جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

همگانی قشنگترین شعری که شنیدی؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط ننجون:|💤 با نام قشنگترین شعری که شنیدی؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,474 بازدید, 67 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع قشنگترین شعری که شنیدی؟
نویسنده موضوع ننجون:|💤
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

سرین

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,323
26,020
مدال‌ها
2
ز غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد
 

مسیح؛

سطح
1
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Oct
293
2,958
مدال‌ها
3
من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه

تیرم به خطا می‌رود اما به هدر، نه!

دل خون شده وصلم و لب‌های تو سرخ است، وگرنه!

سرخ است ولی سرخ‌تر از خون جگر، نه!

با هرکه توانسته کنار آمده‌ای دنیا؛

با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!

بدخلقم و بدعهد، زبان‌بازم و مغرور

پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟

یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد؛

یک بار دگر، بار دگر، بار دگر… نه!
 

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,178
9,181
مدال‌ها
7
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگ‌دل این زودتر می‌خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
 

اچ کاف

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
357
1,020
مدال‌ها
2
به بازیگری مانَد این چرخِ مَست
که بازی برآرد به هفتاد دست
زمانی به خنجر، زمانی به تیـغ
زمانی به باد و زمانی به میـغ
زمانی به دستِ یکی ناسزا
زمانی خود از درد و سختی، رها
زمانی دهد تخت و گنج و کلاه
زمانی غم و رنج و خواری و چاه
🦋✨
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
گرمی لبخند از آواز بنان برداشته
چشم از فیروزه‌های اصفهان برداشته
حس معصوم نگاه غرق در اعجاز را
از دعاهای مفاتیح الجنان برداشته
بعدها هرکس بخواند نقلی از زیباییش
از غزل‌های من آتش به جان برداشته
عشق مدت‌هاست این روح سراسر درد را
برده بر بام جنون و نردبان برداشته
فکر کن گنجشک باشی و ببینی گردباد
جفت معصوم تو را از آشیان برداشته
بشکند دستش گلم هرکس تو را از من گرفت
کیسه باروت از ستارخان برداشته
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
منو موجا هر روز سیلی زدن
شکستم ولی صخره بار اومدم
کنارم نبودی ببینی چطور
با این بی کسی‌ها کنار اومدم
نمی‌گم که منت بذارم سرت
نمی‌گم که من از همه بهترم
تو که خوب می‌دونی چی از دست رفت
تو که خوب می‌دونی چی اومد سرم
حواسم بهت هست که دلواپسی
می‌دونم شبات صاف و پر نور نیست
بذار با همین حس نگاهت کنم
خدا شاهده چشم من شور نیست
پر از جمعه‌های بدون توئم
ولی انتظارت هنوز با منه
به این قصه خوشبین‌تر از سابقم
تو یک روز میای من دلم روشنه
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
قیچی رو برداشتی که تقسیم کنی
عکسی که یادگار یک جنونه
هرجوری ورمی‌ری بازم نمی‌شه
دستِ تو دور گردنم می‌مونه
به دفترم خیلی علاقه داره
شومینه اشتهاش بی حد و مرزه
می‌ندازمش بفهمه دوستت دارم
یه مشت غزل مگه چه قدر می‌ارزه؟
دارم میرم شبیه برگ زردی
که داره از شاخه جدا می‌افته
یکی همیشه سرجاش می‌مونه
یکی نمیدونه کجا می‌افته
کوچ همین جوری خودش شکنجه اس
بیچاره‌ای اگه پرت بشکنه
پرم شکسته کاش می‌شد بمونم
جاده الهی کمرت بشکنه
ببین تو تازه اول بهاری
یه چیزی می‌گم واسه یادگاری
تورو خدا با هرکی عکس گرفتی
دستتو دور گردنش نذاری
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
بالا پایین