جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته {گذری از قلب} | اثر •مریم فواضلی•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط MARYM.F با نام {گذری از قلب} | اثر •مریم فواضلی• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 126 بازدید, 20 پاسخ و 7 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {گذری از قلب} | اثر •مریم فواضلی•
نویسنده موضوع MARYM.F
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MARYM.F
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,329
مدال‌ها
2
***
آرام آرام بگذر از قلب‌ِ شکست خورده‌ام،
زیرا زخمی که زده‌ای هیچ‌وقت کهنه‌ نمی‌شود؛
از بی رحم بودنت؛
خدشه‌ها جوانه زدند،
آرام بگذر که درد عمیق‌ایی هنوز از قدم‌هایت جا مانده.
 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,329
مدال‌ها
2
***
دل‌تنگی را چگونه می‌توان خواند؟
عطشِ، که سیراب نمی‌شود؟
یا؛
یتیمی که به کودکان دیگر حسادت می‌کند؟
یا؛
تاریکِ که تشنه‌ی، ذره‌ای از نور است؟
 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,329
مدال‌ها
2
حالم را توصیف دهم؟
همانند، سپهر نیاز به آغو*ش نورانی شید است.
همانند، یتیمِ که دنبال خانه می‌گردد.
بی خبر از حال معشوقه‌ام، من را به کالبد بی‌جان تبدیل کرده‌.
 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,329
مدال‌ها
2
بیمارم؛
از نداشتنت ذره، ذره وجودم می‌سوزد
و،
به خاکستری تبدیل می‌شود گویی دیگر توانایی ندارم برای مرور کردنت برای خاطرات کهنه‌ایی که در وجودم محو می‌شود. بیمارم که داویی ندارد روحم.
 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,329
مدال‌ها
2
***
ای‌ جانانه‌ام؛
غم و اندوه در چشم‌هایم نمایان شده‌اند،
حاکی از خستگی در جوانی
از دل‌تنگی‌های پی در پی برایت
حاکی از نوشته‌هایی که خوانده نمی‌شود و گفتنی‌هایی که شنیده نمی‌شود افسوس است که می‌خندیی و من اشک می‌ریزم.
 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,329
مدال‌ها
2
***
رهایم نکن که در غربت نبودنت خواهم سوخت،
با وقاحت از قلبم رده نشو ای دخترکم که در راه عشق‌ات قلب ساده‌ای من نفرین شد.
 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,329
مدال‌ها
2
شب که می‌شود؛
قلب شکسته‌ام را مرور می‌کنم، چه کسی مقصر است؟ اعتماد قلبم به معشوقه‌ام یا سادگی قلب پاکم را؟
گویی بی‌صدا آمد تا سایه‌ایی شود بر زندگی من! خسته‌ از سایه‌ات که هیچ‌وقت رهایم نکرد.
 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,329
مدال‌ها
2
شب که می‌شود؛
قلب شکسته‌ام را مرور می‌کنم، چه کسی مقصر است؟ اعتماد قلبم به معشوقه‌ام یا سادگی قلب پاکم را؟
گویی بی‌صدا آمد تا سایه‌ایی شود بر زندگی من! خسته‌ از سایه‌ات که هیچ‌وقت رهایم نکرد.
 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,329
مدال‌ها
2
شعله‌های خشم گاهی در وجودم خاکستری می‌شوند و دل‌تنگی‌ سراغ امید‌های فراموش کردنت می‌آید و چترش را پهن می‌کند؛ گویی فراموش کردنت عمیق‌ترین بازی که راه انداخت‌ام.
 
موضوع نویسنده

MARYM.F

سطح
0
 
پروانک(:✓
کاربر ممتاز
Sep
2,711
7,329
مدال‌ها
2
سکوت بزرگ‌ترین فریاد خفه‌ای در قلبم است
حاکی از زخم‌های کهنه و بی‌وفایی، خداحافظی‌های نشده و رفتن‌‌های بی‌دلیل
به نقطه‌ای رسیدم که دیگر نمی‌خواهم گذری کنم از قلبم، غم‌های فراموش نشده‌ایی در آن خاکستری کرده.
رها می‌کنم قلبم را به سوی فراموشی
به سوی بخشش
تا بتوانم نفسِ بکشم
می‌روم و ردی از قلب زخم‌ خورده‌ام نماند
می‌روم.
 
بالا پایین