جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

معرفی کتاب کتاب چزار

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط توکـیو با نام کتاب چزار ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 155 بازدید, 0 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع کتاب چزار
نویسنده موضوع توکـیو
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط توکـیو
موضوع نویسنده

توکـیو

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ممتاز
Jan
6,426
11,308
مدال‌ها
11
معرفی کتاب چزار
کتاب «چزار» نوشتۀ محسن پیرهادی است و انتشارات آئی سا آن را منتشر کرده است. چزار یک رمان عاشقانه است و زندگی خانوادۀ خان و مردم در روستایی به نام دائی‌چی را روایت می‌کند.

درباره کتاب چزار
رویدادهای رمان چزار در روستایی به نام دائی‌چی اتفاق می‌افتد. حاج‌قاسم خان روستا پیرمردی تنومند است که با فرزندان و نوه‌ها در روستا زندگی می‌کنند. همسر خان دلبر نام دارد و برعکس خان که شخصیتی سخت‌گیر و پر جذبه دارد و تمامی مردم روستا و حتی فرزندانش از او حساب می‌برند، زنی باسیاست اما مهربان و خوش‌قلب است که تمام خدمه و اهالی دوستش دارند. عشق خان به همسرش دلبر زبانزد روستا است چون خان هرگز از ابراز عشقش به دلبر خجالت نکشیده و آن را پنهان نکرده است.

شخصیت‌های اصلی رمان چزار خان و همسرش دلبر هستند و اکثر اتفاقات با محوریت این ۲ شخصیت پیش می‌رود. شخصیت‌های فرعی داستان کسانی مثل فرزندانش هستند که هرکدام اتفاقات تازه‌ای را رقم می‌زنند. ۲نفر از مهم‌ترین شخصیت‌های فرعی سبز علی پسر خان و همسر ۱۵ ساله‌اش حنا هستند که دائم رفتارهایشان برای خانواده دردسر دست می‌کند. همۀ روستا می‌دانند که سبز علی زنش حنا را دوست ندارد و او تنها به جبران خون پسر دیگر خان که میرزا نام داشت و به دست پدر حنا کشته شد به خانۀ خان آمده و زن سبز علی شده است. سبز علی ازیک‌طرف از زندگی با زن اجباری‌اش ناراحت است و او را اذیت می‌کند و از طرف دیگر این حقیقت را می‌داند که کشور، همسر میرزا او را در کشته‌شدن شوهرش مقصر می‌داند بنابراین عزم رفتن از روستا را دارد.

چزار در زبان لری به معنی حسرت‌به‌دل است. محسن پیرهادی دلیل این نام‌گذاری را کوله‌باری حسرتی می‌داند که قهرمانان قصه‌اش به دوش کشیده‌اند. حسرت‌هایی که با مرگ پایان یافتند. با اینکه داستان زاییدۀ تخیل نویسنده است اما محسن پیرهادی در رمان چزار از اسامی، شخصیت‌ها و مکان‌های واقعی استفاده کرده تا بتواند به آب‌وخاک اجدادی‌اش ادای دین کرده باشد و یادشان را گرامی بدارد.

خواندن کتاب چزار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
خواندن این کتاب را به علاقه‌مندان به ادبیات داستانی و دوستداران رمان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب چزار
«نور از دریچهٔ گردی که در سقف اتاق قرار داشت به داخل نفوذ کرده بود. ستونی از نور که ذرات غبار رقص‌کنان در آن شناور بودند به‌صورت پیرمرد سالخورده که چین‌وچروک صورتش با جاگیری ماهرانهٔ دست طبیعت، اصالت و پاکی را به او هدیه داده بود، اصابت می‌کرد و لذت ناشی از این تماس، او را چون گیاهان که عاشق نورند مسخ کرده بود. حاج‌قاسم پیرمرد پر جذبه و گیرا؛ خان روستای دائی‌چی با اندامی تنومند که نشان از دوران جوانی نیرومند داشت، درحالی‌که از گرمای مطبوع بهاری که از دریچهٔ سقف اتاقش به صورتش می‌خورد لذت می‌برد به‌کندی و آرامی با کشیدن خمیازه‌ای از جا بلند شد. دستی به سبیل‌های پرپشتش کشید و گوشه‌های سبیل‌هایش را به سمت بناگوش تاب داد و کت قهوه‌ای‌رنگش را روی شانه‌های پهن و مردانه‌اش انداخت و از دری که به بهارخواب در طبقهٔ بالای خانه راه داشت، خودش را با خم‌کردن سر عبور داد.»
 
بالا پایین