردی برای ویرایش نوشته‌هایمان

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط شیر کاکائو با نام چگونه یک متن را بازنویسی کنیم؟ | یک تمرین کاربردی برای ویرایش نوشته‌هایمان ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 260 بازدید, 1 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع چگونه یک متن را بازنویسی کنیم؟ | یک تمرین کاربردی برای ویرایش نوشته‌هایمان
نویسنده موضوع شیر کاکائو
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شیر کاکائو
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2
بزرگ‌ترین لذتی که از خواندن یک کتاب نصیبم می‌شود، به‌خاطر موضوعش نیست، از آهنگی‌ست که واژه‌ها تولید می‌کنند.
-ترومن کاپوتی
با هزار زحمت پیش‌نویس اولیه‌ی متن‌مان را آماده می‌کنیم، در پایان یکی‌دو نگاه اجمالی بر آن می‌اندازیم و بعد دکمه‌ی انتشار را فشار می‌دهیم. ماه‌ها این روند را طی می‌کنیم و در نهایت از این می‌نالیم که نوشته‌هایمان خوانده نمی‌شود یا پیشرفتی در نثرمان نمی‌بینیم.
اول از همه باید نگرشمان نسبت به نوشتن را اصلاح کنیم و از خود بپرسیم نوشتن برای ما چه معنایی دارد؟
همانطور که «ولادیمیر ناباکوف» می‌گوید: «خواندن یعنی دوباره خواندن»، نوشتن هم یعنی دوباره نوشتن؛ یعنی بازگشت به ابتدای متن برای بازنویسی آن.
باید به هر متنی که می‌نویسیم و در رسانه‌های شخصی‌مان منتشر می‌کنیم، به چشم فرصتی برای رشد بیشتر شخصیت و بهبود نثرمان بنگریم. روند نوشتن و انتشار برای ما که اهل قلم هستیم و دغدغه‌ی توسعه‌ی فردی داریم، نباید مسیری یک طرفه باشد. باید اتوبان رسیدن به یک متن خوب را چندبانده بسازیم. هرچقدر زمان بیشتری را به ویرایش و بازنویسی متن اختصاص دهیم، در می‌یابیم بیش از پیش به کوتاه‌نویسی و موجزنویسی نزدیک شده‌ایم. اما برای رسیدن به چنین هدفی باید از کجا بیاغازیم؟تمرینی وجود دارد که اگر به انجامش عادت کنیم، و آن را برای هر متنی کوتاه و بلندی که می‌نویسیم به‌کار ببندیم، کمک می‌کند جاده‌ی بهبود نثرمان را با امنیت بیشتر و سرعت بالاتری بپیماییم:

روخوانی با صدای بلند

تک‌تک واژگانی که در نوشته‌ی خود به‌کار می‌بندیم،‌ مثل نت‌های موسیقی عمل می‌کنند که با اجماعشان آهنگی برای نواختن می‌سازند. نوشته‌های ما حتا اگر یک سطر هم باشند ریتمی دارند که نیازمند بازبینی از طرف ماست. اما چطور می‌توانیم ریتم متنی که می‌نویسیم را بسنجیم؟
باید به صدای نوشته‌مان گوش بسپاریم. باید به تن صدایش توجه کنیم. باید در لحنش دقیق شویم و از خود بپرسیم: «آیا تونستم منظورم رو همون شکلی که توی ذهنم بود روی کاغذ بیارم یا نه؟»
  • بعد از آن که پیش‌نویس اولیه‌ی متن‌‌مان حاضر می‌شود باید فرصتی برای گفت‌وگو با آنچه نوشته‌ایم فراهم آوریم؛ از روی متن با صدای بلند بخوانیم. زمزمه نمی‌کنیم،‌ جوری کلمات را بلند ادا می‌کنیم که صدای خود را کاملن واضح بشنویم. بهانه‌هایی مانند: «خجالت می‌کشم» یا «الآن اطرافیان فکر می‌کنن دیوونه‌م» و… را هم دور می‌‌ریزیم. تنها چیزی که شایسته‌ی توجه ماست ریتمی‌ست که به واسطه‌ی جمله‌هایمان خلق کرده‌ایم.
  • همینطور که از روی متن می‌خوانیم و جلو می‌رویم قلم قرمز(یا نشانگر دیجیتالی) خود را هم به دست می‌گیریم. کجای متن‌ روان نوشته نشده؟ در کدام قسمت‌ها خواندنمان دچار سکته می‌شود؟ با رسیدن به کدام کلمه گیر می‌کنیم؟ علامت می‌زنیم. می‌کوشیم تمام نقص‌هایی که یکپارچگی ریتم متن ما را بهم‌ می‌ریزد شکار کنیم. وقتی تمام این چاله‌‌ها را تشخیص دادیم، برمی‌گردیم و متن‌ را اصلاح کنید. به علامت‌هایی که گذاشته‌ایم رجوع ‌می‌کنیم و بازنویسی اولیه متن را می‌آغازیم.
  • بعد از آن که چاله‌ها را پر کردیم، مجدد این فرایند را تکرار می‌کنیم و دوباره با صدای بلند از روی متن‌ می‌خوانیم. یادمان نمی‌رود که همچنان قلم قرمز در دستمان باشد. باز هم به ریتم دقت می‌کنیم. اگر حفره‌ی تازه‌ای نیافتیم، بازمی‌گردیم و دوباره از اول می‌خوانیم. این بار سرعتمان را تغییر می‌دهیم؛ می‌کوشیم یک بار با سرعت کم، یک بار با نهایت سرعت و یک بار هم با سرعتی نرمال از روی متن‌ بخوانیم. با هر بار بازخوانی متوجه می‌شویم اشکالاتی وجود داشته که از دید ما پنهان مانده‌ بودند.

خواندن با صدای بلند، تو را به مکان‌های جدیدی نیز می‌برد. تو ناگهان از خانه‌ات خارج می‌شوی و به جای تازه‌ای می‌روی. اگر گم شدی نترس، تا دورترین نقطه‌ای که می‌توانی سفر کن. غروب و تیرگی را پیدا کن. شش‌هایت را از آن انباشته ساز. این تنها راه چک‌وچانه زدن با روشنایی‌ست. نگران نباش. ایرادی ندارد. تیرگی را هم باید مورد کنکاش قرار دهی و نظرش را بدانی. سپاسگزارشان باش. آن‌ها را به آواز بلند بخوان. -کالوم مک‌کن​


 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2

نوشتن را به بازنویسی گره بزنیم

برای آن که به انجام این تمرین عادت کنیم، باید نوشتن را به بازخوانی گره بزنیم و متعهد شویم به محض اتمام نوشتن ولو یک سطر، حداقل یک بار با صدای بلند از رویش بخوانیم. فرقی نمی‌کند که این تک‌جمله را در استوری پیج اینستاگرام، در کپشن پست جدید کانال تلگرام، یا حتا در پیامکی به دوست صمیمی‌مان می‌فرستیم، مهم این است که بتوانیم ریتم کلام‌مان را دریابیم و آن را با بازنویسی چندباره، به موزون‌ترین شکل ممکن صورتبندی کنیم.
چنین عادتی باعث می‌شود با حساسیت بیشتری واژگان را کنار هم بچینیم، در معماری کلام‌مان ظرافت بیشتری به خرج دهیم و در نهایت، نوشته‌هایی خوش‌خوان‌تر و آهنگین‌تر داشته باشیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین