جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نوشته‌های نمایه جدید

سلام
سارینا خیلی از سوگل بدتره 🤣🤣
  • خنده
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: حیات و دردانه
دردانه
دردانه
😅👌
دردانه
دردانه
سوگل آدم شد، ولی این؟
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: Fati-Ai
Fati-Ai
Fati-Ai
از اخر سوگل لحباز بچش به دنیا میاد ولی سارینا هنوز داره با حلقه‌ش زندگی‌میکنه
متاسفم...خیلی رفتارت زشت بود
سلام
تولدتون مبارک
سالتون به خوشی🌹🌹🌹
  • گل
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: حیات و رستاخیز
پژواک خاموشی
پژواک خاموشی
ای آرینِ ما، کز نامِ تو پیدا،

اندیشهٔ خورشید و طلوعی نو،

هر روز که بر ما بدمی، آرین،

بر ساحلِ دل می‌رسد موجِ غَلو (شادی فراوان).

تو آمدی و خاکِ سردِ غم شد،

باغی که در آن، نسترن رویید،

چون رستاخیزی از دلِ تاریکی،

هر دَم تو بهارِ زندگی بودی.

تولّدت جشنِ تجلیِ نور است،

جشنی که جهان از آن بیاید،

آری، تو خودت آغازِ زیبایی،

پایان ندارد این سُرور و شادی.

بمان تا ابد چون شعله‌ای روشن،

بر ظلمتِ شب، بر تمامِ غم‌ها،

تولدت مبارک، ای رستاخیزِ جان،

ای نقشِ نگین بر قلبِ دنیا!
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: رستاخیز
پژواک خاموشی
پژواک خاموشی
امروز جهان با نوری دگرگون،

از شادیِ میلاد تو سرشار است،

آرینِ من، ای همدمِ دیرین،

هر سالِ تو، یک آغاز و اصرار است.

تو آمدی و غنچه‌های امید،

در باغِ دلِ ما شکوفا شد،

نامت که “رستاخیز” است، راستی کِی،

از خفتگیِ غم، دل رها شد؟

چون صبحِ امید، در شبِ تارم،

نورِ حضورت روشنی‌بخش است،

بر قامتِ مهرت، هزاران بار،

هر لحظه که تو باشی، خوش است.

این روزِ پر از شور، مبارک باد،

با خنده‌ی تو، پرده‌ها افتد،

آمین که جهان کامروا باشد،

از قلبِ رستاخیز، تا ابد!
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: رستاخیز
رستاخیز
رستاخیز
ممنونم عزیز
🌹🌹🌹
دلم برات تنگ شده… نه اون‌جوری که بشه گفت، نه اون‌جوری که بشه نوشت.

یه دلتنگیِ آروم و عمیق، مثل بغضی که هیچ‌وقت نمی‌ریزه.

هر چی ساکت‌تر می‌مونم، دلم بیشتر فریاد می‌زنه.

هر جا می‌رم، یه گوشه از خاطرات تو هست…

تو خنده‌ی مردم، تو بوی بارون، حتی تو سکوت شب که هیچ صدایی نمیاد جز تپش دلم.

کاش یه بار دیگه فقط بتونم ببینمت،

نه برای حرف زدن، فقط برای اینکه بدونی… هنوز دلم همون‌جاست که گذاشتی.
بالا پایین