مجموعه اشعار کیکاووس یاکیده

[Trodi]

پیچــک نگــاهــم

دزدانــه تــا پشــت پنجــره ی

اتــاق تــو بــالا آمــده

بــه کجــا خیــره شــده‌ای ؟

بــاران کــه بگیــرد

تمــام پنجــره

پــر از پیچــک خــواهــد بــود


(کیکاووس یاکیده)

 

[Trodi]

آنچه در بهار مسـ*ـت

رویید

در قم*ار

با پاییز

رفت

چه خوب است

چیزی

برای باختن داشتن


((کیکاووس یاکیده))

 

[Trodi]

چه قدر سخت!

گاه چه قدر زمان کوتاه است

برای تفهیم آن چه به آن ایمان نداریم

به دیگران

به خودمان

و بی مفهوم بودن

چه راهیست غمگین

که بودن

گاه در آن

چون غباری نامفهوم

گم می شود!



((کیکاووس یاکیده))

 

[Trodi]

پروانه ای مسافر من بود

دیروز

که انتظار فردایی را نمی کشید

بانو

پروانه ها

بودن را به اندازه ی یک عشق

خلاصه کرده اند


((کیکاووس یاکیده))

 

[Trodi]

به نشانی جایی که زخم های خوب شده

از آن جا می آیند

می روم

دماوند را هم

می برم

و هر شاعری

که در راه

ببینم.


((کیکاووس یاکیده))

 

[Trodi]

خلاصه راه می شود

طلوع ، تو ، غروب

چه بارانی باشد که بپوشاند

چه بارانی باشد

که بپوشانی ...


((کیکاووس یاکیده)

 

[Trodi]

گاه و اغلب بی گاه

پرنده ای در خانه می خواند

چون مرغ شاخ داری بر درخت

که جفت خود را گم کرده است

که گویی تمام خانه می خواند


((کیکاووس یاکیده))

 

[Trodi]

هنوز

آراسته میشود

باد

به عشقی بی پایان

میان نگاه من و

خیال تو


((کیکاووس یاکیده))

 

[Trodi]

از آخریـن باری

که عاشـق شـده ام

دیـگر نمـرده ام .. !


((کیکاووس یاکیده))

 

[Trodi]

عشق

همین خنده های ساده توست

وقتی

با تمام غصه هایت

می خندی

تا از تمام غصه هایم

رها شوم


((کیکاووس یاکیده))