جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب کتاب ربات آدم‌کش «جلد اول»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط DELVIN با نام کتاب ربات آدم‌کش «جلد اول» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 550 بازدید, 14 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع کتاب ربات آدم‌کش «جلد اول»
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELVIN
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,749
32,206
مدال‌ها
10
منساه و پشت‌سرش آرادا از هاپر پیاده شدند؛ دور خودشان چرخیدند تا با رصدگرهای دستی‌شان دقیق‌تر اطراف را بررسی کنند. پشت‌بندشان بقیه با تجهیزات نمونه‌برداری بیرون پریدند و مشغول تهیه نمونه از صخره‌های شیشه‌ای (یا شاید هم شیشه‌های صخره‌ای) و خاک و خرده‌ریزه‌های سطح سیاره شدند.
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,749
32,206
مدال‌ها
10
دائم با خودشان و افراد داخل اقامتگاه زیرلبی صحبت می‌کردند. در همین حین اطلاعات را در فید هم وارد می‌کردند، ولی حواس من بهشان نبود. مکان غریبی بود؛ در مقایسه با نقاط دیگری که گروه اکتشافی‌مان بررسی کرده بود، آرام‌تر بود. صدای موجودات پرنده‌مانند به‌زحمت به گوش می‌رسید. از فعالیت دیگر جانوران هم خبری نبود. شاید صخره‌ها برای زندگی جانوری مناسب نبودند. قدم‌زنان از گروه دور شدم و چند برکه کوچک را رد کردم. راستش انتظار داشتم داخلشان جسد پیدا کنم. از شما چه پنهان، در مأموریت‌های قبلی آمار اجساد بیشتر بود که بعضی‌شان هم کار خودم بودند. ولی مأموریت فعلی تا این لحظه به‌طرز رقت‌انگیزی بدون جسد بود. البته من که راضی بودم.
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,749
32,206
مدال‌ها
10
منساه براساس داده‌های رصد ماهواره‌ای، بخش‌هایی از منطقه را با عنوان «خطرناک» یا «احتمالاً خطرناک» علامت‌گذاری کرده بود. یک بار دیگر هم‌سفرهایم را بررسی کردم و دیدم آرادا و رتهی دارند مستقیم به‌سمت یکی از منطقه‌های «خطرناک» می‌روند. انتظار داشتم در حاشیه منطقه خطر باقی بمانند چون قبلاً محتاطانه عمل کرده بودند، ولی محض احتیاط به‌سمتشان رفتم. همین‌که راه افتادم، آن‌ها از مرز منطقه خطر رد شدند. به‌سمتشان دویدم و فید ویدیویی‌ام را برای منساه فرستادم. از تماس بی‌سیم استفاده کردم و گفتم: «دکتر آرادا، دکتر رتهی، لطفاً صبر کنین. دارین از منطقه امن خارج می‌شین و به منطقه خطر نزدیک می‌شین.»
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,749
32,206
مدال‌ها
10
رتهی با صدایی گیج و گنگ گفت: «واقعاً؟»
خوشبختانه هر دو بلافاصله سر جایشان متوقف شدند. وقتی به آن‌ها رسیدم، هر دو نقشه‌هایشان را به فید من فرستادند. آرادا که گیج شده بود، گفت: «نمی‌فهمم. چرا منطقه خطری که می‌گی توی نقشه من مشخص نشده؟» طبق نقشه‌های خودشان به‌هیچ‌وجه نزدیک منطقه خطر نبودند و داشتند به‌سمت خلنگ‌زاری می‌رفتند که همان نزدیکی در نقشه مشخص شده بود.
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,749
32,206
مدال‌ها
10
ک ثانیه طول کشید تا بفهمم مشکل از کجاست. نقشه خودم، یعنی نقشه درست، را روی نقشه‌هایشان منطبق کردم و نتیجه را برای منساه فرستادم. منساه در فید صوتی گفت: «یعنی چی؟! رتهی، آرادا، نقشه‌تون اشتباهه. چطور چنین اتفاقی افتاده؟»
رتهی فید را بررسی کرد و گفت: «فکر کنم یه گیری داره. انگار کل منطقه‌های خطر این سمت نقشه پاک شدن.»
 
بالا پایین