نهـنگـ
سطح
5
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Jun
- 4,951
- 35,353
- مدالها
- 10
تلاشهایم برای فراموشی، همچون ریختنِ آب بر روی آتشی است که از جنسِ شعلههای سهمگینِ عشق نیست.
تو، نقشهی ستارگانِ آسمانِ من بودی؛ و من، اکنون با تماشای آسمانی پر از سیاهی، راهِ خود را گم کردهام.
این روزگار، برایم مانند تکرارِ یک دیالوگِ مهم است که بازیگرِ اصلیاش، ناگهان صحنه را ترک کرده است.
من، یک ساعتِ شنیِ معکوس هستم؛ هر چه میگذرد، زمانِ باقیمانده از شادیام کمتر میشود.
ای کاش میشد این قلبِ فرسوده را کنار گذاشت و یک قلبِ جدید و بیخبر از تو، جایگزین کرد.
تو، نقشهی ستارگانِ آسمانِ من بودی؛ و من، اکنون با تماشای آسمانی پر از سیاهی، راهِ خود را گم کردهام.
این روزگار، برایم مانند تکرارِ یک دیالوگِ مهم است که بازیگرِ اصلیاش، ناگهان صحنه را ترک کرده است.
من، یک ساعتِ شنیِ معکوس هستم؛ هر چه میگذرد، زمانِ باقیمانده از شادیام کمتر میشود.
ای کاش میشد این قلبِ فرسوده را کنار گذاشت و یک قلبِ جدید و بیخبر از تو، جایگزین کرد.
آخرین ویرایش: