موضوع نویسنده
- Jun
- 2,607
- 15,577
- مدال‌ها
- 6
بی‌تو من دور می‌زنم
شب را و روز را
قافیه و عروض را
شب را و روز را
قافیه و عروض را
آخرین ویرایش توسط مدیر:
فایل شده [آبدیس] اثر «ام کا اچ کاربر انجمن رمان بوک»
- نویسنده موضوع ام کا اچ p.r
- تاریخ شروع
اطلاعات موضوع
موضوع نویسنده
- Jun
- 2,607
- 15,577
- مدال‌ها
- 6
خداحافظ عزیزم تو رفتی این یعنی،
سلامت باشی و پر ز خوشبختی، این یعنی
نکردی سازش و غم آوردی و بدبختی، این یعنی
نگه کردی نگاهی پر ز حسرت و بی‌رحمی این یعنی،
گفته بودم عاشقم؛ تو فقط خندیدیُ رفتی این یعنی؟!
سلامت باشی و پر ز خوشبختی، این یعنی
نکردی سازش و غم آوردی و بدبختی، این یعنی
نگه کردی نگاهی پر ز حسرت و بی‌رحمی این یعنی،
گفته بودم عاشقم؛ تو فقط خندیدیُ رفتی این یعنی؟!
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
- Jun
- 2,607
- 15,577
- مدال‌ها
- 6
من اگر خانه خرابم باکی نیست،
خانه‌ی قلب تو مگر خالی نیست؟!
وقتی که بی‌آیم عشق با آواز می‌گوید؛
می‌بینی؟! خانه‌ی قلب تو دیگر خالی نیست.
خانه‌ی قلب تو مگر خالی نیست؟!
وقتی که بی‌آیم عشق با آواز می‌گوید؛
می‌بینی؟! خانه‌ی قلب تو دیگر خالی نیست.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
- Jun
- 2,607
- 15,577
- مدال‌ها
- 6
می‌گویمت در آغاز دلدادگی،
می‌پویمت در آوار بیچارگی،
می‌بویمت در آواز پروانگی،
می‌جویمت در آمار دیوانگی،
می‌پویمت در آوار بیچارگی،
می‌بویمت در آواز پروانگی،
می‌جویمت در آمار دیوانگی،
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
- Jun
- 2,607
- 15,577
- مدال‌ها
- 6
ای‌عشق ای‌آوای نا‌تمام،
ای سروده‌‌ی غم ای‌امید جاودان،
عاشق شده‌ام عاشقی در آخرالزمان!
عاشق یک نفر، یک انسان قهرمان.
می‌گویمت از او از آن عشق بی‌خانمان،
ولی نمی‌شود که به او برسم به او
به آن انسان بی‌امان.
چون اوست که دوست دارد دیگری را
عاشق شده، عاشق یک دختر جوان.
ای سروده‌‌ی غم ای‌امید جاودان،
عاشق شده‌ام عاشقی در آخرالزمان!
عاشق یک نفر، یک انسان قهرمان.
می‌گویمت از او از آن عشق بی‌خانمان،
ولی نمی‌شود که به او برسم به او
به آن انسان بی‌امان.
چون اوست که دوست دارد دیگری را
عاشق شده، عاشق یک دختر جوان.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
- Jun
- 2,607
- 15,577
- مدال‌ها
- 6
آمد و تق‌تق
در زد و رفت،
عشق روزی به دل
من سر زد و رفت،
آمد ولی؛ با آمدنش
به دلم طرح غم زد و رفت.
آمد ولی؛ با آمدنش
سرنوشت را بد رقم زد و رفت.
در زد و رفت،
عشق روزی به دل
من سر زد و رفت،
آمد ولی؛ با آمدنش
به دلم طرح غم زد و رفت.
آمد ولی؛ با آمدنش
سرنوشت را بد رقم زد و رفت.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
- Jun
- 2,607
- 15,577
- مدال‌ها
- 6
بگذارید، دل به رفتن بدهد خوش باشد،
تا سحر خنده کند طعنه زد خوش باشد،
بگذارید بغض امانش ندهد خوش باشد،
هق‌بزند گریه کند غصه‌خورد خوش باشد.
تا سحر خنده کند طعنه زد خوش باشد،
بگذارید بغض امانش ندهد خوش باشد،
هق‌بزند گریه کند غصه‌خورد خوش باشد.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
- Jun
- 2,607
- 15,577
- مدال‌ها
- 6
بی‌تو قلبم بوسه بر پیشانی غم می‌زند
با‌تو اما قلب من هی تند‌تر می‌زند
بی‌تو قلبم هی تب می‌کند غمگین شود
با‌تو اما قلب من به شادی‌ها سر می‌زند.
با‌تو اما قلب من هی تند‌تر می‌زند
بی‌تو قلبم هی تب می‌کند غمگین شود
با‌تو اما قلب من به شادی‌ها سر می‌زند.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
- Jun
- 2,607
- 15,577
- مدال‌ها
- 6
گاه‌گاه می‌اندیشم که خنده‌هایت
طعنه‌ای بیش نیست
این‌که تو صبر در راه عشق می‌دانی
دروغی بیش نیست
تو هر دم به من می‌خندی و
این خنده غروبی بیش نیست
دلبری دارم و دلبر من از منِ بی‌دل
جز دلبری بیش نیست.
طعنه‌ای بیش نیست
این‌که تو صبر در راه عشق می‌دانی
دروغی بیش نیست
تو هر دم به من می‌خندی و
این خنده غروبی بیش نیست
دلبری دارم و دلبر من از منِ بی‌دل
جز دلبری بیش نیست.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
- Jun
- 2,607
- 15,577
- مدال‌ها
- 6
گفته بودم خنده‌ات سرآغاز دلدادگی ست؟!
با طنین خنده‌ات این دل در آغاز دیوانگی‌ست
گفته بودم گریه ات سرآغاز بیچارگی‌ست؟!
با طنین گریه‌ات این دل در آغاز آوارگی‌ست.
با طنین خنده‌ات این دل در آغاز دیوانگی‌ست
گفته بودم گریه ات سرآغاز بیچارگی‌ست؟!
با طنین گریه‌ات این دل در آغاز آوارگی‌ست.
