
عنوان: گورستان گرونوبل |
نویسنده: @MHP |
ژانر: پلیسی، اجتماعی، تخیلی |
خلاصه: مٌهر نفرت را بر خاطرات و انسانیت زد. کینه را به سَم آغشته کرد و بر جان پاشید. انتقامش نیشِ عقرب بود، سَمش را قبل از دشمن به خود خوراند! گورستانی ساخت، از جنس پشیمانی… پشیمانی و اجساد چه ساختند؟ نیش عقرب توانست این آشوب را به اعتراف بکشاند؟ |
تکهای از اثر: از ماشین خارج شد و آرام در را بست احترام به این ماشین در هر زمانی حاکم بود. با نگاهی به چشمان خیره شده به او سست تر از قبل قدم برداشت، مقابل در بژ ایستاد، به دیوار تکیه داد و به اطرافش خیره شد، جوان ها با نیم خند کنج لبشان، نگاهش می کردند؛ باید با خودش کنار می آمد، حرف هایش را آماده می کرد بعد وارد میشد و فعلا با این وضعیت جانکاه خو می گرفت. گویا آسمان هم از سیلی خدا بی نصیب نمانده که چنین کبود است. کفشش را بر سنگریزه میکشاند و با فشردن و پلک هایش دستش |
دانلود |