جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

اشعار درحال تایپ {اتفاق اشتباهی} اثر ▪︎معصومه بخشی/آفل جور کاربر انجمن رمان بوک▪︎

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار و دکلمه کاربران توسط Afeljor با نام {اتفاق اشتباهی} اثر ▪︎معصومه بخشی\/آفل جور کاربر انجمن رمان بوک▪︎ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,026 بازدید, 28 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار و دکلمه کاربران
نام موضوع {اتفاق اشتباهی} اثر ▪︎معصومه بخشی\/آفل جور کاربر انجمن رمان بوک▪︎
نویسنده موضوع Afeljor
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Afeljor
موضوع نویسنده

Afeljor

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
341
3,887
مدال‌ها
3
ای داد شیشه‌ی دلش از غم غبار گشته
غم را او ریخته و می‌نوشد خمار گشته
هر روز، با غم تو می‌گوید و می‌خندد!
انگار تو را از یاد برده به غم دچار گشته
 
موضوع نویسنده

Afeljor

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
341
3,887
مدال‌ها
3
خودم را گم کرده‌ام در بستر یک نگاهی
دگر باز نمی‌آیم اگر این باشد یک گمراهی
 
موضوع نویسنده

Afeljor

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
341
3,887
مدال‌ها
3
خار روی ساقه‌ام بشکن که او یک ساقی است
هر چه باداباد بچین که این گل یک فانی است
 
موضوع نویسنده

Afeljor

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
341
3,887
مدال‌ها
3
ترس از این دارم بیش از تو عاشق شوم
روزی رهایم کنی و من بی تو عاقل شوم
 
موضوع نویسنده

Afeljor

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
341
3,887
مدال‌ها
3
آهای ای دل، چه می‌کنی با خود!؟
می‌کوبانی در بسته‌ای را بی‌خود!؟
گر می‌دانستی جایت کجا است!
این‌گونه آتش نمی‌زدی به خود!
 
موضوع نویسنده

Afeljor

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
341
3,887
مدال‌ها
3
درون من کودک تخسی است
پشت دری که روی آن قفلی است
درون من یک دختر مریضِ پیر
که از این زندگی شد دریغ و سیر!
درون من تاریک و خالی است
که این زندگی فقط یک بازی است
 
موضوع نویسنده

Afeljor

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
341
3,887
مدال‌ها
3
تا تو را دیدم، عقل خودش را پس کشید
قلب ایستاد و روی تپش‌هایش خط کشید
چشم جز تو از نگاه بر همگان دست کشید
و تنها او از این من لال گشته حرف کشید
 
موضوع نویسنده

Afeljor

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
341
3,887
مدال‌ها
3
از درد شعری مگو که درد را هم زیبا می‌کنی
از عشق چیزی نگو که کور را هم بینا می‌کنی
ای زاده‌ی آوا چرا این‌ چنین مسـ*ـت گشته‌ای!
که با گفتنت همه‌ی عاشقان را بی‌راه می‌کنی
 
موضوع نویسنده

Afeljor

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
341
3,887
مدال‌ها
3
دور و برم پر از تبهکار و جانی است
ای خدا تو بگو این چه خوابی است!
در اینجا گرگ نباشی دریده می‌شوی
مهربانی کن! بی‌شک بلعیده می‌شوی
 
موضوع نویسنده

Afeljor

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
341
3,887
مدال‌ها
3
اندرون من تنگ ماهی‌ای شکسته
صبرش لبریز شده و به خاک نشسته
این ماهی از تقلا کردن شده خسته
حسرت یک پریدن به دلش پیوسته
 
بالا پایین