جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده ● مهشید اثر دنیا ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط DOonYa با نام ● مهشید اثر دنیا ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 766 بازدید, 20 پاسخ و 16 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع ● مهشید اثر دنیا ●
نویسنده موضوع DOonYa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DOonYa
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
Negar_۲۰۲۳۰۷۳۱_۲۱۳۳۲۴.png
دلنوشته: مهشید
نویسنده: دنیا احمدی
ژانر: تراژدی، عاشقانه
ناظر: @ALVIN
ویراستار: @ژوسکا؛
کپیست: @'elahe
مقدمه:
در تاریکی شب زیر نور ستاره‌ها، در زیر چتر برافروخته آسمان در حیاط خانه‌ی مادر بزرگ دراز کشیده‌ام.
لبخند ماه را حتی از این‌جا هم می‌توان دید که چقدر از بودن ستاره‌ها در کنارش خوشحال است.
با دیدنش سرخ می‌شوم و در پوست خود نمی‌گنجم.
اگر تو بودی من هم خوشحال بودم ستاره‌ی من... .



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Ayumi

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Apr
1,623
1,134
مدال‌ها
2
1684623319219-png.148325

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین - قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[ همگانی - تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:
[درخواست تگ - درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[درخواست جلد - تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[ اعلام پایان - تاپیک اعلام پایان دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[ سوالات و مشکلات دلنویسان ]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
شب‌هایم با تو مهتابی بود که با رفتنت ستاره‌ی زیبای من؛ زمین و زمان را ظلمات کردی و مرا در تاریکی غوطه‌ور ساختی.
نقلی است از مادرِ مادربزرگم که می‌گفت: عشق همه چیز را شفاف‌تر می‌کند.
عشق نیست که همه چیز را روشن می‌کند عزیزِ جانم تویی، تو که نوری درون این سیاهی مطلق... .
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
شب‌هایی مثل امشب که مهتاب‌گون است و ستاره‌ها به ماه‌شان می‌نازند و مه‌ آرام‌آرام بین زمین و آسمان پهن می‌شود، تو در فکر یار دِگر غرق شده‌ای و من مسـ*ـتِ تو و عطر تنت هستم.
تو را در میان هوس‌های آلوده‌ی پُر گناهِ خود دارم!
درست مثل خیالت که در ذهن آشفته و خسته‌ام جای گرفته است و مرا مَست مِی و شُرب و شراب می‌کند.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
مهشید شب‌های تاریکِ من... .
تو در اوج نبودن‌ها و نداشتن‌ها هستی، درست همین‌جا؛ درست در همین لحظه!
در زندگی بی‌ در و پیکرِ این روز‌های شومِ از دست دادن‌های بی‌معنی؛ در ذهن آشفته‌ام و در لابه‌لای دوست‌ داشتن‌هایم تویی هست که دیگر نیست.
تویی که داشتن‌اش به تمام نداشتن‌های جهان می‌ارزد.
تویی که گویی هست امّا در حقیقت در بین نبودن‌ها گمش کرده‌ام.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
مهشید من امشب نبودی و آسمان می‌گریست و جویای احوالت بود؛ کجایی جانانم؟ حالت چه‌گونه است؟
رگ‌هایم به‌جای خون تو را پمپاژ می‌کنند و تو در کلمه به کلمه‌ی جاری شده بر لبانم می‌رویی!
اشک چشم‌هایم خشک نمی‌شود و من می‌بارم و باران و دلی تکه‌تکه که تو را می‌خواهد.
در آسمان من نباشی؛ آن شب، شب نیست و جهنمی است به‌نام شب و چه شبی‌ است امشب... .
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
به خود بگویم خوبی و اگر خوب نبودی چه؟
دل بی‌قرارم تحمل ندارد که نداند کجایی بیا و روشن کن شب تاریکم را؛ بیا و مهتاب شبم باش، دلم دلگیری و اشک‌های آسمان را نمی‌خواهد تو را می‌خواهد که باشی و بمانی، بخندی و دلبری کنی و من از دور برایت جان بدهم و بمیرم و هربار که زنده می‌شوم باز هم بمیرم از تک‌خندهایت... .
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
هر صباح می‌شنوم از دوست و دشمن؛ از آشنا و غریبه که فراموشش کن این‌که نشد زندگی!
مگر می‌شود عشق را فراموش کرد؟
هر وقت توانستید نفس کشیدن را فراموش کنید من نیز فراموشش می‌کنم، گویی از مادر زاده نشده است.
مرا امید دیدن او تا فرداها می‌کشاند ولی دست تقدیر هردم مرا به‌سوی هیچ سوق می‌دهد که نگاهم به نگاهش گره نخورد و صدایش را نشنوم و پوچ‌تر از پوچ ادامه دهم این زندگی مرده را... .
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
کاش می‌شد از این دنیا پرسید با این همه دردی که می‌کشم چه به او می‌رسد؟
قهقهه‌هایش کی به پایان می‌رسد و رها می‌کند این منِ مرده را... .
دلم جوانی می‌خواهد و شور و هیجان، دلم زندگی می‌خواهد و لبخند از ته دل، دلم امید می‌خواهد امیدی از جنس ستاره‌‌ی چشم‌هایت مهشید من!
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
هر شب بعد از کار منی خسته زیر ستاره‌های آسمان در کوچه پس کوچه‌های تنهایی می‌چرخد و به دنبال تو می‌گردد.
و وقتی پیدایت می‌کند لبخندی به وسعت دریا بر روی لبانش می‌نشیند و گاه تو سرابی بیش نیستی در تاریکی افکارم که تا مدت‌ها در آن‌جا پرسه می‌زنی و نمی‌روی.
در تک‌تک افکارم جوانه می‌زنی و شاخ و برگ می‌گیری و تا کجا این وضع ادامه داشته باشد خدا می‌داند!
 
بالا پایین