جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته تکمیل شده [جانِ مادر] اثر«DOonYaکاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کامل شده کاربران توسط DOonYa با نام [جانِ مادر] اثر«DOonYaکاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 693 بازدید, 23 پاسخ و 8 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کامل شده کاربران
نام موضوع [جانِ مادر] اثر«DOonYaکاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع DOonYa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DOonYa
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
Negar_۲۰۲۳۰۵۲۷_۰۷۵۸۲۶.png
عنوان: جانِ مادر
نویسنده: دنیا احمدی
ژانر: تراژدی، عاشقانه
ویراستار: DOonya
کپیست: Hida؛
مقدمه:
- مادر؟
- جان مادر؟
- به‌نظرت زندگی زیباست؟
- برای هرکسی زندگی یک معنی می‌دهد، هرکسی زندگی را یک‌جوری می‌بیند.
- برای من‌هم زندگی یک معنی دارد مادر.
- چه هست معنی زندگی‌ات؟
- تو...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
- مادر؟
- جان مادر؟
- پدر کجاست؟
- کنار نیاکانمون.
- مادر پدر چرا مارو تنها گذاشت؟
- اون مریض بود.
- براش دکتر نیاوردین؟ بهش دارو ندادین؟
- دارویی نبود که حالش‌رو خوب بکنه.
- راستی مادر نیاکانمون کیا هستند؟
- کسانی‌که از خونِ‌ما بودند و مردند.
- مادر مرگ ترسناکه؟
- نه دخترم بیشتر وقت‌ها شیرین میشه.
- چه‌وقت‌هایی شیرین میشه؟
- وقتی تمام رنج و سختی‌هات باهاش تموم میشه.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
- یعنی حتی دیگه پیش نیاکانمونیم رنجی حس نمی‌کنیم؟
- اونو نمی‌دونم دخترم، ولی اون‌جا هر چقدر هم سخت باشه کسایی‌که دوستت‌دارن هستن.
- مادر شما منو دارید و من شمارو، سختی روی من دیگه اثری نداره.
- آره جانِ مادر، همینطورِ.
- مادر؟
- جان مادر؟
- درد دارم.
- کجات درد می‌کنه دخترم؟
- سمت چپ سینم.
- قلبت؟
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
- آره مادر، قلبم.
- چرا درد می‌کنه؟
- چون شکسته شده.
- چرا؟
- چون عاشق شدم.
- عشق درد داره دخترم.
- چرا درد داره مادر؟ من‌که بهش بدی نکردم.
- چون اون‌قدری که تو دوستش داری، دوستت نداره
.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
- مادر؟
- جان مادر؟
- من براش کم بودم؟
- نه عزیز مادر، عشق تو براش زیادی بود.
- یعنی عشقم نسبت بهش کمتر بود، الان کنارم می‌موند؟
- شاید دخترم.
- مادر؟
- جان مادر؟
- انگاری قلبمو تو مشتش گرفته و فشار میده.
- منم این‌روز هارو گذروندم دخترِ مادر.
- چطور خوب شدی؟
- ازش گذشتم...
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
- مادر؟
- جان مادر؟
- تو از پدر گذشتی؟
- نه دخترم.
- پس چی؟
- من از بودنِ پدرت گذشتم.
- یعنی انگار هیچ‌وقت نبوده؟
- چرا مادر، جوری‌که انگار خوبی‌ای ازش به‌یاد ندارم.
- ولی این بی‌انصافیه مادر.
- دخترِ من تا بی‌انصاف نباشی نمی‌تونی این درد رو خوب کنی.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
- مادر؟
- جان مادر؟
- یعنی باید بگذرم؟
- بگذر دخترم.
- من نمی‌تونم بی‌انصاف باشم.
- می‌خوای درد بکشی؟
- اگه قیمتش اینه‌که یادم نباشه اون چقدر خوب بود، آره
مادر می‌خوام درد بکشم.
- یه‌روزی می‌فهمی هیچکس اون‌قدری ارزش نداره که به‌خاطرش به خودت آسیب بزنی
.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
- مادر؟
- جان مادر؟
- دلم نمی‌خواد بزرگ بشم و اینو بفهمم.
- ولی دست ما نیست عزیزِ مادر، تو بزرگ میشی.
- مادر؟
- جان مادر؟
- یک روز توهم میری پیش پدر و منو تنها میذاری؟
- دروغ چرا، آره جانِ مادر.
- پس من چندبار شکست می‌خورم.
- دو بار...
- نه مادر سه‌بار.
- اون یکی شکستت برای چیه؟
- برای پدر.
- اما تو که اون‌رو به‌یاد نمیاری.
- درست میگی، یادم نیست.
ولی وقتی بهش نیاز دارم و نیست دلم می‌شکنه.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
- من نمیتونم برات جای اون شکست‌هارو پر کنم.
- مادر اگه پر نمی‌کردی مُرده بودم.
- پس چرا درد داری؟
- چون برای ادامه‌ی زندگیم به اون احتیاج دارم.
- ادامه؟ کِی؟
- یعنی وقتی‌که تورو نداشتم، وقتی هیچکس‌رو نداشتم.
- تو همیشه منو پدرت‌رو خواهی داشت.
- خوابشو زیاد می‌بینم مادر.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,841
8,888
مدال‌ها
5
- مادر؟
- جان مادر؟
- پدر منو می‌بینه؟
- آره دخترم.
- مادر؟
- جان مادر؟
- خدا الان کنار پدرِ؟
- پدر کنار خداست.
- یعنی باهم دارن منو می‌بینن؟
- آره عزیزِ مادر.
 
بالا پایین