- Sep
- 1,419
- 4,066
- مدالها
- 2
چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد دیوانه من مى بینمش
ناگهان دل داد زد دیوانه من مى بینمش
مشاعره مشاعره حرف " چ "
- نویسنده موضوع mobina01
- تاریخ شروع
اطلاعات موضوع
- Dec
- 7,842
- 48,347
- مدالها
- 7
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت
که گر روزی برآید از دلم آهی
بسوزد هفت دریا را
که گر روزی برآید از دلم آهی
بسوزد هفت دریا را
- Dec
- 7,842
- 48,347
- مدالها
- 7
چه کسی میفهمد
در دلم رازی هست
میسپارم آن را
به خیالِ شب و تنهایی خود
در دلم رازی هست
میسپارم آن را
به خیالِ شب و تنهایی خود
- Sep
- 1,419
- 4,066
- مدالها
- 2
چو عشق را تو ندانی بپرس از شبها
بپرس از رخ زرد و ز خشکی لـبها
چنان که آب حکایت کند ز اختر و ماه
ز عقل و روح حکایت کنند قالبها
بپرس از رخ زرد و ز خشکی لـبها
چنان که آب حکایت کند ز اختر و ماه
ز عقل و روح حکایت کنند قالبها
- Sep
- 1,419
- 4,066
- مدالها
- 2
چه خوش است راز گفتن به حریف نکته سنجی
که سخن نگفته باشی به سخن رسیده باشد
که سخن نگفته باشی به سخن رسیده باشد
