- Jul
- 1,435
- 7,822
- مدالها
- 6
***
بابا لنگ دراز عزیزم!
من تمام شهر را با نامههای تو در جیبم قدم زدم
برای پاکتها قهوه سفارش دادم
دست در دست کاغذها خندیدم
موهایم را نوشتهها بافتند
جوهرها بر سر انگشتانم بوسه زدند
روزهای تعطیل خانهی نبودنهایت میز تحریرم است... .
بابا لنگ دراز عزیزم!
من تمام شهر را با نامههای تو در جیبم قدم زدم
برای پاکتها قهوه سفارش دادم
دست در دست کاغذها خندیدم
موهایم را نوشتهها بافتند
جوهرها بر سر انگشتانم بوسه زدند
روزهای تعطیل خانهی نبودنهایت میز تحریرم است... .
آخرین ویرایش توسط مدیر: