یک دست صدا ندارد ! ، ضرب المثلی که همه تلاش می کردیم تا با بشکن زدن این قضیه را نقض کنیم ، ولی بی خبر از اینکه باز هم از دو انگشت استفاده کردیم و این کار با یک انگشت غیر ممکن بوده است !
در کار های گروهی ، اگر هر عضو را به عنوان یک دست یا انگشت در نظر بگیریم ، این گروه هیچوقت صدایی نخواهد داشت ، اگر تک تک افراد به فکر منافع شخصی خود باشند ، بنابر این علاوه بر وجود یک گروه ، به وجود یک بارش فکری و ایده ی مهم نیز نیاز است.
گاهی اوقات موضوع برعکس می شود و یک دست هم صدا دارد ! ، گاهی خبر از موفقیت یک فرد به تنهایی زبانزد عام و خاص می شود و همه به خاطر اینکه آن فرد به شخص یا سازمان و گروهی وابسته نیست و مستقل است ، از او تقدیر می کنند ، پس چگونه این موفقیت بدست آمده است؟!
این فرد در ظاهر تنهاست و موفقیتش را مدیون همکاری اعضای باطنی خود است ! ، اعضایی مانند مغز که به خوبی وظیفه ی اندیشیدن را انجام داده و اراده ای که دست و پا را در راه مفید حرکت داده است! ، حال این کار گروهی نمونه ی بارزی از این ضرب المثل است.