جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 120,986 بازدید, 2,420 پاسخ و 61 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Sanai_paiiz

Fati_00

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Oct
3
13
مدال‌ها
2
نام اثر:برگ برنده قلبم
نویسنده:فتانه
ژانر:عاشقانه، اجتماعی
خلاصه:
اگر قرار بود عسل تنها یک نفر را از کل کهکشان راه شیری حذف کند، بی‌شک آن یک نفر ساواش جاوید خواهد بود.
دائم در حال و هوای اوج گرفتن و پرواز و خنده هایی که گاهی تا ناکجااباد می‌رسید؛ این تمام آن چیزی بود که عسل را تعریف می‌کرد.
درمقابل، ساواش جاوید، دیواری از منطق، جدیت و اخم های درهم بود.
هرکدام قطبی کاملا مخالف دیگری.
 

Sanai_paiiz

سطح
5
 
<|ارشد بخش کتاب|>
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
ویراستار انجمن
ناظر کتاب
ناظر تایید
مولف تیم روزنامه
فعال انجمن
Jul
1,813
11,338
مدال‌ها
9
عنوان طنین پنهان
ژانر: جنایی، معمایی، روان‌شناختی، تراژدی، تعلیقی
نویسنده: یگانه
خلاصه : هر شهری سایه‌هایی دارد که هیچ‌وقت دیده نمی‌شوند. کیت مونرو، مأمور جنایی نیویورک، سال‌هاست رازی را با خود حمل می‌کند؛ رازی که می‌تواند هم آینده‌اش را نابود کند و هم راه رسیدن به حقیقت را روشن سازد. وقتی قتل‌های زنجیره‌ای مرموز شهر را در هراس فرو می‌برد، گذشته‌ی او دوباره زنده می‌شود و مرز میان عدالت، گناه و انتقام رنگ می‌بازد. اما حقیقت هیچ‌گاه برای همیشه در سایه نمی‌ماند…
درود، با درخواست شما موافقت شد.
ناظر شما: @خانمِ ستایش
چنانچه پس از هفت روز ناظر با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید.
@Sanai_paiiz
@ROKH
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: FROSTBITE

Sanai_paiiz

سطح
5
 
<|ارشد بخش کتاب|>
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
ویراستار انجمن
ناظر کتاب
ناظر تایید
مولف تیم روزنامه
فعال انجمن
Jul
1,813
11,338
مدال‌ها
9
درود، خسته نباشید؛ درخواست تائید رمانم رو داشتم.
نام اثر: ق*مار دوزخی دل‌ها
نویسنده: مهسا ستوده
ژانر: جنایی، عاشقانه، معمایی
خلاصه ی رمان:
در دل شب‌های تاریک و پرستاره، دو قلب گمشده در جستجوی یکدیگر به هم می‌پیوندند. عشق آن‌ها همچون نسیمی نرم، در میان رازها و معماهای زندگی می‌وزد. اما دنیای پیرامونشان پر از سایه‌های گذشته و انتخاب‌های دشوار است که هر لحظه ممکن است آن‌ها را از هم جدا کند. این داستان، سفر عاطفی و پر از رمز و راز است که در آن هر کلمه، دنیایی از احساسات را در خود نهفته دارد.
درود، با درخواست شما موافقت شد.
ناظر شما: @RAYA
چنانچه پس از هفت روز ناظر با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید.
@Sanai_paiiz
@ROKH
 

Sanai_paiiz

سطح
5
 
<|ارشد بخش کتاب|>
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
ویراستار انجمن
ناظر کتاب
ناظر تایید
مولف تیم روزنامه
فعال انجمن
Jul
1,813
11,338
مدال‌ها
9
نام اثر:برگ برنده قلبم
نویسنده:فتانه
ژانر:عاشقانه، اجتماعی
خلاصه:
اگر قرار بود عسل تنها یک نفر را از کل کهکشان راه شیری حذف کند، بی‌شک آن یک نفر ساواش جاوید خواهد بود.
دائم در حال و هوای اوج گرفتن و پرواز و خنده هایی که گاهی تا ناکجااباد می‌رسید؛ این تمام آن چیزی بود که عسل را تعریف می‌کرد.
درمقابل، ساواش جاوید، دیواری از منطق، جدیت و اخم های درهم بود.
هرکدام قطبی کاملا مخالف دیگری.
درود، با درخواست شما موافقت شد.
ناظر شما: @Bloodreina
چنانچه پس از هفت روز ناظر با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید.
@Sanai_paiiz
@ROKH
 

ریحانا۲۰

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
337
2,083
مدال‌ها
2
عنوان: جوخه‌‌ی‌ مرگبار
نویسنده: ریحانه
ژانر رمان: جاسوسی/ سیاسی/تراژیک



خلاصه:

در جهانی آشفته که هر تصمیم سیاسی می‌تواند آغاز یک فاجعه باشد، مردی ازدل تاریکی برمی‌خیزد، ماموری که گذشته اش رازآلود است و آینده اش گره خورده با سرنوشت ملت ، مأموریتی محرمانه، دشمنی نامرئی و توطئه ای که می‌تواند جهان را به آتش بکشد
 

ریحانا۲۰

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
337
2,083
مدال‌ها
2
عنوان: من مرگ می‌شوم
نویسنده: ریحانه
ژانر رمان: تاریخی/سیاسی/تراژیک



خلاصه:

یک صحنه‌ی جنگ، یک پرده‌پوشی بی‌پایان؛ و یک کشتار جمعی که جامعه را دگرگون کرد. جنگی که حاصل روزگار مدرن بود. کشتاری که شاید تنها دلیل اصلی‌اش، قدرت نظامی بر کشور بود. فاجعه‌ی انسانی که گوشه و کنار کره‌ی خاکی را لرزاند و متحول کرد. زمینی که دیگر به حالت اصلی برنگشت و پرده از چهره‌ی همه‌ی جنايتکارهای جهان برداشت.
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Oct
1
0
مدال‌ها
2

مشاهده فایل‌پیوست 125943
درود؛
کاربران و نویسندگان گرامی؛ با توجه به طولانی شدن روند تأییده قبلی، اشکالات و... مدیریت این بخش تصمیم گرفته زین پس به شیوه‌ای دیگر آثار شما را تأیید کند!
برای تأیید ابتدا در این تاپیک فرم زیر را ارسال کنید:
نام اثر: آواز قوها
نویسنده: افسونگر واژه‌ها
ژانر: عاشقانه_ اجتماعی _ جنایی
خلاصه‌:

خلاصه داستان:

در سال ۱۳۴۷؛ روزگاری که هنوز کوچه‌ها بوی تعصب می‌دادند و دیوارهای شهر پر بود از نگاه‌هایی که زن را تنها در قالب خانه‌نشینی می‌خواستند؛ دریا، دختری جوان و جسور، تصمیم می‌گیرد خلاف جریان زمانه شنا کند. او در میان هزاران زبان طعنه و نگاه سنگین، رشته‌ی حقوق را برمی‌گزیند؛ رشته‌ای که برایش نه تنها درسی بود در عدالت، که فریادی بود علیه قفل‌های پوسیده‌ی سنت...

اما دریا تنها با کوچه و خیابان نمی‌جنگید؛ خانه‌ی او نیز میدان جدالی خاموش بود. او چند ماه بود که همسر افشین شده، اما نبود فرزند، آرامش را از زندگی‌اش ربوده بود. مادر افشین، زنی غرغرو، در پی آوردن عروس دومی بود تا گناه نازایی را بر شانه‌های دریا بگذارد. دریا اما تن به چنین شکستی نمی‌داد؛ او زنی نبود که سهم عشقش را قسمت کند، یا زندگی‌اش را در دو نیمه‌ی تلخ بشکند...

در آن سوی قصه، شاهیار ایستاده بود؛ خان جوان شهر که مرگ پدر و پدربزرگ، او را به اجبار بر صندلی اقتدار نشانده بود. شاهیار، با همه‌ی شکوه و قدرت، زندانی‌ای بود در قفسی زرین. ازدواجی سرد، همسری بی‌عشق و دختری کوچک، روزگارش را پر کرده‌ بودند. شراره، همسر او، از همان روز اول می‌دانست که دل شاهیار هرگز با او نیست، و شاهیار تنها بخاطر دخترشان این ازدواج را تحمل میکرد...

و اما، در میانه‌ی دو تقدیر نابرابر، راه‌های دریا و شاهیار به هم گره می‌خورد. دیداری که ابتدا ساده بود، اما کم‌کم بدل به جریانی پنهان می‌شود؛ جریانی که از دل سکوت، به نغمه‌ای بدل می‌گردد، نغمه‌ای ممنوع و پرخطر. نغمه‌ای که یادآور آواز قوست؛ آوازی که در اوج زیبایی، نشانی از پایان در خود دارد...

آواز قوها روایت سرنوشت است؛ سرنوشتی که مهر می‌دوزد و در همان لحظه می‌گسلد. قصه‌ی زن و مردی است که در میان هزار قید و قانون، به دنبال روزنی برای نفس کشیدن‌اند. و عشقی که میانشان می‌روید، نه آرام است و نه ساده؛ عشقی است که با هر تپش، دیوارهای سنت را می‌لرزاند و با هر نگاه، دنیای بسته‌ی پیرامونشان را به مبارزه می‌طلبد...

این حکایت، از جنس همان قصه‌هایی است که آهسته، چونان رود، در دل خواننده جریان می‌یابد؛ قصه‌ای از دلدادگی و جدال، از اسارت و رهایی، و از آوازی که هم‌زمان، هم شکوه زندگی است و هم طنین مرگ...
سپس مدیریت ارشد بخش برای شما ناظری تأیین می‌کند، ناظر خصوصی با شما و ارشد بخش زده و دو پارت اولیه، همراه با مقدمه و پیرنگی کوتاه از اثر را برای ناظر ارسال می‌کنید.
سپس بعد از تأیید ناظر، تاپیک رمان شما ایجاد شده و می‌توانید شروع به پارت‌گذاری کنید!
رمان شما حداکثر تا پنج روز مورد برسی قرار میگیرد و در صورتی که تائید نبود مشکلات اعلام می‌شود، پس از رفع مشکلات، در گپ به ناظر خود اعلام کنید.
کسانی که رنگ نویسندگی را دارا هستند نیازی به درخواست تأید اثرشان نیست و می‌توانند از همان ابتدا بدون ارسال موارد بالا تاپیک اثر را ایجاد کنند!

•مدیر ارشد بخش•
 

ggfg

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Aug
14
163
مدال‌ها
2
نام رمان :مرگ به توان۲
نام نویسنده: رها
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
خلاصه: رمان درباره دختریه که تو ده سالگی باباشو از دست میده عاشق پسر عموش بوده همیشه از بچگی باهم بازی میکردن یه اتفاقی می افته که سرنوشت هردو عوض میشه
 

ggfg

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Aug
14
163
مدال‌ها
2
نام رمان :مرگ به توان۲
نام نویسنده: رها
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
خلاصه: رمان درباره دختریه که تو ده سالگی باباشو از دست میده عاشق پسر عموش بوده همیشه از بچگی باهم بازی میکردن یه اتفاقی می افته که سرنوشت هردو عوض میشه
درخاست ناظر دارم
 

Sanai_paiiz

سطح
5
 
<|ارشد بخش کتاب|>
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
ویراستار انجمن
ناظر کتاب
ناظر تایید
مولف تیم روزنامه
فعال انجمن
Jul
1,813
11,338
مدال‌ها
9
عنوان: جوخه‌‌ی‌ مرگبار
نویسنده: ریحانه
ژانر رمان: جاسوسی/ سیاسی/تراژیک



خلاصه:

در جهانی آشفته که هر تصمیم سیاسی می‌تواند آغاز یک فاجعه باشد، مردی ازدل تاریکی برمی‌خیزد، ماموری که گذشته اش رازآلود است و آینده اش گره خورده با سرنوشت ملت ، مأموریتی محرمانه، دشمنی نامرئی و توطئه ای که می‌تواند جهان را به آتش بکشد
درود، با درخواست شما موافقت شد.
ناظر شما: @Bloodreina
چنانچه پس از هفت روز ناظر با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید.
@Sanai_paiiz
@ROKH
 
بالا پایین