جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار ژاله اصفهانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام ژاله اصفهانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 117 بازدید, 3 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع ژاله اصفهانی
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9

اشعار ژاله اصفهانی
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
چو شمعِ مرده نیَم،
شمع آتشین هستم،
شنیده‌ام که نمیرد کسی که منتظر است
و من ز منتظران، منتظرترین هستم

تو ای همیشه بهار!
به روی ریشه‌ی خود جاودان شکوفان باش
که گر تلاشِ شکفتن ز یاد ما برود،
کسی که آید فردا، به ما چه خواهد گفت...؟
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
غم مرا چه خوری؟

من که زندگانی را
چو یک انار درشت،
چو یک انار پُرآب
به کام خویش فشردم
-فشردمش در مشت-
وز آب آن که گَهی تلخ بود و گَه شیرین
شدم سیراب

فزون‌تر از همه‌ک.س کودکانه خندیدم
فزون‌تر از همه‌ک.س گریه کرده‌ام پنهان
چو مارِ غم به دلم زهر ریخت، کوفتمش
که آفتی نرساند به هستیِ دگران
به‌سر رسیده مرا چند قرن و چندین عمر
در انتظار فراوان و جهد بی‌پایان

غم مرا چه خوری؟
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
روزها را می‌شمارم،
ماه‌ها و سال‌ها را می‌شمارم،
وقت کم مانده‌ست و بسیار است کارم

چشم در راه من‌اند آن سرزمین‌های ندیده؛
سرزمین‌های فراخِ آفتابی، سبزه‌های نودمیده
دشت‌های پُرگل وحشیّ و دریاهای جوشان
شهرها -آیینه‌های رنجِ سامان‌ساز انسان-
شب‌نوردان سحرجو
کاروان‌های پر از جهد و تکاپو...
هر طرف چشم‌انتظارم

ای کبوترهای چاهی!
ای نسیم صبحگاهی!
کاش می‌شد بر پرندِ بال و پرهاتان نشینم
تا شتاب‌آهنگ در دنیا بگردم،
لاله‌ی خورشید را از دشت نیلوفر بچینم

این‌همه نوزاد زیبا
روز و شب آید به دنیا،
این‌همه گل بشکفد هر صبح روشن،
حیف باشد من نبینم...
 
بالا پایین