مشاعره مشاعره حرف "ش"

amir mohamad · 2023/09/16

شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع
آتشی در دلش افکندم و آبش کردم

غرق خون بود و نمی‌مرد ز حسرت فرهاد
خواندم افسانهٔ شیرین و به خوابش کردم

پایان · 2023/09/16

شمع از سر خود گذشت و آزاد بسوخت

بر آتش غم خنده‌زنان شاد بسوخت

amir mohamad · 2023/09/16

شمع میداند به شبها محنت پروانه را
قدر عاشق را کسی داند که داغش بر دل است

پایان · 2023/09/16

شمع دیدم گرد او پروانه‌ها چون جمع‌ها

شمع کی دیدم که گردد گرد نورش شمع‌ها

amir mohamad · 2023/09/16

شوخی که تمام پای بستم او را
بی منت جام و باده مستم او را

گفتا مپرستید بغیر از من ک.س
جز او نه کسی تا که پرستم او را

پایان · 2023/09/16

شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی

گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد

amir mohamad · 2023/09/16

شب که ملول می‌شوم بر دل ریش تا سحر
صورت یار می‌کشم دفع ملال می‌کنم

او ز کمال دلبری زیب جمال می‌دهد
من ز جمال آن پری کسب کمال می‌کنم

پایان · 2023/09/16

شب من نشان مویت سحرم نشان رویت
قمر از فلک در افتد چو نقاب بر گشایی

نیما نصر · 2023/09/16

شبها گذرد که دیده نتوانم بست
مردم همه از خواب و من از فکر تو مسـ*ـت

باشد که به دست خویش خونم ریزی
تا جان بدهم دامن مقصود به دست

پایان · 2023/09/16

شاگردی روزگار کردم بسیار
در کار جهان هنوز استاد نیم

خوش آمدید