فایل شده [آبدیس] اثر «ام کا اچ کاربر انجمن رمان بوک»

[ام کا اچ p.r]

بی‌تو من با بهاران چه کنم؟!
با گل و سبزه و باران چه کنم؟!
بی‌تو من با غم هجران چه کنم؟!
با طنین گریه‌‌ی ریحان* چه کنم؟!

*ریحان: اسم دختر

 

[ام کا اچ p.r]

بی‌تو من با آمدن بهاران چه کنم
بی‌تو با گل و سبزه و باران چه کنم
با نفس صبح و غزل گریان چه کنم
بی‌تو من با رفتن این‌زمستان چه کنم؟!

 

[ام کا اچ p.r]

آوای عشق تو این‌قلب مرا به جنون کشیده‌‌ست

دلم می‌گوید، او عاشق است حیف مجنون ندیده‌ست

قلب مجنون کی خبر از راز و نیاز لیلی شنیده ست

او در همه عمر جز غم عشق او ذکر چو معجون‌‌ نچشیده‌ست.

 

[ام کا اچ p.r]

عاشق شدم آن‌هم چه عاشقی!
عاشق آن‌دو چشم خوش رنگ نیلوفری،
عاشق آن‌چال لپ و موهای خوش عطر فرفری
کسی نیست در این وادی به من اخطار دهد،
از بی‌منطقی عشق به من ایست خبردار دهد.

 

[ام کا اچ p.r]

بی‌تو من سخت پریشانم ولی
با‌تو اما من سخت خوشحالم،
بی‌تو من انگار اشک می‌بارم
باتو اما عاشقانه زیر بارانم!

 

[ام کا اچ p.r]

دلم هوای تو به سرش زده است
پس با کدامین قطار می‌آیی؟
بهار؟ولی؛ کدامین بهارمی‌آیی؟!

 

[ام کا اچ p.r]

پری‌شب خواب بودم
تو‌ را در خواب دیدم
تو از راه آمدی اما خسته!
هنوز ز گرد راه نرسیده
دوباره بار سفر بسته
تو‌ را دیدم و از ته دل
لبخند زدم نمی‌دانستم
تو یک رویای نابی دلم را
به قلبت دست‌بند زدم
رویای خوشی بود اینکه
خودم‌ را با روی خوش
به دلت پیوند زدم ولی،
یک‌آن تو رفتی با بی‌وفایی
چقدر بد شد تازه فهمیدم
تو بی‌شک یک سرابی
آوخ، چقدر بد شد تو باز
هم در خوابم دادی مرا بازی
نگفتی بیچاره‌ام؛ یک‌دم
نکردی برایم چاره‌سازی؟!

 

[ام کا اچ p.r]

بعد تو زنده بودم اما بودنم
را هیچکس باور نداشت
بی‌تو با بغض خندیدم ولی
حال من بعد از تو خندیدن نداشت

 

[ام کا اچ p.r]

کرده بغض کوچکی در گلویم سد معبر،
غنچه نداده او هنوز نکرده حال مرا او بدتر
اما چه سود! گل می‌دهد او دیر یا زود
با یاد نگاهت او می‌نوازد ساز غم‌ را بهتر!

 

[ام کا اچ p.r]

تو رفتی و نیندیشیدی با خود
چه بر سر آن مجنون آورده‌ام
من اما بعد تو برایت از سفر
کوله‌باری از جنون آورده‌ام!