همگانی قشنگترین شعری که شنیدی؟

[elahe.shab]

افسوس؟

بنی آدم ابزار یکدیگرند،
گهی پیچ ومهره گهی واشرند
.یکی تازیانه یکی نیش مار،
یکی قفل زندان،یکی چوب دار .
یکی دیگران را کند نردبان،
یکی میکشد بار نامردمان
یکی اره شد،نان مردم برد،
یکی تیغ شد خون مردم خورد
یکی چون کلنگ و یکی همچو بیل ،
یکی ریش و پشم و یکی بی سبیل .
یکی چون قلم خون دل می خورد،
یکی خنجر است و شکم می درد .
خلاصه پرازنفرت وکین واندوه و آز،
نه رحم و نه مهر و نه لطف و نه ناز،
همه پر کلک پر ریا حقه باز!
چو عضوی بدرد آ ورد روزگار دگر عضوها پا گذارند فرار!!!!!!

 

[شَکَت؛]

مرده بودم زنده شدم گریه بود خنده شدم
دولت عشق آمدو من دولت پاینده شدم
دیده سیر است مرا جان دلیر است مرا
زهره شیر است مرا زهره تابنده شدم
گفت ک دیوانه نه ای لایق خانه نه ای
رفتمو دیوانه شدم سلسه بندنده شدم

 

[MARYM.F]

درد عشقی کشیدم‌که مپرس
.....😂ادامه داره یادم نی فعلا

 

[SHAHDOKHT]

می آورم بالا خودم را بین اشک و دود..
ویرانم و آوار و خنجر خورده و نابود..

می خواهمت، اما نمی‌خواهی مرا دیگر..
این عشق می سوزد مرا در آتشِ نمرود..

سنت شکستم عاشقم باشی، ولی حالا..
زخمم، جذامم، یک روانی، یک زنِ مطرود..

دریایی و دور و برت مانندِ من کم نیست..
فرقی به حال تو ندارد حسرت این رود..

گفتم دعا کن سهم من باشی از این دنیا..
گفتی دعا کن از سرت عشقم بیفتد زود!

می خندی و گم می شوم در گریه بعد از تو..
می خندی و گم می شوم مابینِ اشک و دود..
-طاهره اباذری هریس

 

[اولدوز]

حیدر بابا، دنیا یالان دنیا دی
سلیماندان، نوح دان قالان دنیا دی
اوغول دوغان، درده سالان دنیا دی
هر کیمسیه هر نه وئریب، الیبدی
افلاطوندان بیر قوری آد قالیبدی
حیدر بابا، یارــ یولداشلار دوندولر
بیرــ بیر منی چولده قویوب، چوندل
چشمه لریم، چراغلاریم، سوندولر
یامان یئرده گون دوندی، آخشام اولدی
دنیا منه خرابه ی شام اولدی !
حیدر بابا ،یولوم سنن کج اولدی
عمروم کچدی، گلممه دیم گج اولدی
هئچ بیلمه دیم گوزللرون نج اولدی
بیلمزیدیم دنگه لروار، دونوم وار
ایتگین لیک وار، آیرلیق وار، ئولوم وار

 

[Aydin]

مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم

که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم

 

[DELVIN]

خواب در چشم و نفس بر دل محزون بار است
از که دورم‌ که به خود ساختنم دشوار است

 

[Hera.]

لای لای نه‌مامی ژیانم
لای لای این نهال زندگی‌ام
من وینه‌ی باخه‌وانم
من مثل باغبان هستم
به دل چاودیریت ده‌که‌م
با دلم از تو مواظبت می‌کنم
بخه‌وه ده ردت له گیانم
بخواب دردت به جانم
هه ی لایه لایه لایه
هی لای لایی
کورپه‌ی شیرینم لایه
نوزاد شیرینم لای لایی
هه ی لایه لایه لایه
هی لای لایی
ژینا بو ده‌نگت نایه؟
ژینا چرا صدایت نمی‌آید؟
صد خوزگه به خوزگایه.
ای کاش!
ای‌تر هیچ خمک نبوایه
دیگر هیچ غمی نباشه
هه ی لایه لایه لایه
هی لای لایی...

 

[Sanai_paiiz]

بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است
شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است

آن چنان می فشرد فاصله راه نفسم
که اگر زود، اگر زود بیایی دیر است

رفتنت نقطه پایان خوشی هایم بود
دلم از هر چه و هر ک.س که بگویی سیر است

سایه ای مانده ز من بی تو که در آینه هم
طرح خاکستری‌ اش گنگ‌ ترین تصویر است

کاش میبودی و با چشم خودت میدیدی
که چگونه نفسم با غم تو درگیر است

تارهای نفسم را به زمان میبافم
که تو شاید برسی، حیف که بی تاثیر است.... .

 

[DELVAN.]

حال تو چون حرکت تقویم سال شمسی است!
اولش با روی خوش میایی اما آخرش...
قهر در اوج یکی بودن هم آری ممکن است!
مثل روحی که نگنجد در وجود پیکرش؛
مومنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیست؟
بر مسلمانی که کافر می‌شود پیغمبرش:)