انیمیشن Encanto

[~Fateme.h~]

مصاحبه با سازندگان افسون
آیا می توانید کمی در مورد «افسون» به خوانندگان دیزنی نیوز بگویید؟
جرد بوش (کارگردان افسون): من فکر می کنم بیش از هر چیز، داستانی در مورد خانواده است. ما این مسیر را شروع کردیم تا داستانی در مورد این خانواده بزرگ و گسترده، شادی‌های خانوادگی و پیچیدگی‌ها و چالش‌های مربوط به آن تعریف کنیم و بیش از هر چیز، واقعیت این است که ما خانواده‌های‌مان را آنطور که هستند نمی‌بینیم و آنها ما را آنطور که هستیم نمی‌بینند. این فیلم سفری است برای درک خانواده‌تان و دیدن آن‌ها به شکلی متفاوت.

 

[~Fateme.h~]

به طور کلی، تجربه کار روی این فیلم چگونه بود؟
بایرون هاوارد (کارگردان افسون): همکاری با لین-مانوئل و جرد، فوق العاده بود. ما واقعاً مثل یک تیم عاشق با هم کار کردیم. همه در این مسیر همدیگر را همراهی کردیم و همین تجربه لذت بخشی را برای‌مان رقم زد. جشن موسیقی و حرکت و رقص و کلمبیا و خانواده‌ها و…… چالش‌ها…..اما ما سه نفر، دائماً در حال صحبت با یکدیگر در مورد اینکه چقدر فیلم به چیزی که در ابتدا تصور کرده‌ا‌یم شبیه وشبیه‌تر شده است بودیم و من فکر می کنم که این یک هدیه بسیار بزرگ بوده است. این تجربه کاری برای من دیوانه کننده بود. [خنده]

 

[~Fateme.h~]

جرد بوش: این فیلم‌ها پروسه ساخت دشواری دارند و مساله قرنطینه و کویید ۱۹ هم مزید بر علت شد و کارها را دشوارتر کرده بود. همه با کامپیوترهای‌مان به خانه رفتیم. من تصور می‌کنم که این فیلم‌ها همیشه چالش بزرگی را با خود به همراه دارند. هرگز چنین شرایطی را پیش بینی نمی‌کردم. پس باید بگویم برای من یک تجربه فوق العاده شگفت انگیز بود.

 

[~Fateme.h~]

کاسترو اسمیت (کارگردان افسون): این اولین باری بود که روی یک انیمیشن کار می‌کردم و همچنین اولین باری بود که روی یک موزیکال کار می‌کردم، نمی‌دانستم نتیجه کار چه خواهد شد. خیلی به آن افتخار می‌کنم و خیلی خوشحالم. خیلی مشتاقم که جهان این فیلم را ببیند.

 

[~Fateme.h~]

فرایند کار کردن با فرهنگ کلمبیایی برای‌تان به چه شکلی پیش رفت؟
جرد بوش: عالی بود. می‌توانم بگویم که ما واقعا خیلی خوش شانس بودیم. من و بایرون در طول پروسه زوتوپیا با خوان رندون و ناتالی اوسما آشنا شدیم.آنها در حال ساخت یک مستند در پشت صحنه زوتوپیا بودند. آنها دوستان بسیار خوبی برای ما شدند. بنابراین وقتی وارد پروسه ساخت این فیلم شدیم، از همان روز اول می‌دانستیم که لین-مانوئل در این پروژه نقش خواهد داشت. او می‌گفت: «می‌خواهم یک موزیکال آمریکای لاتین کار کنم» و ما می‌گفتیم: «به نظر عالی است.»

 

[~Fateme.h~]

همه شروع کردیم به صحبت کردن. محور اصلی قرار بود در مورد خانواده باشد. همه ما خانواده‌ها و این شکل از خانواده‌های بزرگ و گسترده را داریم و از این نظر شبیه به هم بودیم اما سوال اصلی این بود که این فیلم کجا فیلمبرداری شود. ما زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد این موضوع کردیم. می‌خواستیم کارمان را به درستی انجام دهیم و می‌خواستیم حسی واقعی و باشکوه به مخاطب منتقل شود و در مورد کلمبیا باید بگویم که شگفت انگیز است، جایی که شما همه این فرهنگ‌های متفاوت، رقص و موسیقی و معماری را در یک مکان کنار هم می‌بینید و به وجد می‌آیید.

 

[~Fateme.h~]

و این موضوع که خوان [و ناتالی] کلمبیایی‌اند کار را برای ما سهل‌تر کرد. ما به کلمبیا رفتیم و چند هفته را با خانواده‌های کوچک گذراندیم، شهرهای کوچکی که در آن با دوستان بسیار خوبی آشنا شدیم که واقعاً یک سفر تحقیقاتی پنج ساله برای ما بود. این شکل از تحقیقات هرگز تمام نمی‌شود. ما در این پنج سال چیزهای زیادی یاد گرفتیم. آن ها در موارد زیادی به ما مشاوره‌های راهگشایی می‌دادند. مثلاً «به این فکر کردی؟» یا «این که می‌گویی دقیقا درست نیست.» یا «شاید بتوانید این را هم اضافه کنید.» ما واقعاً خوش شانس هستیم که افرادی را داریم که بسیار به آنها اعتماد داریم و دوستان خوبی برای ما شده‌اند.

 

[~Fateme.h~]

فکر می کنید انیمیشن افسون چه پیامی را با مخاطبان به اشتراک می گذارد؟
کاسترو اسمیت: این که چقدر اعضای خانواده خود را می‌شناسید و آن‌ها چقدر شما را می‌شناسند و درست می‌بینند. به نوعی سفری است که میرابل در این فیلم طی می‌کند. او تصور می‌کند که از تمام زیر و بم‌های زندگی افراد خانواده‌اش آگاه است و آن‌ها را به درستی می‌شناسد اما معلوم می‌شود که او فقط ظاهر آن‌ها را دیده و شناخته است. بنابراین او در این مسیر و سفری که طی می‌کند به طور عمیق‌تری به شناخت آن‌ها و ترس‌ها و ناامنی‌هایی که دارند می‌رسد و درک مشترکی ایجاد می‌شود. بنابراین امیدوارم که مخاطبان، فیلم را به عنوان دعوتی برای تفکر متفاوت در مورد خانواده خود و شناخت بهتر آنها، فراتر از شخصیت‌ها و نقش‌های خانوادگی که دارند در نظر بگیرند.