جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء ۵ انشا با موضوع پرواز

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط ادوارد کلاه به سر با نام ۵ انشا با موضوع پرواز ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 11,533 بازدید, 4 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع ۵ انشا با موضوع پرواز
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
مقدمه :

تاریخ را که مرور کنی انسان بوده است و آرزوهایش!

آرزوهایی که روز به حقیقت پیوسته اند و آرزوهایی که حتما روزی در آینده دور یا نزدیک تحقق خواهندیافت.

اما در میان این آرزو ها ، آرزویی شیرین تر از پرواز سراغ دارید؟

متن انشا:

حس خوب پرواز کردن انقدر در درون انسان قوی است که گویی قرار بوده است که پرنده خلق شویم اما بعد این نعمت از ما گرفته شده است و حال بدون بال هایی شبیه کبوتر یا حتی بال های نازک تری شبیه پروانه ها پابند زمین شده ایم…

اما نه ؛ باور نمیکنم خداوند احسن الخالقین که انسان را اشرف مخلوقات آفریده است ما را چنین نعمتی محروم کرده است و به جای آن نعمت های شگفت انگیز تری به ما نبخشیده باشد. باور نمیکنید؟ پس دقیق تر نگاه کنید. آنگاه خواهید دید که انسان اگر چه بالهایی از جنس گوشت و پر ندارد اما هوشی دارد که توانسته است با آن هزاران وسیله برای پرواز خلق کند ،از بالن و کایت های اولیه گرفته با هواپیما و هلیکوپتر و حالا سفینه فضایی و موشک … انگار که هوش و دانش بشری هیچ محدودیتی را نمیپذیرد و میخواهد هر چه بیشتر و بیشتر مرز های آسمان را بشکافد و پیش برود.

به این ها که فکر کنی ناخودآگاه از این همه نعمت الهی لبریز از شکرگزاری خواهی شد دوست عزیزم … بی انصافی است اگر علم را تنها ابزار برای پرواز بدانی … پس خیال چه میشود که با تنها با بستن چشم هایت میتوانی به دورترین نقاط این عالم سفر کنی ؟ پس معنویت چه میشود که اگر چون شهدا و صالحین چشم دل بگشایی پروازی به وسعت هر دو عالم خواهد داشت؟

نتیجه گیری :

آری اگرچه خداوند بالهای جسمانی به ما نداده است اما ما را به بال هایی از جنس اندیشه و علم و معنویت و خیال مزین کرده است . این مفهوم حقیقی اشرف مخلوقات بودن است و تمثیل زیبای پرواز بدون بال …
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
مقدمه :

با نام خداوند بزرگ انشای خود را آغاز میکنم تا با شما دوستانم در مورد راه های پرواز انسان بدون بال صحبت کنم.

متن انشا :

وقتی به معنی کلمه پرواز در دانش نامه مراجعه میکنیم با این تعریف روبروی میشویم :

« پرواز توانائی جابه‌جا شدن در هوا یا فضا است.

سه دسته از جانوران می‌توانند به‌طور طبیعی پرواز کنند: بعضی از حشرات، بعضی از پرندگان و خفاش‌ها. که روش پرواز هر یک با دیگری متفاوت است. پرواز پرنده با پرواز حشره از نظر اصول فیزیکی فرق دارد. همینطور هواپیماها که در پرواز از نظر فیزیکی تابع قانون‌های مکانیک پرواز هستند. انسان به‌طور طبیعی توانائی پرواز ندارد ولی با وسائل پرنده مانند هواپیما و موشک می‌تواند پرواز کند. »

همانطور که در بالا آماده است انسان نه حشره و پرنده است که بال داشته باشد و نه میتواند مثل هواپیما ها بال های آهنی به خودش وصل کند و به صورت مکانیکی شروع به پرواز کند. پس چگونه میتواند به رویای همیشگی اش یعنی پرواز کرده جامه عمل بپوشاند؟

انشان بدون بال تنها ۲ راه برای پرواز کردن دارد:

راه اول این است که از ابزار علم و دانش و آگاهی همچون دو بال کمک بگیرد تا بتواند وسایل همچون هواپیما ، هلیکوپتر ، فضاپیما و بالن بسازد و بتواند رویای خود را در خصوص پرواز جامه عمل بپوشاند.

راه دوم برای پرواز بدون بدون بال انسان ها این است که به یاد بیاورند آنها تنها یک موجود مادی نیستند. آنها بخش غیر مادی دارند که قدرت آن هزاران بار بیشتر از جسم آنهاست . انسان میتواند با پرواز دادن خیال خود ، با پرواز دادن اندیشه خود ، با پرواز دادن روح و معنویت خود بدون بال پرواز کند و انسانی که بتواند از این طریق پرواز کند حتما میتواند به عوالم و مقام هایی برسد که دست هیچ سفینه فضایی و هواپیمای پر سرعت و عقاب تیز پروازی به آن نرسیده است.

نتیجه گیری:

انشای خود را این شعر زیبا خاتمه میدهم :

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند…بنظر که تا چه حد است مکان آدمیت

آری اگر چه خداوند به انسان بالی هایی از جنس گوشت و پوست و پر نداده است … اما بال هایی از جنس اندیشه و عقلانیت و معنویت و خیال عطار کرده است که به انها میتواند به بلند ترین مرتبه ها دست یاید.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
حتما تا به حال سوار بر هواپیما در کرانه های آسمان پرواز کرده اید.ولی با شما با این که در درون هواپیما نشسته بودید،لذتی باور نکردنی را بدست آوردید ولی تنها پرندگانی که در آسمان آبی پرواز می کنند می توانند لذت واقعی پرواز را بچشند. تنها این موجودات خداوند هستند که می توانند این احساس سبکی استثنایی را تجربه کنند.در زمان کودکی زمانی که شخصی جان خود را ازدست می داد بزرگتر ها به ما می گفتند که او پرواز کرد و رفت پیش خدا ! چون همه ما انسان ها آرزوی پروزا داریم و پرواز را امری زیبا میدانیم خبر فوت کسی را به پرواز او به سمت خدا تشبیه میکردیم.

انشا در مورد پرواز بدون بال

اما چه می شد اگر انسان هم مانند لک لک ،گنجشک و هزاران پرنده ی دیگر انسان هم بال و پری می داشت و همه آدم ها می توانستند این رویای دیرین و کهن بشریت را تجربه کنند.در زمان خردسالی اگر از کودکان سوال کنید که در آینده می خواهند چه شغلی را انتخاب کنند به یقین اکثریت آن ها می گویند که خلبانی را از بقیه کار بیش تر دوست می دارند.بی تردید علت آن که کودکان ذهنیت زیبایی را نسبت به پرواز دارند.بدون شک زمانی که به آسمان آبی و بی انتها نگاه و نظر می کنند عاشقانه خواستار این بودند که لحظه ای جای پرندگان می بودند.

انشا درباره پروزا بدون بال

بعضی دیگر از مردم عارف هم پرواز را دو نوع می بینند:۱-مادی ۲- معنوی .پرواز مادی را به وسیله هواپیما و… انجام می دهند و پرواز معنوی را با عبادات مخلصانه در راه ایزد منان.راه اول راه پرواز به سوی آسمان پر از زیبایی است که مخلوق پروردگار است و راه دوم راهی است که با آن می توان به سوی آفرییننده جهان پر کشید که همین نوع پرواز بهترین پرواز است.

نتیجه گیری :

کلام آخر این که همه نوع پرواز زیباست و آرزوی من این است که:

همانند پرنده ای در آسمان، شناور باشم و مانند عابدی مخلص به سوی خدا پر بکشم
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
مقدمه :

پرواز رویای همه کودکان است …و من میخواهم برای شما از رویاهای کودکی ام بگویم و انسان چگونه میتواند حتی بدون بال به پرواز درآید.

متن انشا :

بچه که بودم آرزو داشتم در آسمان پرواز کنم. به پرنده ها که نگاه می کردم از طرفی از پروازشان لذت می بردم و از طرفی دلم می خواست حتی اگر یکبار هم شده، جای آن ها در آسمان پرواز کنم! پرواز در میان ابرها چه حس قشنگی است. اما چه کنم که بالی برای پرواز نداشتم.در حیاط خانه مان دست هایم را مانند پر پرندگان می گشودم و دور تا دور حوض می دویدم تا شاید پاهایم از زمین جدا شوند و پرواز کنم! افکار دوران کودکی چه قدر سرشار از تخیل بودند!

یکبار با هواپیما به مسافرت رفتیم. هواپیما که بلند شد احساس کردم از زمین جدا شده ام. انقدر خوشحال بودم که حد نداشت. از شیشه که به بال های هواپیما نگاه می کردم، با خود گفتم بال های هواپیما شبیه سازی شده از بال پرندگان است. پس من روی پرنده ی مصنوعی سوار شده ام! در اوج آسمان به ابرها می نگریستم. آسمان از آن نما خیلی زیبا بود.

بزرگ که شدم دنبال راه هایی می گشتم که یک موجودی را بدون بال به پرواز دربیاورم حتی به این فکر میکردم که آیا می شود چشمانم را ببندم و خود را در آسمان ها ببینم؟! آن روز برای این معمایم پاسخی را کشف کردم. دانستم اگر انسان از این عالم خاکی دل بکند و فکر و خیالش را خالی از هرگونه بیهودگی کند، می تواند پرواز کند حتی بدون بال! پروازی به سوی پروردگارش؛ همچون شهیدان… تازه فهمیدم که تمام شهدا از تعلقات دنیوی رها شده بودند تا توانستند بدون بال پرواز کنند.

نتیجه گیری:

این جسم خاکی اگر دل بسته ی زمین خاکی نشود و به برترین ها بیندیشد،

بی گمان خود را در آسمان معرفت الهی پرواز خواهد کرد.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
مقدمه :

با نام خداوند بلند مرتبه انشای خود را در مورد پرواز شروع میکنم… و میخواهم با شما بگویم چگونه میتوان بدون بال به پرواز درآمد … با دل بریدن از همه تعلقات ، چرا که تعلقات مثل قفسی روح تو را اسیر خواهند کرد و تو را از رهایی حقیقی بازخواهند داشت.

متن انشا :

از من از پرواز میپرسی ؟!

از منی که به زمین چسبیده ام ؟! از منی که بلندی دستم حتی به خوشه ی انگور درخت حیاطمان هم نمی رسد؟! از منی که اسیر این دنیا شده ام؟! قناری ای که شبش را در قفس صبح میکند از پرواز چه می داند؟ انسانی که اسیر جسم خاکی و نیازهای خود است ، چطور میتواند پرواز کند؟

پرواز را باید از عقاب بپرسی!

آنگاه که بال می گشاید ؛ و آنگاه که از فراز کوه ها ، قله ها ، دره ها ، دشت ها و صحراها می گذرد ، و آن هنگام که به سمت بینهایت پرواز می کند و روشنی را به چشم خود در بیکران آسمان ها می بیند ؛ و هنگامی که به زمین و هر چه روی آن است از بالا می نگرد ، لذت پرواز را باید از جانباز ویلچرنشینی پرسید که دست و پاهای خود را اهدا کرده تا همچون جعفر طیّار دو بال بهشتی داشته باشد!

نتیجه گیری:

برای پرواز دنبال بال و ملخ و پروانه نگرد ؛ پرواز ، دل میخواهد ؛ آنگاه که دل از دنیا و متعلقاتش کندی ،پاهایت نیز از زمین جدا خواهد شد ، روحت نیز سبک خواهد شد و به پرواز در می آیی بدون آن که خودت حس کنی و پرواز یعنی این!
 
بالا پایین