restaurants before Chloe gets home and orders take-out, he can serve that food instead of his bad cooking!
ایده ی دیگری به ذهن کوین می رسد: اگر قبل از اینکه کلویی به خانه برسد، به یکی از رستوران ها زنگ بزند و غذای بیرون بر سفارش دهد، میتواند آن غذا را به جای آشپزی بد خودش برای کلویی سرو کند.
The day arrives. Chloe is still at work while Kevin orders the food, picks it up, and brings it back home. As he lays down the place settings, lights the candles and puts the music on, Chloe walks in. “Happy Anniversary!” Kevin tells Chloe. He shows off their romantic dinner setting, smiling.
روز موعود فرا میرسد. کلویی هنوز سر کار است وقتی کوین غذا را سفارش میدهد، دنبال غذا میرود ،و آن را به خانه میآورد. وقتی او میز را میچیند، شمعها را روشن میکند و موسیقی را پخش میکند ،کلویی به خانه میآید. کوین به کلویی میگوید:« سالگرد ازدواجمان مبارک!» او لبخندزنان میز عاشقانه شان را به کلویی نشان می دهد.