فایل شده دلنوشته انعکاس اثر بانو کاربر انجمن رمان بوک
- نویسنده موضوع ماه بانو
- تاریخ شروع
اطلاعات موضوع
موضوع نویسنده
- Apr
- 1,145
- 3,897
- مدال‌ها
- 6
***
ماه عاشق بود!
برای همین بدون شب خود را پدیدار نمی‌کرد.
شب...
بی‌احساس‌ترین بود.
شاید هم مغرور!
ولی نمی‌دانست بدون ماه دیگر شب به حساب نمی‌آید!
اگر ماهی نباشد، شب عاشقانه‌هایش از یاد می‌رود؛ زیبایی‌هایش وجود نخواهد داشت.
ماه عاشق بود!
برای همین بدون شب خود را پدیدار نمی‌کرد.
شب...
بی‌احساس‌ترین بود.
شاید هم مغرور!
ولی نمی‌دانست بدون ماه دیگر شب به حساب نمی‌آید!
اگر ماهی نباشد، شب عاشقانه‌هایش از یاد می‌رود؛ زیبایی‌هایش وجود نخواهد داشت.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
- Apr
- 1,145
- 3,897
- مدال‌ها
- 6
***
شب‌هایم در این روزها؛
عجیب بر من حرام شده!
خواب از چشمانم فراری؛ لبخند بر لب‌هایم حرام.
گریه بر چشمانم عضوی جدا ناپذیر،
اما...
اجازه پدیدار شدن را ندارد.
چه روزهایی را می‌گذرانم، کِی مهلت تمام می‌شود؟!
شب‌هایم در این روزها؛
عجیب بر من حرام شده!
خواب از چشمانم فراری؛ لبخند بر لب‌هایم حرام.
گریه بر چشمانم عضوی جدا ناپذیر،
اما...
اجازه پدیدار شدن را ندارد.
چه روزهایی را می‌گذرانم، کِی مهلت تمام می‌شود؟!
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
- Apr
- 1,145
- 3,897
- مدال‌ها
- 6
***
انسان گاهی عادت می‌کند به چیزی که نباید عادت کند!
انسان گاهی چیزی را می‌شکند که نباید بشکند!
کلاً انسان کارهایی می‌کند که نباید کند.
ولی...
گاهی بعضی از کارهایش دیگر راه برگشت ندارد.
انسان گاهی عادت می‌کند به چیزی که نباید عادت کند!
انسان گاهی چیزی را می‌شکند که نباید بشکند!
کلاً انسان کارهایی می‌کند که نباید کند.
ولی...
گاهی بعضی از کارهایش دیگر راه برگشت ندارد.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
