فایل شده {آیتک} اثر ▪︎آرام کاربر انجمن رمان بوک▪︎

[AsAl°]

جان من و جهان من
کجایی ای رخ دلربای من
حال غریبی دارم امشب
اما کجایی ای معشوق زیباروی من
غم نهانی در وجودم ریشه دوانده اما
تو را ستایش می‌کنم هنوزم

 

[AsAl°]

آهی جهان افسوس از بین لبان سر خورد
موهایم یک دست سپید شد
درختان سرو یک دست خشک شد
درخت مجنون سر خم کرد و زیر گوشم نجوا داد
لیلی منتظر نمان و برو!
اویی که تو چشم انتظاری نمی‌آید

 

[AsAl°]

گمان نکن در خیالم گم شدی
تو هنوز پیدای پیدایی
در خیالم آن دورها
آن دوردست‌ها
جایی که در آنجا هیچ بنی و بشری نیست
در جایی که فقط من و تو و خاطراتمان هست
خاطراتی کدر که از تو به‌جای مانده

 

[AsAl°]

کوتاه می‌گویم دوستت دارم
تویی را دوست دارم که نیستی
در یک دنیا و پیش من نیستی
من عاشقانه تویی را می‌پرستم
که خاطرت برای دیگران نابود شده است
اما هنوز من به تو فکر می‌کنم
تویی که گویا در آخرین لحظه
هم مرا دوست داشتی!

 

[AsAl°]

دستم به نوشتن از تو نمی‌رود
ذهنم خیال تو را پرده‌برداری می‌کند
زبانم قاصر از تو و عشقت است
دستانم توان بغل کردنت را ندارد
همه‌ی زمان متوقف شده و من
در یک‌جا ماندم
من در آخرین بوسه‌ی تو ماند!

 

[AsAl°]

و حال ای رهگذر
آرام و بی‌هیاهو از میان
خرده شیشه‌‌ی عشق گذر کن
نگذار آن‌ها بر تو گزندی وارد کنند
ای رهگذر سنگ به دست
قلبم را هدف نگیر
قلبم برای هدف‌های تو
زیادی بی‌فروغ گشته
بگذار در خیال او بمانم و شیشه‌ی
تنهایی مرا نشکن
شیشه‌ای که در اعماق قلبم
محفوظ است.

 

[AsAl°]

کاش مغزم را هدف گرفته بودی
درد مغزم کمتر از درد قلب است
حال که دارم در درد فرو می‌روم
بازگرد
حال که در دریای محنت غوطه‌ورم
برگرد
دلم برای چشمانت تنگ است
چشمانی که روزی
امید بود.

 

[AsAl°]

ای رهگذران عشق
رد شوید
به حال من عاشق
کاری نگیرید
بگذارید در خیالش بمانم
در خیالی که هیچ‌کَس جز او نیست