- Jul
- 666
- 6,611
- مدالها
- 2
هر کـه از ساقی عشق تو چو من باده گرفتمثل گنجشکی که طوفان لانه اش را برده است
خاطرم از مرگ تلخ جوجه ها آزرده است
بی خود و
بی خرد و
بی خبر و
حیران شد!
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!هر کـه از ساقی عشق تو چو من باده گرفتمثل گنجشکی که طوفان لانه اش را برده است
خاطرم از مرگ تلخ جوجه ها آزرده است
در طالعم نبود که با تو سفر کنمهر کـه از ساقی عشق تو چو من باده گرفت
بی خود و
بی خرد و
بی خبر و
حیران شد!
چومویت مشکبار آمد سفر کندر طالعم نبود که با تو سفر کنم
رفتم که رنجهای تو را مختصر کنم
هی شعر مینویسم و دلتنگ میشومچومویت مشکبار آمد سفر کن
سحرگه بر صبامویی گذر کن
مرا مویی ز حال خود خبر ده
ز مویت مژده باد سحر ده
و صد راه نشان دادمهی شعر مینویسم و دلتنگ میشوم
حس میکنم کنارمی و آه! جای تو…
این شعر را رها کن و نشنیدهام بگیر
بگذار در سکوت بمیرم برای تو
من آخر ای صدای سبز عشق، کوچ میکنمو صد راه نشان دادم
یا راه نمی دانی
یا نامه نمی خوانی
من آنِ توام
و قافمن آخر ای صدای سبز عشق، کوچ میکنم
از این سکوت یخ زده به سوی گرمسیر تو
در سی*ن*ه کویر لوت باقی ماندهو قاف
حرف آخر عشق است
آنجا که نام کوچک من
آغاز میشود
هفت طارم را ز دیدارت حیاتدر سی*ن*ه کویر لوت باقی مانده
دل، لانه ی عنکبوت باقی مانده
من شاعر کوچههای غربت هستم
از من دو سه خط سکوت باقی مانده
شعار حسن تمکین شیو عشق است بیتابیهفت طارم را ز دیدارت حیات
تا برآیی زین رواق شش جهات
انبیا را دیده ها روشن کنی
قدسیان را جانها گلشن کنی
اول آدم را که طفل پیرزاد
برگرفت از خاک و لطفش شیر داد
بود آدم بی پدر بی مادری
او بپروردش زهی جان پروری
حله پوشیدش از عریان خویش
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک