جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

متفرقه آنکاریکا برایت می‌گوید...

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط حنا نویس با نام آنکاریکا برایت می‌گوید... ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 524 بازدید, 25 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع آنکاریکا برایت می‌گوید...
نویسنده موضوع حنا نویس
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط حنا نویس
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
ورونسکی در آن نگاه کوتاه فرصت یافت سرزندگی سرکوفته‌ای را که بر چهره‌اش جولان می‌داد و میان دو چشم برّاقش جابجا می‌شد و آن لبخند ناچیزی را که به لبش انحنا می‌داد، دریابد.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
اتفاقی جادویی برایم رخ داده است؛ مثل خوابی که انسان در آن احساس وحشتناک و غریبی دارد، و ناگهان با این آگاهی که چنین وحشتی وجود ندارد، از خواب می‌پرد؛ مرا از خواب پرانده‌اند!
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
اما خوش‌حالم که مرا همان‌گونه که هستم می‌بینی. ورای هرچیز، هرگز نمی‌خواهم مردم فکر کنند که تصمیم دارم چیزی را به آن‌ها اثبات کنم. من نمی‌خواهم هیچ‌چیزی را اثبات کنم، فقط می‌خواهم زندگی کنم؛ که هیچ اسیبی به کسی جز خودم نرسانم. این حق را دارم، ندارم؟!
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
تمام دخترهای دنیا به دو دسته تقسیم شده بودند: دسته‌ی اول شامل تمام دخترهای جهان به‌جز او، و آن‌ها تمام عواطف معمولی انسانی را داشتند و دخترانی عادی بودند؛ درحالی‌که دسته‌ی دوم -فقط خودِ او- هیچ ضعفی نداشتند و از تمام بشریت برتر بودند.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
بعضی اوقات او (آنا) نمی‌‍‌دانست از چیزی که آرزو می‌کرد، می‌ترسید: چه این‌که آن‌چه بوده، یا می‌توانست باشد را، آرزو می‌کرد یا از آن می‌ترسید، و مخصوصاً چیزی که آرزویش را می‌کرد؛ او نمی‌دانست.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
اگر به دنبال کمال بگردی، هرگز خشنود نخواهی بود.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
من مثل گرسنه‌ای هستم که به او غذا داده باشند. شاید سردش باشد، و شاید لباس‌هایش پاره باشد، و شرم‌سار باشد، اما ناخشنود نیست!
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
ممکن نبود اشتباه کرده باشد. در دنیا هیچ چشمان دیگری مثل آن نبود. فقط یک مخلوق در این دنیا بود که می‌توانست (و می‌خواست) که تمام روشنایی و معنای زندگی را برایش متمرکز کند. او خودش بود؛ او کیتی بود.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
آنا نه‌تنها طبیعی و باذکاوت سخن گفت، که با ذکاوت و عادی، بدون این‌که هیچ ارزشی به افکار خودش بدهد، بااین‌حال ارزش بسیاری به افکار کسی داد که با او صحبت می‌کرد.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
(یک احساس) بهشتی‌ست
زمانی که به نیازهای زمینی‌ام چیره می‌شوم
اما با این اوصاف
زمانی که موفق نیستم، می‌تواند بسیار لذت‌بخش باشد.
 
بالا پایین