جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

در حال بررسی {آنیا} اثر •آرام کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آثار درحال ویرایش توسط STARLET با نام {آنیا} اثر •آرام کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,509 بازدید, 21 پاسخ و 15 بار واکنش داشته است
نام دسته آثار درحال ویرایش
نام موضوع {آنیا} اثر •آرام کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع STARLET
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DLNZ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,444
14,716
مدال‌ها
4
نام اثر:آنیا
ژانر: تراژدی، عاشقانه
نویسنده:عسل
ناظر: @vian
مقدمه:
حال از چه بگویم؟ از دردی که گره خورده به جانم یا بغضی که سعی در شکستن دارد. از چه بگویم که غمت ریشه در جانم می‌شود، نبودت تبر در قلبم می‌زند و رفتنت باران را به چشمانم ارمغان می‌آورد. گویا قسم خوردی مرا زنده زنده در سودای خاطراتمان دفن کنی، قسم خوردی تا لحظه ارتحال یک نفس با نبودت، درد را مانند سرطان در قلبم پخش کنی، اما بدان تو را تا لحظه‌ی حتف دوست دارم.
 
آخرین ویرایش:

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
3,428
13,043
مدال‌ها
17
1683008322482 (1).png

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,444
14,716
مدال‌ها
4
خیره به راه، رفتنت را می‌نگارم. رفتنی که بوی فراغش در حریم خانه‌ام پر شده است. خیره به راه، قدم‌هایت را می‌شمارم گویا کاری جز شمردن بلد نیستم و عددها در پستوی خیالم هیاهو می‌کنند و یادآور قلب دلتنگ و رنجورم می‌شوند. خیره به راه گام‌های پرصلابت را بوسه می‌زنم بوسه‌ای عاشقانه که حزن را استشمام می‌شود.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,444
14,716
مدال‌ها
4
محنتی سراغ داری از نابودی روزهای پرشعف شیدایی که ساخته بودم. می‌دانم نداری اما دلخوشیم به جواب دادند دلبرجان! می‌دانم هیچ‌یک از روزهایی که کنارم حرف از ماندن تا آخر عمر می‌زدی افترایی بیش نبود اما چه کنم که شیره‌ی آن عمق چشمانت در قلبم رسوخ کرده است و بیرون نمی‌رود.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,444
14,716
مدال‌ها
4
دور شدنت را به دست تقدیر بسپارم یا خودم را مقصر بدانم؟ از دست رفتنت را باور کنم یا هنوز کنج خانه ویران شده و غم زده به انتظار آمدنت بنشینم؟ فرسنگ‌ها دور شدنت را چشم ببندم و تظاهر به خوب بودن کنم؟ خنجری که به قلبم زدی را بیرون کشم و تا آخر عمر با جای زخمش زندگی کنم؟
 
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,444
14,716
مدال‌ها
4
لیوان چای دلدادگی را که برایت ریخته بودم در کنج خانه سرد و بی‌رحم شده است انگار آن هم رفتنت را باور کرده است اما من هنوز به انتظارت روزها را می‌شمارم و گاهی اوقات شمارش آنها را یادم می‌رود. افتراها و دروغهایت را در ذهنم تداعی می‌شود و اشک‌هایم با هم سبقت می‌گیرد.
 
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,444
14,716
مدال‌ها
4
یادت می‌آید روزی هزاران بار جمله دوستم داری را برایت ذکر کردم و تو جوابت فقط یک چیز بود" می‌پرسی دوستت دارم؟" و من چقدر با شنیدن این حرف پروانه‌های کوچک قلبم را فرا می‌گرفت و قلبم را پر از جوانه‌های کوچک می‌کند اما با نبودت پروانه رفته و جایشان خفاش‌های بدشگون قلبم را کدر کرده‌اند.
 
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,444
14,716
مدال‌ها
4
گمان می‌کنم مرا از یاد بردی... ! گمان می‌کنم از عشقت نسبت به من سرد شدی و بی‌قراری را به من ترجیح دادی! گمان می‌کنم راه حتف را در پیش گرفتی و محکم بر روی آن قدم برداشتی! گمان می‌کنم من شیرین را در کوه‌هایی که کندی رها کردی فرهاد! گمان می‌کنم هق‌هق شب‌هایم را نادیده گرفتی، آرزوهایم، التماس‌هایم و به پا افتادنم را نگاه نکردی و رفتی هرجا که رفتی خوش باش خدا پشت و پناهت معشوق جان!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,444
14,716
مدال‌ها
4
حال چه فایده‌ای آن همه کار برایت داشت؟ من با پوزخندی عمیق مشغول نگاه کردن به خاطرات کریه و خاکستری تو هستم. سعی سوزاندن آن همه عشق که در قلبم رسوخ کرده بود، وجود خودم و قلبم را سوزانده است. من، منتظر انتقامی عظیم به بزرگی دودهای سیگار مارلبرو همیشه روی لب‌هایت هستم جانانم!
منتظر انتقامی به وسعت عمق چشمان سیاهت!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,444
14,716
مدال‌ها
4
سرمه چشمانت، سیاهی دل شده است. گویا قسم خورده‌ای دلم را در هوای فرجامت، گیج و غافل کنی! پایت زخم نمی‌شود از خرده شیشه‌های قلبم! دلت به رحم نمی‌آید از تن رنجور و مریضم! دلسوز نمی‌شوی وقتی با کلمات مقطع نامت را صدا می‌زنم! دوباره هوای عشق من به سرت نمی‌زند وقتی خاطرات به ذهنت هجوم می‌آورند!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین