جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نوشته‌های نمایه جدید

سلام به انجمن رمان بوک خوش اومدین
مجنون اگر شکست، لیلی بهانه بود
دنیا از اولش، دیوانه خانه بود

این ها بهانه اند، تا با تو سر کنم
تا با تو از جهان، صرف نظر کنم

با من قدم بزن ، چله نشین عشق
فرمانروای قلب، در سرزمین عشق

این مرد را که باز، در تلخیِ غم است
مهمان به قند کن ، چای ات اگر دم است

در برف چایِ داغ، دنیای ما دو تاست
فنجانِ چایِ بعد، اغازِ ماجراست.
علیرضا_آذر
این رمان جایی که قلب آنجاست خیلی بامزه و قشنگه

پیوست‌ها

  • جایی که قلب آنجاست.pdf
    3.5 مگابایت · بازدیدها: 3
این روش نوشتن رو ناتاشا جعفری برای محتوا نوشتن توصیه میکنه اما به نظرم میشه برای داستان نوشتن هم ازش بهره برد:

نوشتن با "تقطیر"

فقط نوشتن کافی نیست.
باید این 3مرحله رو پیش بریم

اول؛ فکر، تبدیل بشه به نوشته نسخه 0
دوم؛ نوشته نسخه 0، تبدیل بشه به نوشته ویرایش شده
سوم؛ نوشته ویرایش شده، تبدیل بشه به نوشته تقطیر شده

نوشته تقطیر شده یعنی یه نوشته‌ای که از پیچیدگی به سادگی میرسه، از طولانی به مختصر و مفید بودن میرسه
صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
وقت گل خوش باد کز وی وقت میخواران خوش است
از صبا هر دم مشام جان ما خوش می شود
آری آری طیب انفاس هواداران خوش است
ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد
ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است
مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را با ناله شب های بیداران خوش است
نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست
شیوه رندی و خوش باشی عیاران خوش است
از زبان سوسن آزاده ام آمد به گوش
کاندر این دیر کهن کار سبکباران خوش است
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلیست
تا نپنداری که احوال جهان داران خوش است
کنون که بر کف گل جام باده صاف است
به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است
بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گیر
چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است
فقیه مدرسه دی مسـ*ـت بود و فتوی داد
که می حرام ولی به ز مال اوقاف است
به درد و صاف تو را حکم نیست خوش درکش
که هر چه ساقی ما کرد عین الطاف است
ببر ز خلق و چو عنقا قیاس کار بگیر
که صیت گوشه نشینان ز قاف تا قاف است
حدیث مدعیان و خیال همکاران
همان حکایت زردوز و بوریاباف است
خموش حافظ و این نکته های چون زر سرخ
نگاه دار که قلاب شهر صراف است
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینه غزل است
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
پیاله گیر که عمر عزیز بی بدل است
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی عمل است
به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب
جهان و کار جهان بی ثبات و بی محل است
بگیر طره مه چهره ای و قصه مخوان
که سعد و نحس ز تاثیر زهره و زحل است
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
چنین که حافظ ما مسـ*ـت باده ازل است
تمرین نویسندگی:

جواب این دیالوگ رو بنویس:

- میدونی غمگین تر از تنهایی چیه؟

غمگین‌تر از تنهایی اینه که ببینی آدم‌هایی که دوستشون داشتی دیگه کنارت نیستن... این حس دلتنگی و از دست دادن خیلی میتونه آدم رو تنها کنه.
اگر سایه ای بود
گم شد
پشت فواصل از دست رفته
و اگر پایانی بود
به شکوهمندی آغاز نشد.
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: SOLEMN
بالا پایین