جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب کتاب از قنوت تا غنا

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط شاهدخت با نام کتاب از قنوت تا غنا ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 50 بازدید, 0 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع کتاب از قنوت تا غنا
نویسنده موضوع شاهدخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شاهدخت
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,746
38,000
مدال‌ها
25
نام کتاب : از قنوت تا غنا

نویسنده : زهرا محمدی فرازاندام

سال انتشار : 1401

نوبت چاپ : اول

ناشر چاپی : نشر آئی سا

تعداد صفحات : 467


کتاب از قنوت تا غنا
زندگی پر از دو راهی‌هایی است که هیچکس از انتهای آن‌ها باخبر نیست! کتاب از قنوت تا غنا نوشته‌ی زهرا محمدی فراز اندام روایتگر داستان عاشقانه‌ی دختری به‌نام رعناست که در دوراهی انتخاب میان خانواده و خواسته‌ی قلبی‌اش گرفتار می‌شود.کتاب از قنوت تا غنا داستان عاشقانه و آموزنده‌ای است که زهرا محمدی فراز اندام آن را نوشته است.
نویسنده، داستان زندگی دختری به نام رعنا را روایت می‌کند که در پیچ‌وخم سرنوشت، در بحران یک انتخاب قرار می‌گیرد و باید میان خواسته دل و حرف پدر و مادرش به سمت یکی از آن‌ها برود. انتخابی که او را لبه‌ی یک پرتگاه قرار می‌دهد و این امر ابتدای مشکلاتی است که گریبان او را خواهد گرفت.
رعنا دختری سربه‌راه و کمی خجالتی است که همیشه مطیع امر پدر و مادرش بوده و طبق خواسته‌ی آن‌ها رفتار کرده است. او در زندگی تقریباً حواسش به همه‌چیز، به‌ویژه رضایت پدر و مادرش است. غافل از اینکه روزگار همیشه روی یک پاشنه نمی‌چرخد و آدم‌ها را در شرایطی قرار می‌دهد که انتظارش را ندارند…


خلاصه ای از کتاب از قنوت تا غنا
روی دور افتاده بود و همین طور گفت‌وگفت و به مرز انفجار نزدیک‌تر می‌شدم. به اتاقم رفتم و در را محکم پشت سرم بستم. آرنجم را به میز تکیه دادم و دو دستم را روی گوش‌هایم گذاشتم تا چیزی نشنوم. چرا نمی‌گذاشتند کمی آرامش داشته باشم؟
مگر خودم خواستم به این دنیا پا بگذارم؟ مگر مزاحم کار و زندگی‌شان بودم؟ تا به امروز که مطابق میل و خواسته آن‌ها رفتار کرده بودم. مثل عروسک خیمه‌شب‌بازی در همان جهتی که خودشان دوست داشتند، هُلم دادند و به بازی گرفتند. دیگر چه از جانم می‌خواستند؟
عشق و دوست‌ داشتن فرزند این گونه است که مطابق الگوی آن‌ها زندگی کنم؟ پس عقل و اراده خودم کجای زندگی قرار داشت؟ بعد از ازدواج هم حتما باید مطابق میل همسرم رفتار کنم. جایگاه خواسته‌های خودم کجا خواهد بود؟ کی می‌توانم طبق آمال و ‌آرزوهای خودم برنامه‌ریزی کنم و زندگی‌ام را پیش ببرم؟
 
بالا پایین