جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده [آخرین لالایی] اثر«باران خبیری زاده کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط BARAN_KH_Z با نام [آخرین لالایی] اثر«باران خبیری زاده کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 570 بازدید, 9 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع [آخرین لالایی] اثر«باران خبیری زاده کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع BARAN_KH_Z
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط BARAN_KH_Z
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
6,395
12,281
مدال‌ها
5
1000046951.png
عنوان: آخرین لالایی
نویسنده: باران خبیری زاده
ژانر: تراژدی
ویراستار: @سپید
کپیست: @Nella

- صدای این قناری خیلی قشنگه، چی میشه هر صبح بیاد دم پنجره؟
+ اما صدای تو از صدای قناری قشنگ‌تره.
- فکر نکنم... .
+ چرا نفوذ بد می‌زنی دختر!؟
- نمی‌دونم.
+دختر کوچولو می‌خواهی گریه کنی، گریه کن. می‌خواهی بخندی، بخند اما احساساتت رو سرکوب نکن.


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
6,395
12,281
مدال‌ها
5
- خانم پرستار!
+ جان دلم؟
- یادمه توی اتاق زیر شیروونی بی‌بی یک پیانوی خاک خورده‌بود.
+ خب؟
- بی‌بی روی پیانوش خیلی حساس بود. یادمه مامانم می‌گفت: «تا زمانی که با بابات ازدواج نکردم یک بار نذاشت بهش دست بزنم آرزو به دل موندم.» منم خیلی دوست داشتم یه روزی دست به اون پیانو بزنم.
- مشکلی نیست، وقتی خوب شدی برو خونه مادربزرگت و یک بار پیانو بزن.
- عمرم یاری نمی‌کنه.
+ چه حرفا می‌زنی آخه دختر!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
6,395
12,281
مدال‌ها
5
- بسه! نمی‌خوام مریضیم رو مخفی کنید.
+ دردت به جونم چرا انقدر بی‌قراری می‌کنی؟ یک هفته صبر کن بعدش همه‌چیز به روال قبلی بر می‌گرده.
- مامانم هم همیشه می‌گفت دردت به جونم... .
+ الهی، راستی مامانت کجاست؟ وقتی آوردنت بیمارستان فقط بابات و آبجیت بالا سرت بودن!
- پیش خداست.
+ خدا بیامرزدش، بهتره بحث رو عوض کنیم.
- همیشه دلم می‌خواست با پیانوی بی‌بی برای مریم و مهری پیانو بزنم.
+ مریم و مهری؟
- دخترعموهام هستن، دوقلوهای شیطون... .


 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
6,395
12,281
مدال‌ها
5
+ با گفتن دوقلو‌های شیطون، تصورم نسبت بهشون خراب شد.
- اونقدرا هم شیطون نیستن، منتهی بخاطر سن کمی که دارن یکم پیش فعال هستن.
و پرستار با نیمچه لبخندی به برسی سرم پرداخت.
- فکر نمی‌کردم روزی آرزوهام تبدیل به درد بشه... .
+ بی‌رحم‌ترین چرخه‌ی طبیعت،
تبدیل شدن آرزو به درده.
- کاش می‌تونستم قبل از رفتنم یک دور آرزو‌هام رو تجربه کنم.



 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
6,395
12,281
مدال‌ها
5

+ اگه الان بگم می‌تونی، دوباره نفوذ بد میزنی.
- من دو بار مردم، دیگه از مرگ نمی‌ترسم!
+ دختر کوچولو مگه آدم چندبار می‌میره؟
- ‏مرگ که همیشه قطع شدن نفس نیست، مرگ می‌تونه قطع شدن شوقت برای زندگی باشه، یا از دست دادن شخصی که دوستش داری. وقتی مامانم و ‌بی‌بی مردن، دیگه به زندگی برنگشتم... .
+ بهتره استراحت کنی و به این چیزا فکر نکنی.
- تا حالا کسی رو که دوستش داشتی، از دست دادی؟
+ آره خیلی.
- پس باید درک کنی چه حسی دارم.


 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
6,395
12,281
مدال‌ها
5

+ اگه بگم مرده، دروغ گفتم.
- پس چرا گفتی آره؟!
+ چون برای من مرده.
- اون کی بوده؟
+ یه آدمی‌زادی که دوستش داشتم اما اون هیچ‌وقت حتی نیمچه نگاهی هم بهم نکرد!
- پس موضوع عشق و عاشقی بوده، من فکر کردم عزیزترین شخص زندگیت فوت کرده.
+ آخه دختر کوچولو تو فقط ۱۶ سالته چطوری از این حرفا می‌زنی؟
- نمی‌دونم، ولی میگن آدمایی که درونگرا هستن آی‌کیو‌شون بالاست و آدمای باهوشی هستن.


 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
6,395
12,281
مدال‌ها
5
+ الان تو که این‌جوری باهام صمیمی حرف می‌زنی، درونگرا هستی؟
- آره.
+ من که این‌جوری فکر نمی‌کنم، درونگرای واقعی هم چیزی درباره درونگرا بودنش نمیگه، افسرده واقعی هم انقدر تو خودش غرقه که
حوصله صحبت کردن نداره.
- من درونگرا هستم، نمی‌دونم چرا باهات این‌جوری حرف می‌زنم اما... .
+ اما؟
- بوی مامانم رو میدی.
+ مامانت چه بویی میده؟
- بوی گل یاس.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
6,395
12,281
مدال‌ها
5

+ پس مامانت آدم پر انرژی بوده.
- آره، تو از کجا می‌دونی؟
+ نماد گل نرگس، به معنی انرژی و تولد دوباره‌ست.
- یعنی مامانم دوباره بر می‌گرده؟
+ اگه تو توی این دنیا منتظرش باشی اونم میاد پیشت.
- اما آبجیم گفت که من میرم پیشش، اون روز بهم گفت؛ خوش‌به‌حالت که میری پیش مامان!
+ آبجیت کاملاً اشتباه میگه.
- پس مامانم پیشم بر می‌گرده؟
+ آره.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
6,395
12,281
مدال‌ها
5

- میشه منو تو آغوشت بگیری؟
+ آره دختر کوچولوی ناز، البته من همیشه از بچه‌ها خوشم نمی‌آمد ولی چون تو دختر باهوشی هستی، بغلت می‌کنم.
- حس می‌کنم مامانمو بغل کردم. مامانم وقتی منو به آغوش می‌کشید یه لالایی می‌خوند.
+ اسم اون لالایی چیه؟
- بخواب آروم تو آغوشم، میشه برام بخونیش برای آخرین‌بار؟
+ چرا برای اخرین... .
- من که می‌دونم سرطان نوع چهار دارم، پس برای آخرین‌بار میشه این آرزوم رو برآورده کنی؟ این از صدتا آرزوی دیگم با ارزش‌تره.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
6,395
12,281
مدال‌ها
5
+ بخواب آروم تو آغوشم، نکن هرگز فراموشم. بخواب آروم کنار من، تو پاییز و بهار من. لالالالا تو مثل ماه، بخواب که شب شده کوتاه. لالالالا گل گندم، نشی تو بی‌قراری گُم. لالالالا گل مریم، چشات رو هم میره کم‌کم. لالالالا گل یاسم، ازت می‌خونه احساسم. لالالالا گل پونه، عزیزم رفته از خونه. لالالالا گل زردم، ببین بی‌تو پر از دردم. بخواب آروم تو آغوشم، نکن هرگز فراموشم!
فکر نمی‌کردم روزی دختر بچه‌ای توی آغوشم آسمونی بشه، انگار پیش مامانش خوشحال‌تره... .
پایان.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین