جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب یادداشت های یک استعداد درک نشده اثر علی زراندوز

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط HAN با نام یادداشت های یک استعداد درک نشده اثر علی زراندوز ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 169 بازدید, 1 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع یادداشت های یک استعداد درک نشده اثر علی زراندوز
نویسنده موضوع HAN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط HAN
موضوع نویسنده

HAN

سطح
5
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
فعال انجمن
Mar
4,358
20,976
مدال‌ها
9
یادداشت های یک استعداد درک نشده
طنز
اثر علی زراندوز

***

در مقدمه کتاب، مرحوم منوچهر احترامی درباره نویسنده می گوید:
"زراندوز طنز نویسی را از سنین نوجوانی در مکتب گل آقا آموخته و با زیر و بم ها و حساسیت های ژورنالیستی به خوبی آشنا شده و با آن خو گرفته".
سزار، سقراط، صادق هدایت، داش آکل، پدر ژپتو، ژان والژان، ناپلئون، پینوکیو و ... همگی در کتاب هستند تا با شما چند دقیقه ای شوخی کنند و همانطور که استاد احترامی می گفت این کتاب یک مجموعه خواندنی است ...
امروز نسل سومی قات زده بود که ما یک سری جوات بیش نیستیم که تیریپ‏مان تو مایه ‏های خز است و خلاصه حسابی مایه آبروریزی هستیم.
بنابراین مدتی وقت صرف این موضوع کرد که درباره تیپ‌های جدید از جمله شلوار برمودایی، روش‏های چرب و سیخ کردن موها، ست کردن پیراهن زرشکی گل‏دار با شلوار هفت جیب و …توضیحاتی بدهد و در ادامه گفت که هرچه سریعتر باید تیپ‌های توپ بزنیم.
نیچه سیبیل‌هایش را تراشید و ریش چانه‏‌ای گذاشت، سزار تاج زیتونی که سرش می‏گذاشت چرب کرد و شلوار جین دم‏پا گشاد پوشید، صادق هدایت هم رفت کلاس بدن‏سازی و یک تی‏شرت چسبان آستین کوتاه تنش کرد. خلاصه تریپ‏مان به قول نسل سومی حسابی فرنگیز شده بود که یک روز کلاغ بنفش در حالی که سر زانوهای شلوارش پاره و لباسش رشته رشته و موهایش کاملاً سیخ شده بود وارد بخش شد.
نسل سومی پرید جلویش و گفت:
بابا، ایول کلاغی…چه تیریپ خفی زدی… بروبچز بیایید ببینید این کلاغی چه تیریپی زده… بعد با دست زد پشت کلاغ بنفش و پرسید: راستش را بگو بلا چطوری این تیپ را زدی؟
کلاغ بنفش هم نسل سومی را برد اتاق کناری و یک سیم برق را که از دیوار آویزان بود گذاشت کف دستش و گفت: این طوری!
 
موضوع نویسنده

HAN

سطح
5
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
فعال انجمن
Mar
4,358
20,976
مدال‌ها
9
بالا پایین