جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره حرف " چ "

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره حرف \" چ \" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 9,152 بازدید, 402 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره حرف \" چ \"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
•{چشمان روشنت غزلی از بهار داشت
فصلی که عشق با دلِ تنگم قرار داشت}•

من کودکانه چشم به چشم تو دوختم
چون شیرِ کوچکی که خیال شکار داشت

°{از روزگار گفتی و با هم قدم زدیم
اما نه آن‌قَدَر که دلم انتظار داشت}°

من حرف می‌زدم که تو لب وا کنی، ولی
لب‌های کوچکت هوسِ اختصار داشت

•{با تو چه قصه‌ها که نمی‌گفت زندگی
با من چه غصه‌ها که بدِ روزگار داشت}•

رفتی شبیه آمدنت، ساده و غریب
چشمت نگفت با دلم آخر چه کار داشت
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
چیزی نگو، دزدانه و شیرین تماشا کن
بنشین و مثلِ دختری سنگین تماشا کن

یک کاروانِ خیسِ ابریشم همین حالا
از زیر چشمَم رفت سمت چین، تماشا کن!

بر شانه ات نگذاشتم سر، با خودم گفتم:
آن قلّه ها را از همین پایین تماشا کن

آن آبشاری را که از قوس کمرگاهش
جاریست نافرمان و بی تمکین تماشا کن

مردِ خدا را هر اذان صبح در کافه
ای چشم های کافرِ بی دین! تماشا کن

چون بشکنم عکسِ تو در هر تکّه ام پیداست
باور نداری بشکن و بنشین تماشا کن!
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
چرخش یک آسیاب کهنه وقتی زندگانی نیست
قصه‌ی کوبیدن آب است و هاون،بی حساب است

سعید_غمخوار
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
چمدان بسته ام از"خواستنت کوچ کنم
تا نبودت بروم گور خودم را بکنم

فصل پروانه شدن از سر من رد شده است
بی هدف پیله چرا بیشتر از این بتنم
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
چون ز من جدا نه‌ای، چیست که آشنا نه‌ای؟
یک دم از آن ما نه‌ای، آخر از آن کیستی؟
چه خوش است راز گفتن به حریف نکته‌سنجی

که سخن نگفته باشی، به سخن رسیده باشد
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
چندی ست از تو غافلم ای زندگی ببخش
چنگی نمی‌زنی به دل این روزها تو هم

ای زخم کهنه‌ای که دهان باز کرده‌ای
چون دیگران بخند به غم‌های ما تو هم
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
چون برکه‌ ی یخ بسته
پر از حسرتم ای ماه ...🌙
دل بی تو چه شب های درازی
که شکسته است ...
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
چندی ست از تو غافلم ای زندگی ببخش
چنگی نمی‌زنی به دل این روزها تو هم

ای زخم کهنه‌ای که دهان باز کرده‌ای
چون دیگران بخند به غم‌های ما تو هم
چشمت اگر میان غزل جا نمی گرفت
هرگـز درونِ من غزلی پا نمی گرفت

گفتم شبیه حافظ شیراز صد غزل
چشمت ولی سراغ غزل را نمی گرفت
 
بالا پایین