جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی ۲۲ نکته کلیدی در داستان‌نویسی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش‌های ادبی توسط ماهــر با نام ۲۲ نکته کلیدی در داستان‌نویسی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 302 بازدید, 22 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش‌های ادبی
نام موضوع ۲۲ نکته کلیدی در داستان‌نویسی
نویسنده موضوع ماهــر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ماهــر
موضوع نویسنده

ماهــر

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,205
3,352
مدال‌ها
5
شرح ۲۲ نکته کلیدی برای دوست‌داران داستان‌نویسی.
 
موضوع نویسنده

ماهــر

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,205
3,352
مدال‌ها
5

1ـ نوشتن را یک حرفه بدانید​

اگر می خواهید فقط برای تفنن و سرگرمی بنویسید یا اگر فکر می کنید می توانید علاوه بر کارهای مختلف روزانه و فقط با استفاده از وقت های مرده زندگی تان نویسنده شوید، ادامه این متن را نخوانید.
نوشتن هم مثل کارهای دیگر، علاوه بر ذوق و شوق و استعداد، تلاش می خواهد، مثل فوتبالیستی که اگر هر روز تمرین نکند از شرایط آرمانی دور می شود یا مثل دانشجویی که اگر در طول ترم درس نخواند. در پایان ترم با مشکل مواجه می شود یا مثل آهنگری که برای حرفه ای شدن چکش ها بر سندان می کوبد و مثل نقاشی که نقاشی های بسیار را پاره می کند و دور می ریزد.

یکی از دوستان، داستانی به کسی داد و خواست آن را بخواند و نظر بدهد؛ او هم داتسان را در کیف گذاشت و وعده فردا را داد. خیلی اصرار کرد که همین الان بخوان و استدلال می کرد «چند صفحه بیشتر نیست!».

داستان را پس داد و گفت: «من به خواندن نوشته ها احترام می گذارم. معمولا بهترین وقت هایم را می گذارم برای خواندن و نوشتن؛ نظرات من، حالا که خسته ام ارزش چندانی ندارد». در واقع با کنایه به او فهماند برای نوشتن و خواندن ارزش و اعتبار بیشتری قائل باشد؛ شما هم تکلیف خودتان را مشخص کنید.
 
موضوع نویسنده

ماهــر

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,205
3,352
مدال‌ها
5

2ـ خوب ببینید​

خوب دیدن، مقدمه خوب تخیل کردن است و خوب تخیل کردن، مقدمه خوب توصیف کردن؛ حالا این توصیف می تواند شفاهی، نقاشی، فیلم کوتاه، عکس یا یک نوشته باشد.

گاهی می بینید در اطرافیان شما کسی هست که وقتی خاطره ای را تعریف می کند همه محو حرف زدن او می شوند؛ آن قدر خوب و دقیق و جذاب حرف می زند که خودتان را در متن خاطره می بینید، در حالی که امکان دارد کسی همراه همین شخص در آن ماجرا حضور داشته، همین خاطره را در چند جمله خلاصه کرده و فقط «خبر» بدهد؛ این فرق دید این دو نفر را نشان می دهد.

دقت کردن در نکات ریز و به نظر کم اهمیت، دیدن همه چیز و بارها و بارها دیدن، تجربه های تصویری هر فردی را افزایش می دهد و در خلق اثر به نویسنده کمک فراوانی می کند. مثل نجاری که برای ساخت یک محصول ابزار بیشتری دارد، نویسنده ای هم که خوب دیده، ابزار بیشتری در اختیار دارد.
 
موضوع نویسنده

ماهــر

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,205
3,352
مدال‌ها
5

3ـ جور دیگر ببینید​

مثل مردم عادی به قضایا، صحنه ها و اتفاقات نگاه نکنید، عمیق تر و موشکافانه تر نگاه کنید. یک نویسنده یا به عبارت کلی تر، یک هنرمند باید بهتر از یک فرد عادی ببیند. به طور مثال هرآنچه را در مسیر خانه تا مدرسه، خانه تا دانشگاه، دانشگاه تا خوابگاه یا منزل تا محل کار می بینید، به مدت یک ماه هر روز برای خودتان بنویسید و تشریح کنید و هر بار سعی کنید چیز جدیدی بنویسید؛ خواهید دید که بعد از سه چهار روز مجبور هستید بهتر ببینید.

دوستی گفت: «چندین بار این کار را کرده ام و از روز سوم مجبور شده ام تعداد درختان، نوع آنها، گدایی که جای ثابتی دارد، تعداد و نوع دکور مغازه های کنار خیابان، طول سایه ها، حتی پرندگان روی درخت ها، طول صف نانوایی ای که در مسیر قرار دارد و بسیاری موارد دیگر را هم ببینم. کار به جایی رسید که دیگر می توانستم در مورد یک دایره المعارف بنویسم و حتی وقتی چشمانم را می بستم، از شماره دست اندازها یا میزان صدای بوق ماشین ها، محل اتوبوس را حدس بزنم». شاید به نظرتان عجیب بیاید ولی به هر حال کارساز است.

اساساً گزارشگران و خبرنگاران در این نکته با پلیس ها مشترکند. شاید بد نباشد بدانید بسیاری از نویسندگان بزرگ، شخصیت داستان ها و رمان هایشان را از شخصیت های اطرافشان وام گرفته اند. این یعنی آنها آدم های اطرافشان را از چشم یک نویسنده می دیدند.

البته این «جور دیگر دیدن»، باید تا حد امکان هنری باشد؛ به طور مثال درخت گیلاسی را که در بهار پر از شکوفه شده در ذهن تجسم کنید. چه تعبیری در مورد آن می شود به کار برد؟ احتمالا به تعداد خوانندگان این متن، تعابیر و تصاویر وجود دارد ولی به این عبارت توجه کنید: «ابر است که لای شاخه ها گیر کرده؟ نه، درخت گیلاس است که شکوفه داده » یا «آفتاب از لای پرده ها داخل آمده بود و دست می کشید روی گل های قالی دستباف عزیزجون».
 
موضوع نویسنده

ماهــر

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,205
3,352
مدال‌ها
5

4ـ بخوانید، بخوانید، بخوانید​

خواندن دقیقا مثل دیدن است.

همان طور که دیدن و خوب دیدن گنجینه تصاویر آدمی را غنی می کند، خواندن مقالات، داستان ها و نوشته های دیگران هم به تجربیات نوشتاری می افزاید. نویسنده از هر نوشته ای که می خواند، ایده ای جدید می گیرد و همان طور که قبلا اشاره شد، هر ایده ای به مثابه یک ابزار است در ذهن نویسنده؛ ضمن اینکه راه استفاده مناسب از کلمات، تعابیر، جملات، تشبیهات، استعارات و...را هم به خوبی به او می آموزد.

معلمی می گفت اگر کسی هزار بیت شعر حفظ کند، شاعر می شود. نویسنده ای که خودش کار روزنامه نگاری می کرده و حالا هم مدیر مسئوول دو مجله است می گوید مدتی ننوشته بودم، قلمم نمی چرخید؛ برای دوباره نوشتن، تعدادی از نوشته هایم را دوباره خواندم.

به غیر ازمجلاتی که با قیمت «سه تا صد تومن» در پایانه های مسافری فروخته می شوند، هر کتاب و مجله دیگری را که می توانید بخوانید. اصلی می گوید: «هر داستانی ارزش یک بار خواندن را دارد».

یک نگرانی در بعضی از نوقلم ها وجود دارد و آن این است که می ترسند با خواندن آثار دیگران دیگر خودشان نباشند و تحت تاثیر قرار بگیرند.

البته به احتمال زیاد نمی شود از تاثیر نوشته های دیگران صرف نظر کرد ولی مطمئنا صاحب سبک شدن از همین تاثیرپذیری شروع شده است و هر نویسنده بزرگی همیشه از رد پای یک استاد یا یک راهنما صحبت می کند.

و نکته آخر در این باب اینکه حتی تاثیرپذیری از کسی به معنی کوچک ماندن نیست؛ کما اینکه مولانا از شمس تبریزی تاثیر پذیرفت ولی بی شک از بزرگ ترین نام های شعر و عرفان این فرهنگ است.

کسانی که تازه شروع کرده اند یا می خواهند حرفه ای شدن را تجربه کنند، بهتر است با کتب و نوشته های شهید آوینی، مرحوم شریعتی و مرحوم آل احمد شروع کنند.
 
موضوع نویسنده

ماهــر

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,205
3,352
مدال‌ها
5

5ـ دفترچه ثبت نکات داشته باشید​

دفترچه ای تهیه کنید و چیزهای جالبی را که می بینید، می خوانید یا می شنوید در آن بنویسید. اگر طرح یک مقاله، یک داستان یا گزارش به ذهنتان رسید، آن را ثبت کنید. به حافظه تان امیدوار نباشید. حتی اگر تعبیری قشنگ دیدید یا بیت شعری که به دلتان می نشیند، آن را یادداشت کنید.

گاهی می شود یک کلمه، یک بیت شعر، یک توصیف، بعد از مدت ها تبدیل به یک داستان می شود. نویسندگان زیادی داستان های خود را فقط با ایده گرفتن از همین چیزهایی که ذکر شد نوشته اند.

هر چیزی را که فکر می کنید می تواند روزی تبدیل به یک اثر شود، ثبت کنید. دوستی چند باری عرض البرز را پیاده روی کرده بود؛ از الموت قزوین تا تنکابن، از فشم تا کجور، از شاهرود تا گرگان؛ غبطه می خورد که چرا به خاطر خستگی ناشی از پیاده روی، نمی توانسته یادداشت بردارد. به همین خاطر در سفرهای اخیر چیزهایی را که می خواست یادداشت کند، در نواری ضبط کرد.
 
موضوع نویسنده

ماهــر

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,205
3,352
مدال‌ها
5

6ـ بنویسید، بنویسید، بنویسید​

هر ک.س بالاخره باید از جایی شروع کند و چه بهتر که زودتر. هر ک.س زودتر شروع کند، زودتر به مراحل بلوغ و پختگی خواهد رسید. تا می توانید بنویسید. اصلا دفترچه خاطره و یادداشت روزانه درست کنید. تجربه ثابت کرده بسیاری از افکار و اعتقادات آدمی در میان احساساتی که هیچ گاه فرصت ابرازشان را ندارد، پنهان است.

نوشتن هر آنچه به قلم می آید، فرصتی برای ابراز احساس درونی است؛ یقینا خواهید دید از میان این دست نوشته ها و دل نوشته ها چیزهای جالبی پیدا می شود.

خودتان را محدود نکنید. حتی می توانید در مورد یک سیب قرمز یک صفحه بنویسید. بنشینید جلوی آینه در مورد خودتان بنویسید یا در مورد کسی که دوستش دارید. فرض کنید پدرتان به ماموریتی رفته و برایش نامه بنویسید؛ بنویسید، مهم این است که می نویسید.

حتما هر روز این کار را بکنید؛ حداقل 20 دقیقه. بهترین موقع برای این کار، قبل از خواب است چون دیگر دغدغه هیچ کاری را ندارید. اگر آثار جلال احمد را بخوانید یا خوانده باشید می بینید تعداد زیادی از نوشته هایش همین یادداشت هاست؛ از سفرهایش، از جشن ها و اتفاقات.

این فرضیه را که باید همه چیز را یاد گرفت و بعد شروع کرد، کنار بگذارید و شروع کنید. فقط باید به یاد داشته باشید برای این شروع، پایانی متصور نیست و همیشه باید بهتر از قبل بنویسید؛ هیچ ایستگاهی برای نویسندگی، ایستگاه آخر نیست؛ همیشه می شود بهتر بود، همیشه.
 
موضوع نویسنده

ماهــر

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,205
3,352
مدال‌ها
5

7ـ تکلیف خودتان را با قالب مشخص کنید​

وقتی می خواهید بنویسید باید بدانید هدفتان چیست؟ شعر می نویسید، داستان، یادداشت، مقاله، قعطه ادبی یا... .

هر کدام از قالب های ذکر شده سبک و سیاق خاص خودشان را دارند؛ مثلا اگر یک نثر به زبان شعر نوشته شود، نه خاصیت های یک نثر خوب را خواهد داشت و نه مزایای یک شعر را. تصور کنید که یک مقاله با ادبیات مخصوص داستان نوشته شود.

با نگاه به جزئیات، این اشکال در بسیاری از کسانی که تازه شروع به نوشتن می کنند، به صورت ناهمگونی در زبان و قالب نوشته دیده می شود و راهکاری جز دقت بیشتر و تمرین ندارد. این موضوع باعث می شود خواننده به ضعف فرمی نویسنده پی برده و با او همراه نشود. پس قبل از هر چیز بدانید چه می نویسید.
 
موضوع نویسنده

ماهــر

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,205
3,352
مدال‌ها
5

8ـ شکسته ننویسید​

بعضی ها فکر می کنند نوشتن همان حرف زدن مکتوب است. این بزرگ ترین اشتباهی است که می شود در مورد کارهای مکتوب انجام داد. باید دقت کنید مطلب به صورت محاوره ای و شکسته نوشته نشود. به رغم آنچه فکر می شود، شکسته نویسی باعث ایجاد صمیمیت و نزدیکی نمی شود.

خیلی ها هم ساده نویسی را با محاوره نویسی اشتباه می گیرند، برای اینکه، هم متن ساده و روان و تاثیرگذار باشد، هم به صورت شکسته نوشته نشود دو راه وجود دارد: اول به هم ریختن ارکان جمله، با پس و پیش کردن بجا و مناسب ارکان جمله می توان لحن، زبان و تاکید و آهنگ خاص ایجاد کرد که به ارتباط گیری با خواننده کمک بسیاری می کند.

دوم به کار بردن بهترین کلمه و تعبیر؛ مثلا اگر برای فوت کردن از عبارت «دار فانی را وداع گفت» استفاده کنیم، به یک فضای رسمی نزدیک می شویم ولی با استفاده از فعل«تمام کرد» بدون شکسته نویسی به زبان محاوره نزدیک می شویم. شکسته نویسی جز برای نقل قول نوعی مبتذل نویسی است؛ نوعی لمپنیسم ادبی که اتفاقا عده ای در حال تئوریزه کردن آن هستند. شاید قوی ترین نثر غیر شکسته را که پهلو به پهلوی محاوره می زند بتوان در جلال آل احمد سراغ گرفت.
 
موضوع نویسنده

ماهــر

سطح
4
 
● سرپرست کتاب ●
پرسنل مدیریت
سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,205
3,352
مدال‌ها
5

9ـ شروع نباید عادی باشد​

حالا که روزنامه و مطبوعه زیاد شده و هر ناشری موظف است حداقل چهار کتاب در سال منتشر کند، حالا که مردم تنبل شده اند و کم حوصله، حالا که تعداد کتاب خوان ها و روزنامه خوان ها کم شده و بیشتر مردم ترجیح می دهند از رادیو و تلویزیون استفاده کنند، پس یک نوشته باید در همان قدم اول مخاطب را جذب کند. وقتی برای مقدمه چینی وجود ندارد. شروع یک نوشته باید مثل فنجان چایی ای باشد که لبه میز لق لق می خورد. این لق لق خوردن هر بیننده ای را منتظر نگه می دارد تا از سرانجام فنجان سر در بیاورد. حالا فکر کنید این فنجان درست وسط میز باشد. آیا باز هم جالب توجه است؟

شروع نوشته باید مثل یک چنگک باشد که در ذهن خواننده می افتد و او را همراه متن می کشاند. لق لق خوردن فنجان یاد شده حکم همان چنگک را دارد.
 
بالا پایین