فایل شده ● مانارم اثر *aram* ●

[AsAl°]

عنوان: مانارم
ژانر: تراژدی
نویسنده: آرام
ناظر: @سپید
ویراستار: @سپید
کپیست: @DELARAM
​

مقدمه: مانار زیبای من! مگر قول ندادی در کنارم خواهی ماند، پس چه شد قولت؟ مگر نگفتی تا آخر عمر پا به پایت دنبال دیوانه‌بازی خواهم آمد پس چه شد؟ تو قرار بود ماندگار شوی و من جان بدهم برایت پس چه شد؟

​

مانارم: ماندگار من

 

[DLNZ]

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات] ​

 

[AsAl°]

مانارم چرا دیگر مانند قبل، برای هر کارم منتظر نمی‌مانی؟ شاید کاری کرده‌ام که تو رفتن را به جای ماندن انتخاب کردی؟

 

[AsAl°]

آیا رفتنت می‌ارزید به دل شکستنت؟ می‌ارزید به خون جگر کردنت؟ نه نمی‌ارزید مانار زیبای من! نمی‌ارزید که مرا داغ‌ بدهی و خودت بروی و دیگر نیایی؟

 

[AsAl°]

کاش می‌شد تا ابد مانارم بمانی و من تا آخر عمر لذت با هم بودنمان را به همه نشان دهم ولی تو مانارم نماندی و من، این حسرت را تا آخر عمر به همراه دارم.

 

[AsAl°]

آدم‌های زیادی قول به ماندن دادن مانارجان، می‌دانستم قول‌هایشان دروغ است، تو هم قول دادی! اما من به قولت دل بستم و تا ابد رویای باهم بودن را جشن گرفتم! اما تو این رویا را خراب کردی!

 

[AsAl°]

زندگی به همین ماندنت زیبا بود مانارجان! اما تو زندگی را از من گرفتی! زندگی که با کلی رویا
آرزو داشتیم! اما این زندگی هنوز نیامده خراب شد!

 

[AsAl°]

مانار بی‌وفای من! امشب به‌گونه‌ای احساس دلتنگی می‌کنم که در شب هجران تو هم این‌گونه نبودم! جوری بغض، دستانش را دور گردنم حلقه کرده است که گویا دارد مرا خفه می‌کند! این دلتنگی مرا می‌کشد پس کجایی؟

 

[AsAl°]

جانانم! بعد از تو دگر دلم نمی‌خواهد در این خانه‌ی غم‌زده بمانم! بعد از تو دگر دلم نمی‌خواهد کسی اسمم را صدا بزند! دلم نمی خواهد...

 

[AsAl°]

زیبای پنهان من! پشت در نشستم تا بیایی و من را با خود به سرزمین عاشقی ببری ولی عقلم متوجه شده است نمی‌آیی! اما قلبم نبودنت را باور ندارد!