هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایلهایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کردهاند حذف کنند.
بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود.
https://t.me/iromanbook
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
عنوان: هزیمت
ژانر: تراژدی، اجتماعی
نویسنده: فاطمهسلمانی
عضو دفتر نظارت ادبی دوم
مقدمه:
آه از این ژانرِ تلخِ هزیمت که ترس را چون زنجیری سنگین به اعماق جانها میکشد و روحها را در تیرگی فرو میبرد. مزهی تلخِ غم و اندوه در این جماعتِ محزون، همچون نقطهی آغازینِ طوفانی است که هزیمتهایی واژگون و...
عنوان رمان: چِلوا
نام نویسنده: @MoBiNaZ
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
خلاصه:
آدمها خیلی زود میمیرند. میمیرند و از خود چیزهایی هر چند کوچک بهجا میگذارند. این چیز، میتواند یک زخم نفرتانگیز باشد یا یک خاطره. میتواند یک سرمایه باشد یا یک دفترچه. دفترچهای که زمانی کارش فقط نشستن پای درد و...
نام رمان: چِلوا*
نویسنده: @MoBiNaZ
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
عضو گپ نظارت: (5)S.O.W
خلاصه:
آدمها خیلی زود میمیرند. میمیرند و از خود چیزهایی هر چند کوچک بهجا میگذارند. این چیز میتواند یک زخم نفرتانگیز باشد یا یک خاطره. میتواند یک سرمایه باشد یا یک دفترچه. دفترچهای که زمانی کارش...
بنام آنکه گل را خنده آموخت
و بر جان شقایق آتش افروخت
عنوان اثر: پندارههای سکوت
ژانر: تراژدی- اجتماعی
نویسنده: سارا جلالت
عضو دفتر نظارت ادبی دوم
مقدمه:
در تاریکی سکوت، غمی بیپایان پنهان شده است، آوای بیصدا، زخمی عمیق در جامعه که هیچک.س نمیتواند دیده و درمان کند. آوازههای خاموشی که درون...
"وَ الْقَلَمِ وَ مَا یَسْطُرُونَ"
نام دلنوشته: عَشَقِه
ژانر: تراژدی/عاشقانه
اثر: زهرا غلامی
ناظر: @سپید
|دیباچه|
دلم که برایت تنگ میشود؛
عطرت را در فضای اتاقم افشان میکنم
پیراهنت را به آغوش میکشم
و خیال میکنم که هنوز هم دوستم داری.
بیستوچهارمآبانماهِهزاروچهارصدوسه
عنوان رمان: تاراندن
ژانر: عاشقانه، تراژدی، معمایی
نویسنده: حوراء تقیپور
عضو گپ نظارت : (6)S.O.W
خلاصه:
ترد شدن فقط دو کلمهست؛ اما مثل یه دریا، پنجسالِ تموم من رو توی خودشون غرق کردن.
هرچی دست و پا میزدم و تقلا میکردم، خبری از نجات پیدا کردن نبود.
هیچ نقطهی نوری توی زندگی من نبود. من مسیرم...
عنوان: چشمهی تیرهگون
نویسنده: دیاناس
ژانر: تراژدی
ناظر: @ARMINA
مقدمه:
شب بود و انگار تقاص پس میدادیم؛ تقاص تمام تبسمهای زهرآگین طول روز را. درون قیر تاریکی دفن و بیرحمانه به عمق ظلمت فرو میرفتیم؛ بیاینکه جهانمان به تغییری رنگین شود.
نام دلنوشته: فردای حزین
نویسنده: دیاناس
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ناظر: @ARMINA
مقدمه:
به فردای سیاه و خاکستری روزهایم نظر میکنم که چه ساده از دستت خواهم داد. چه ساده قدمی به فنا نزدیک میشوم و چه ساده دلم را به خاک میسپارم؛ با دستهای خودم!
«با یاد سرآغاز زیباییها»
دلنوشته: تکّههای قاصدک
ژانر: عاشقانه، تراژدی
اثر: نازنین هاشمی نسب
ناظر: @DELARAM
ویراستار: @سپید
کپیست: @تیارام
«مقدمه»
من میان هزاران رُز دلفریب، گلِ قاصدک شدم.
در آن خاک نمور، ریشه دواندم و رشد کردم.
تو آمدی و نگاهم به دستانت گره خورد.
میدانستم تو هم مانند...
دلنوشته: کلماتی که آدم میکشند
ژانر: تراژدی
نویسنده: زیبا سعیدی
ناظر: @اهورا.
مقدمه: لابهلایِ جلمهها، کلماتی خفتهاند که میتوانند جان را همانندِ شیرهای زهراگین از جسم بستانند و با آوازهٔ توانمندی و قدرتِ خود، آدمی را در لجنزارِ مرگ به دار آویزند.
پن: در این دلنوشته با کلمات یا جملاتی آشنا...
دلنوشته: محکوم به فلاکت
دلنویس: s.h مبینا
ژانر: اجتماعی، تراژدی
تگ: برگزیده
کپیست: @الهه ماه :)
ناظر: @سپید
ویراستار: @سپید
مقدمه: واژه ایست که تمام بدیها میتواند از آن سرچشمه گیرد. چیزی که درک آن برای بعضی سخت است، اما عدهای خیلی خوب میدانند منظورم چیست! کلمهای که میتواند شاهد...
به نام خدا
دلنوشته: هوس به نامه عشق
دلنویس: elisabet pendelton
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ناظر: @fatemeh bano
مقدمه:
قلب شکستهای به انتهای داستان زندگی رسیده است،
دیگر هیچ توانی برایش باقی نمانده ،
به یاد انچه که بر سرش آمده دوباره قلبش از درد مچاله میشود
به یاد ان هوسی که به بهانه عشق درگیرش...
داستانک: تو فرشته من هستی
نویسنده: مریم بهاور84 ((:Allpha)
ناظر: شاهین وثوقی
ژانر: درام، عاشقانه، اجتماعی، تراژدی
کپیست: Hosna.A
خلاصه:
شاید فقط این بود!
من تنها اولویت اولی بودم که هیچوقت تکرار نشدم؛
در میان ترکهای قلب شکستهام کورسوی امیدی سوسو میزد! هیچ کبوتری قصد تجربه یک ریسک وهمآمیز،...