ســاحــره
سطح
0
مدیر آزمایشی تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
منتقد کتاب آزمایشی
ناظر تایید
فعال انجمن
کاربر رمانبوک
- Jun
- 239
- 1,654
- مدالها
- 2
در تن بیکران آسمان، شکستگیِ هر ستاره چون شیارِ زخمی بر پوست کهکشان حک شدهاست؛
هر ذرهی غبار کیهانی صوت آهیست که در خلأ طنین میاندازد. در دل این دهلیز ستارگان درهم شکسته، روحها چون سفینههای نیمه ویران شناورند؛ ناگزیر در مدار خاطراتی از نور که دیگر زنده نیستند. خورشید خاطره در دوردست یخ زده و تنها یادآور گرماییست که هرگز واپس نخواهد آمد. ماهِ دردمند، سایهاش را بر شیارهای زمان میافکند و بیرحمانه، قطرهقطره از ابدیت میکاهد تا جز خلاء نماند.
هر ذرهی غبار کیهانی صوت آهیست که در خلأ طنین میاندازد. در دل این دهلیز ستارگان درهم شکسته، روحها چون سفینههای نیمه ویران شناورند؛ ناگزیر در مدار خاطراتی از نور که دیگر زنده نیستند. خورشید خاطره در دوردست یخ زده و تنها یادآور گرماییست که هرگز واپس نخواهد آمد. ماهِ دردمند، سایهاش را بر شیارهای زمان میافکند و بیرحمانه، قطرهقطره از ابدیت میکاهد تا جز خلاء نماند.
آخرین ویرایش توسط مدیر: