جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کنار رودِ پیدرا نشستم و گریستم!

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتابخانه توسط حنا نویس با نام کنار رودِ پیدرا نشستم و گریستم! ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 357 بازدید, 12 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته کتابخانه
نام موضوع کنار رودِ پیدرا نشستم و گریستم!
نویسنده موضوع حنا نویس
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط حنا نویس
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,514
مدال‌ها
3
1675944303793.png

  • نویسنده: پائولو کوئیلو
  • مترجم: بهناز سلطانیه
  • ناشر: انتشارات مجید
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,514
مدال‌ها
3

معرفی کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم

کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم نوشته‌ی پائولو کوئیلو داستانی عاشقانه با سویه‌های مذهبی و فلسفی است و درباره‌ی پیلار، زنِ جوانِ مستقل، فعال و در عین حال بی‌قراری است که زندگی‌اش پس از برخورد با عشق دوران کودکی‌اش برای همیشه تغییر می‌کند.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,514
مدال‌ها
3

درباره‌ی کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم:

کتاب پیش رو آخرین اثر از سه‌گانه‌ی پائولو کوئلیو پس از کتاب‌های "ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد" و "شیطان و دوشیزه پریم" است. رمان‌هایی که تمام اتفاقاتِ داستان در آن‌ها در عرض هفت روز رخ می‌دهد؛ اتفاق‌هایی با محوریت مرگ، قدرت و درنهایت عشق.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,514
مدال‌ها
3
این اثر درباره‌ی اهمیت تسلیم و رضا در برابر عشق است. پیلار و دوست همراهش شخصیت‌هایی تخیلی، اما تمثیلی هستند که بسیاری از تشابه‌های عینی در رفتار انسان‌ها را تداعی می‌کنند.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,514
مدال‌ها
3
کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم (By the River Piedra I Sat Down and Wept)، جدال میان عشق زمینی و عشق الهی است. عاملی که باعث دودلی و تردید شخصیت‌های اصلی داستان می‌شود؛ تردید‌هایی که در تمام رویداد‌های سه‌گانه‌ی پائولو کوئلیو، این نویسنده‌ی چیره‌دست برزیلی به‌خوبی مشهودند. تردید میان زندگی و مرگ، خیروشر و عشق الهی و عشق زمینی که هر بار این تردید‌ها به شیوه‌ای قانع‌کننده و با استدلال منطقی کوئلیو به پایان می‌رسند.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,514
مدال‌ها
3
تردید و قرار گرفتن بر سر دوراهی در آثار سه‌گانه‌ی او، به‌خوبی از افکار و عقاید نویسنده نشأت می‌گیرد. چراکه خود کوئلیو هم در طول زندگی‌اش بارهاوبارها بر سر دوراهی قرار گرفته، دچار تردید شده، مسیرش را تغییر داده و راه‌ها و وادی‌های مختلفی را پیموده است و حتی جنبه‌های مختلف زندگی را تجربه کرده، به‌طوری که هر یک از آثارش گوشه‌ای از تجارب شخصی خود اوست. به‌همین‌خاطر است که آثار کوئلیو بسیار دل‌نشینند. نویسنده‌ای که آثارش جزء پرفروش‌ترین رمان‌های دنیا هستند و بارها تجدید چاپ شده و به اکثر زبان‌های دنیا ترجمه شده‌اند.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,514
مدال‌ها
3
کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم حکایتی است که عشق ورزیدن و مواجهه با ترس‌هایمان را یادآوری می‌کند، پس دیر یا زود برای دست‌یابی به بخش دیگر وجود خود، ناگزیریم بر ترس‌هایمان غلبه کنیم و در وادی عشق گام نهیم.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,514
مدال‌ها
3

نکوداشت‌های کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم:

- خیره‌کننده. (Harper Collins)
- حکایتی درباره‌ی گشودن قلب خود به روی معجزات. (Powells)
- داستانی گزنده و شاعرانه که بازتاب‌دهنده‌ی ژرفای عشق و زندگی است. (Goodreads)
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,514
مدال‌ها
3

کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به رمان‌های عاشقانه و آثار پائولو کوئیلو علاقه‌مند هستید، این کتاب را از دست ندهید.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,514
مدال‌ها
3

در بخشی از کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم می‌خوانیم:

برای صرف قهوه توقف کردیم و برای اینکه سر حرف را باز کنم گفتم: «زندگی چیزهایی زیادی بهت یاد داده.»
پاسخ داد: «زندگی به من یادگرفتن و چطور تغییر‌کردن رو یاد داده، هرچند شاید غیرممکن به‌نظر برسه.»
 
بالا پایین