- Dec
- 7,761
- 46,643
- مدالها
- 7
بر پیشانیام که مِهر مینشانی، آرامش بهسان باران لطیف بهاری، آرامآرام میان رگ و پیام میخرامد و لبخند پررنگی، خودسرانه روی لبهایم مینشیند. گرمای آغوشت، زمهریر را از روح یخزدهام میزداید و قلب و تن زخم خوردهام به حضور کوهوارهات خوش میشود. انگار اینبار، تقدیر به پاس عشق بیانتهایت سر تعظیم فرود آورده است تا در خلسه عشق و آرامش وجودت زندگی را از سر گیرم.
***
***
آخرین ویرایش توسط مدیر: