جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب کتاب شاه لیر

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط ادوارد کلاه به سر با نام کتاب شاه لیر ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 502 بازدید, 23 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع کتاب شاه لیر
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
صحنه چهارم (روبروی قلعه‌ی گلوستر): لیر با دیدن لرد کنت که به زنجیر کشیده شده، بشدت ناراحت شده و کورنوال و ریگان را فرا خوانده و آنها را مورد بازخواست قرار می‌دهد. با این وجود ریگان و گونریل با تحت فشار قرار دادن پدرشان قصد دارند به هر ترتیبی افرادش را اخراج کنند. لیر که از رفتار دخترانش بشدت ناراحت شده، در هوای طوفانی به بیابان رفته و ناپدید می‌شود.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
پرده سومویرایش

صحنه اول (بیابان): لرد کنت با یک نجیب زاده ملاقات کرده و از او می‌شنود که لیر خودش را در طوفان رها کرده و به کلی دیوانه شده است، بعد هم لرد کنت خبر می‌دهد ارتش فرانسه در شرف حمله به بریتانیا می‌باشد. آنها به جستجوی لیر می‌روند.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
صحنه دوم (همان بیابان): لیر و دلقک به دلیل بی‌احترامی گونریل و ریگان در طوفان سهمگین زیر آسمان هستند و ناله و شکوه می‌کنند. لرد کنت سر رسیده و آنها را به یک کلبه در همان نزدیکی می‌برد.

صحنه سوم (قلعه‌ی گلوستر): گلوستر به ادموند می‌گوید که از رفتار قبیح کنت و ملکه نسبت به شاه بسیار خشمگین است و قصد دارد به لیر کمک کند و از ادموند می‌خواهد که این مسئله را پیش خود نگه دارد ولی ادموند قصد آن می‌کند تا این قضیه را به کنت بگوید و جای پدرش را بگیرد.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
صحنه چهارم (بیابان، روبروی یک کلبه): لرد کنت لیر و دلقک را به کلبه‌ای در همان بیابان می‌برد تا از طوفان در امان باشند. در آن کلبه ادگار هم اقامت دارد که کار او هم به جنون کشیده و درگیر اوهام است. لیر و دلقک و لرد کنت در کلبه مشغول گفتگو می‌شوند و گلوستر هم سر رسیده و تقاضا می‌کند که آنها به قلعه‌اش بروند ولی لیر قبول نمی‌کند و همه به داخل کلبه می‌روند.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
صحنه پنجم (قلعه‌ی گلوستر): ادموند بلافاصله دوک کورنوال را از قضیه پدرش مطلع کرده و دوک به ادموند دستور می‌دهد که پدرش را دستگیر کند. ادموند هم قبول کرده و برای تصاحب جایگاه پدرش دست به خ*یانت می‌زند.

صحنه ششم (اتاقی در نزدیکی قلعه‌ی گلوستر): گلوستر شاه و اطرافیانش را در یک منزل سکونت می‌دهد. لیر در خیال خود دخترانش را به اتهام حق نشناسی دادگاهی می‌کند و دلقک و ادگار هم در این تخیلات او را یاری می‌دهند. گلوستر به لرد کنت می‌گوید که جان لیر در خطر است و آنها به سمت سواحل شرقی بریتانیا روانه می‌شوند.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
صحنه هفتم (قلعه‌ی گلوستر): نیروهای فرانسوی به سواحل شرقی بریتانیا رسیده‌اند و دوک کورنوال که گلوستر را خائن می‌داند دستگیر کرده و کور می‌کند و در نهایت مکان شاه را می‌فهمد. در این بین یکی از خدمتکاران گلوستر کورنوال را مجروح کرده و او را می‌کشد. گلوستر که متوجه خ*یانت ادموند میشود از قصر بیرون می‌رود تا با چشمان کور ادگار را پیدا کند.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
پرده چهارمویرایش

صحنه اول (بیابان): گلوستر که به فرمان کورنوال با چشمان کور از قلعه‌ی خودش اخراج شده به سمت شرق بریتانیا می‌رود تا ادگار و امپراتور را پیدا کند. ادگار هم که هنوز نقش دیوانه را بازی می‌کند با اندوه به پدر دردمندش برای رسیدن به دوور (یکی از سواحل شرقی بریتانیا) کمک می‌کند.

صحنه دوم (جلوی قصر دوک آلبانی): ادموند و گونریل که به هم علاقه‌مند شده‌اند، آلبانی را مانعی جدی بر سر راه خود می‌بینند. آلبانی که از رفتار وحشیانه گونریل نسبت به لیر در خشم است با او مشاجره می‌کند. پیکی از راه رسیده و به آلبانی خبر می‌دهد که کورنوال، گلوستر را کور کرده و خودش هم کشته شده، و آلبانی سوگند می‌خورد که انتقام او را بگیرد.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
صحنه سوم (اردوگاه فرانسویها در نزدیکی دوور): لرد کنت باخبر می‌شود که پادشاه فرانسه برای کار مهمی به کشورش برگشته است و کنترل ارتش به لافار (فرمانده‌ی ارتش) سپرده شده است، همچنین معلوم می‌شود که کوردیلیا از رفتار خواهرانش بسیار ناراحت شده و ارتش دوک ها به سمت دوور در حال حرکت می‌باشد.

صحنه چهارم (چادر کوردیلیا در دوور): کوردیلیا و پزشک با هم گفتگو کرده و کوردیلیا آمادگی خود را برای نگهداری از پدرش اعلام می‌کند. همچنین معلوم می‌شود که حمله‌ی فرانسه به بریتانیا به درخواست کوردیلیا و برای کمک به لیر انجام شده است.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
صحنه پنجم (قلعه‌ی گلوستر): ریگان که شوهرش را از دست داده به ادموند علاقه‌مند شده و سعی می‌کند با کمک ازوالد او را برای خود کند. همچنین او از زنده ماندن گلوستر نگران است و دستورهایی برای کشتن او صادر می‌کند.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
صحنه ششم (جلگه‌ای در نزدیکی دوور): گلوستر قصد خودکشی دارد و برای همین به همراه ادگار بر روی مکان کم ارتفاعی رفته و با گول خوردن از ادگار از آنجا می‌پرد و با گمان اینکه از صخره‌ای بلند پریده و سالم مانده زندگی دوباره خود را از خدایان می‌داند. لیر هم که عقل خود را از دست داده به شکل ناراحت کننده‌ای از دست تعدادی از خادمینش که قصد کمک به او دارند فرار می‌کند. ازوالد که برای کسب پاداش قصد کشتن گلوستر را دارد بدست ادگار کشته می‌شود و آنها با خواندن نامه‌ی گونریل می‌فهمند که او قصد دارد به آلبانی خ*یانت کند و با ادموند ازدواج کند.
 
بالا پایین