جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "الف"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط ! ~ ARYA TOSI ~ ! با نام مشاعره با حرف \"الف\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 25,775 بازدید, 885 پاسخ و 12 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"الف\"
نویسنده موضوع ! ~ ARYA TOSI ~ !
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

-پریزاد-

سطح
6
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
3,814
13,275
مدال‌ها
12
اگر به خانه ی من آمدی

برایم مداد بیاور، مداد سیاه

می خواهم روی چهره ام خط بکشم

تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم

یک ضربدر هم روی قلبم تا به هوس هم نیفتم!

یک مداد پاک کن بده برای محو لب ها

نمی خواهم کسی به هوای سرخیشان،

سیاهم کند!

یک بیلچه، تا تمام غرایز زنانه را

از ریشه در آورم

شخم بزنم وجودم را ...

بدون این ها راحت تر به بهشت می روم گویا!

یک تیغ بده، موهایم را از ته بتراشم،

سرم هوایی بخورد

و بی واسطه روسری کمی بیاندیشم!

نخ و سوزن هم بده، برای زبانم

می خواهم ... بدوزمش به سق

...اینگونه فریادم بی صداتر است!

قیچی یادت نرود،



می خواهم هر روز اندیشه هایم را سانسور کنم

پودر رختشویی هم لازم دارم برای شستشوی مغزی!

مغزم را که شستم، پهن کنم روی بند تا آرمان هایم را باد با خود ببرد

به آنجایی که کسی نی نینداخت.

می دانی که؟ باید واقع بین بود!

صداخفه کن هم اگر گیر آوردی بگیر!

می خواهم وقتی به جرم عشق و انتخاب،برچسب می زنندم

بغضم را در گلو خفه کنم!

یک کپی از هویتم را هم می خواهم

برای وقتی که خواهران و برادران دینی

به قصد ارشاد،فحش و تحقیر تقدیمم می کنند،

به یاد بیاورم که کیستم!
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
آهوی شیرگیر من سیر خورد ز شیر من

آن که منم شکار او گشته بود شکار من
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
آمده‌ام به عذر تو ای طرب و قرار جان

عفو نما و درگذر از گنه و عثار جان
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,157
مدال‌ها
3
از جانب چشمان تو تکذیب، چه مقدار؟
چشمان من اما پی ترغیب، چه مقدار؟

در قله‌ی زلف تو گرفتار شدم، آه
در دامنه‌ی شانه‌ی تو شیب چه مقدار؟

لب شیر و شکر، چشم عسل، قند مکرر
من در عجبم خوبیِ ترکیب چه مقدار؟

درگیر هبوطم، به چه جرمی! به چه قیمت؟
دارد سبد میوه‌ی تو سیب چه مقدار؟

حتی به سلامی نگرفتی خبر از من
ای عشق بگو نشر اکاذیب چه مقدار؟

چشمت به من افتاد به یکباره دلم ریخت!
کوتاه بیا زلزله! تخریب چه مقدار؟
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
آن کسی را که تو می جویی
کی خیال تو به سر دارد
بس کن این ناله و زاری را
بس کن او یار دگر دارد
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,157
مدال‌ها
3
این شب تاریک، این چشم سیاهش را نگاه!
در شب دل بردن از مردم، نگاهش را نگاه!

گیسوانش جنگجویان شب و مژگان او
نیزه‌دارانند، غوغای سپاهش را نگاه!

نیمه‌شب دل می‌ربود از من که چشمش بسته شد
پلک خسته، این رفیق نیمه‌راهش را نگاه!

آسمان دریای خون شد، ابر زیر گریه زد
حالِ دورافتادگان از روی ماهش را نگاه!

با رقیبان گفت : آه ، از دوریش ناراحتم
چشمک رندانۀ او بعدِ آهش را نگاه!
 
بالا پایین