با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!قهوهی سرد آقای نویسندهاسپم آزاد 🌕🐾
این فانوسی که من میگم تو گوشی خوندم چندسال پیش خیلی دوستش داشتم
وایسا یه چندتا دیگه یادم اومد.۱) جوینده
۲) جوینده ۲ جانور
۳) سقوط مرگبار: باران سیاه
۴) سقوط مرگبار: بمب خیس
۵) سقوط مرگبار سه: بخش اول و دوم
۶) داستان کوتاه کهنه سرباز
۷) مجموعه کابوس افعی
۸) عصیانگر قرن
۹) آخرین سقوط( اثر خودم، هر چند کامل نیست)
۱۰) همه آنان از خدایان بودند جلد اول و دوم
۱۱) توقف ناگهانی در ایستگاه جمجمه
۱۲) یک سیاه میان صد سفید
۱۳) داستان کوتاه ژرفای بیم( اثرم خودم که کامل نیست)
۱۴) رستاخیز دیمون
۱۵) آنها کنار من هستند
۱۶) کلبه وحشت
۱۷) دیااکو گذشته پنهان
۱۸) برهوت هرماس
مهماتم فیلاً تموم شد... .
کیمیاگر جاش خالی بودوایسا یه چندتا دیگه یادم اومد.
۱۹) مجموعه هیچکسان
۲۰) ناطوردشت
۲۱) جنایت و مکافات
۲۲) مجموعه بازیهای گرسنگی: عطش مبارزه
۲۳) روح گریان من( اثر یک افسر سابق کره شمالی که جزوی از سازمان مخفی این کشور بوده)
۲۴) ماموریت یک جانبه
و... مهماتم ته کشید دوباره.
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک