جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده {حزین} اثر •نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط Ciel با نام {حزین} اثر •نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,127 بازدید, 40 پاسخ و 13 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع {حزین} اثر •نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع Ciel
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Ciel
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,643
مدال‌ها
3
«بسم تعالی»

نام دلنوشته: حزین.
ژانر: تراژدی/ عاشقانه.
اثر: نازنین هاشمی نسب.
ناظر: @سپید
ویراستار: @F.S.Ka

1000013514.png
«دیباچه»

تعبِ نبود تو، شبم را تا صبح بیمار کرد. حزن و اندوه نوشت بر دفترم ای داد دلت را خاک، ویران کرد.
صعب ریشه کرد در آفاقم، تعجبم! هرگز این‌چنین صیاد نبود این قلب ارزقم!
طعمه تو بودی، شکارِ این شکارچی تو بودی.
اما غنیمتی جز حزن، نثارم نشد.
کجا را به دنبالت، در این عالم بشتابم؟
بگو و نگذار دلم بماند پیِ این اندوه و درد... .

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
3,428
13,043
مدال‌ها
17
1683008322482 (1).png

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانی
در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,643
مدال‌ها
3
تازیانه‌ی نبودنت چه سفّاکانه بر قلبم، رَد زخم را هدیه داد!
این قلبِ تکیده از ابتدا درد نداشت.
رنج سیـنه‌ی سوخته‌ام، از اوایل سوز نداشت.
نگاهم جریحه‌دار شده‌بود.
می‌دانی چرا؟
دیدگانم به حضورت وابسته بود و رفتنت را، تاب نداشت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,643
مدال‌ها
3

خنده‌هایم دیگر سنجیدنی نیست.
آنکه روی لبانم می‌لغزد، حسی جز حزن و اندوه نیست.
قدم‌هایم زیر باران، آن حس شوریدگی محبوب نیست.
آن قطرات دلپسند باران اگر تو نباشی، هرگز دیگر زیبا نیست.
تو که نیستی، من زیر این تازیانه‌های حیله‌گر آسمان چه کنم؟

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,643
مدال‌ها
3
گرچه میلِ دیوانگیم با تو رسد به اوج اما، چه زیباتر از جنونِ عشق در کنارت؟
گرچه دلم سیاه اما تا به سمتت رهسپارم، سپید می‌شود رج‌به‌رج درونم... .
خیالت میان دست‌هایم، می‌خواهم ببافم آن را همانند گیسوان تیره‌ات.
تا تو هستی در این زندگانی، دیگر حزن و اندوهی در این میان نیست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,643
مدال‌ها
3
تقدیرم آن بود که بی‌تو، کاخ ویرانه‌ام را بسازم.
طالعم آن بود که بی‌تو، بمانم و هرچه که روحم را ستاند؛ ببازم.
ره قدم‌هایت هنوز هم، روی قلبم می‌نشیند.
تو که بودی؟ تو چه بودی که حتی بعد رفتنت هم هنوز این قلب، بهانه‌ات را می‌گیرد؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,643
مدال‌ها
3

قلبی در مخروبه‌ای به نام تن، بی‌پناه می‌تپد.
دو چشمانم میان این هیاهو، میان این آدمیان انگار دیگر سویی ندارد؛ نمی‌بیند!
ذهنم مالامال خاطرات اوست، تکّه‌تکّه از رویاهایم تنها رُخساره‌ی دلفریب اوست.
تا تو به دادم نرسی، تا ابد من می‌مانم و هجوم این حیرانی‌ها... .

 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,643
مدال‌ها
3

یک چتر میان دست‌هایم و من، زیر این عداوت‌ها نم زده‌ام.
درد داشت، هرآنچه که از نبودنت سزاوارم می‌شد رنج داشت.
باران که زد، میان این کوچه‌های دلتنگی، منتظرت ماندم.
باران که زد، نگاهم همه‌جا را به دنبال تو گشت.
باران که زد، فراق ندیدنت اشک‌هایم را با قطرات باران پیوند زد.
باران که زد نبودنت زیر این چتر، روحم را بی‌رحمانه با درد تاخت زد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,643
مدال‌ها
3
سوختم و نتوانستم بسازم.
خشت‌به‌خشت درونم انباشته از غبار اغبرِ رنج بود.
مگر می‌شود ز درد، خانه‌ای نو ساخت!؟
مگر می‌شود عشق این قلب را نهان ساخت!؟
بودنت زیبا بود و نمی‌دانستم نبودنت موحشانه مرا از این عالم هستی، می‌رُباید!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
545
9,643
مدال‌ها
3
در تقدیرم که بودی، گل‌ها همه در باغچه‌ی دلم شکفتند.
طالعم سپید بود و این رخشیدن، از ماهِ رخسار تو بود.
خیالِ تو، چیدن رویایت در سرم
حتی اگر در کنارم نباشی هم زیباست.

 
بالا پایین