جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

آموزشی کلیشه‌ای ننویسیم❌

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط رهاورد با نام کلیشه‌ای ننویسیم❌ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,451 بازدید, 38 پاسخ و 7 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع کلیشه‌ای ننویسیم❌
نویسنده موضوع رهاورد
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ASHVAN

ادامه بدم؟

  • آره

  • ن


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
آنچه ما در مورد تروپ ها دوست داریم، حس آشنا و هیجانی است که با خواندن آن ها به ما دست می دهد، و به خصوص وقتی تروپ های مورد علاقه ما به شیوه های جالبی که انتظارشان را نداریم دستخوش تغییر می شوند.

چیزی که تروپ ها را غیرجذاب و کسالت آور می کند قابل پیش بینی بودن آن است. و این همان زمانی است که یک تروپ به کلیشه تبدیل می شود.

 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
به عنوان مثال، برخی از کلیشه های موجود در پیرنگ فانتزی موارد زیر هستند:

پسری یتیم تنها کسی است که می تواند یک ستمگر وحشتناک را شکست دهد.در یک دنیای جادویی، دوقلوهایی تحت تأثیرسرنوشت از هم جدا می شوند.گروهی از ماجراجویان در جستجوی یک طلسم یا حلقه جادویی هستند.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
احتمالاً هم اکنون پیش خود می گویید که مگر "هری پاتر" اثر جی. کی. رولیینگ مطابق کلیشه اول نیست؟ یا سری کتاب های "آواز شیر" از تامورا پیرس با کلیشه دوم مطابقت ندارد و سومین کلیشه هم "ارباب حلقه ها" اثر تولکین را برای ما تداعی می کند؟
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
آشنایی با این تروپ ها در رمان های فانتزی، تا حدودی عاملی است که باعث می شود رمان های جدیدی که از این نقاط پیرنگ استفاده می کنند، کلیشه ای بنظر برسند. خوانندگان ممکن است اینگونه استدلال كنند كه استفاده رولینگ از تروپ " قهرمان یتیم" كلیشه است. اگرچه رولینگ از چنین موضوع آشنایی استفاده می کند، اما در عین حال او هری را با شخصیت های اصلی و فرعی بی شماری در داستان احاطه کرده است. در واقعیت، نه تنها هری بلکه کل دنیای جادوگران با وظیفه مبارزه با لُرد تاریکی روبروست و دیگر شخصیت ها نقش های مهمی را ایفا می کنند.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
به همین ترتیب، در سری کتاب های "آواز شیرها" اثر تامارا پیرس، شخصیت اصلی داستان دختریست که خودش را به عنوان برادر دوقلوی خود جا می زند تا بتواند یک شوالیه شود و این باعث می شود بر عنصر تعویض جنسیت بیشتر از رابطه بین دوقلوها تمرکز شود. کلیشه دوقلوها جنبه های جالب توجه داستان را تحت الشعاع قرار نمی دهد.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
به روش های بسیاری می توان آنچه به عنوان کلیشه در نظر گرفته می شود را تغییر داد. نکات زیر به شما کمک می کنند تا از بکار بردن کلیشه های مخصوص ژانر خود اجتناب کنید:

لیستی از کلیشه های رایج تهیه کنید.طرح کلی و یا پیش نویس خود را بررسی کنید: آیا این کلیشه ها را شامل می شود؟به این فکر کنید که چطور می توانید در تروپ های خاصِ ژانر خود، تغییری بوجود آورید. مثلاً رولینگ کلیشه "پسر یتیمی که باید به تنهایی شخصیت شرور را شکست دهد" به داستانی تبدیل می کند که به اهمیت حمایت عاطفی و عملی دوستان و جامعه قهرمان می پردازد.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
2. کلیشه های شخصیتی: نمونه ها و پرهیز از شخصیت های تک بعدی

خلق شخصیت های باورپذیر از جمله مهمترین عناصر در ایجاد داستانهای لذت بخش هستند. شخصیت های کلیشه ای در رمان ها ما را مستأصل می کنند از آنجا که شخصیت هایشان ساختگی و جعلی بنظر می رسند.

 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
نمونه هایی از شخصیت های کلیشه ای در ادامه آمده است:

فردی عجیب و غریب، خردمند و مسن، که گویا با سحر و جادو، کلید اصلی را برای رسیدن شخصیت اصلی به اهداف خود دارد.فردی یاغی و غمگین بدون هیچ هدفی در زندگیدختر ساده ای که با جادو در نیمه شب ( که خود کلیشه است) دگرگون می شود تا قلب قهرمان خوش سیمای داستان را از آنِ خود کنددختر نوجوان طعنه زنی که با اکراه دنیا را نجات می دهد
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
دلایل مختلفی وجود دارد که باعث می شود استفاده از این کلیشه های شخصیتی برای خواننده جالب نباشد:

از آنجایی که چنین شخصیت هایی تهی از پیچیدگی های شخصیتی هستند، واقع گرا نیستند. مثلاً چرا پیرمرد خردمند هرگز مشکوک، بدخلق، خشمگین نیست و از کمک کردن سر باز نمی زند؟
به نظر می رسد این شخصیت ها فقط راه حل های آسانی برای پیشبرد پیرنگ داستان هستند: مثلاً یک اتفاق یک شبه باعث می شود دختر ساده بتواند توجه پسر داستان را به خود جلب کند و هیچ علت و معلول واقعی وجود ندارد، فقط یک رویداد واحد است که همه چیز را به طور معجزه آسایی تغییر می دهد.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,869
26,764
مدال‌ها
8
برای اجتناب از کلیشه های شخصیتی:

از رفتار های قالبی (stereotype) خودداری کنید: تضادهای درونی، نقاط قوت و ضعف هر یک از شخصیت ها چیست؟ آنها را لیست کنید.
اطمینان حاصل کنید که هر شخصیت هدفی دارد. در جریان داستان خود، علت و معلول پشت این هدف را نشان دهید. هیچ ک.س بدون دلیل نمی خواهد بر جهان حکومت کند. باورپذیری نقطه مقابل کلیشه است.
در توصیف شخصیت ها متمایز عمل کنید. از ژست، حرکت و زبان بدن استفاده کنید. آیا یک شخصیت زیاد حرکتی را انجام می دهد؟ لنگان لنگان راه می رود؟
 
بالا پایین