- Mar
- 3,438
- 38,889
- مدالها
- 13
ملامت من مسکین کسی کند که نداندمن آن در یتیمم صدفم سی*ن*ه دریاست
بگذار که دردانه و یتیمانه بمیرم
که عشق تا به چه حد است و حسن تا به چه غایت
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!ملامت من مسکین کسی کند که نداندمن آن در یتیمم صدفم سی*ن*ه دریاست
بگذار که دردانه و یتیمانه بمیرم
تو را من چشم در راهم شباهنگامملامت من مسکین کسی کند که نداند
که عشق تا به چه حد است و حسن تا به چه غایت
یک روز میآیی که من نه عقل دارم نه جنونتو را من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
من که نخجیر کمندم همه شیران بودندیک روز میآیی که من نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین مسـ*ت و خمارت نیستم
مریض عشق را نبود دوایی غیر جان دادنمن که نخجیر کمندم همه شیران بودند
آهوی چشم تو را دیدم و نخجیر شدم
ای شعله به تن،خواهرِ نمرود بگومریض عشق را نبود دوایی غیر جان دادن
مگر وصل تو سازد چاره درد انتظارم را
وفا مجو زکس ور سخن نمیشنویای شعله به تن،خواهرِ نمرود بگو
دیوانه تر از من چه کسی بود،بگو
شب مردان خدا روز جهان افروز استوفا مجو زکس ور سخن نمیشنوی
به طالب سیمرغ و کیمیا می باش
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدسشب مردان خدا روز جهان افروز است
روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناختتویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک