جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دین و مذهب اسلام در ادبیات فارسی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات مذهبی توسط MAHER با نام اسلام در ادبیات فارسی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 332 بازدید, 16 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات مذهبی
نام موضوع اسلام در ادبیات فارسی
نویسنده موضوع MAHER
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHER
موضوع نویسنده

MAHER

سطح
5
 
ارشد کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,293
3,610
مدال‌ها
10
در زمینه ی قافیه هم شعر فارسی از همان قرون نخستین اسلامی تحت تأثیر شعر عربی واقع گشت و هرچند «ردیف» را خود بر اوصاف قافیه افزود، خود قافیه را از شعر عرب گرفت. در واقع وجود قافیه را در شعر پهلوی قبل از اسلام، آن گونه که بعضی از محققان (از جمله، بنونیست(1)، 1932: 245 به بعد) خواسته اند در رساله ی پهلوی یادگار زریران نشان دهند، نمی تون مسلم شمرد. در متن های پهلوی دیگر مانند قطعه ی اندر متن شاه وهرام وجود قافیه شاید ناشی از تقلید شعر عربی باشد. قطعه ی منظوم اندرز داناکان هم در زبان پهلوی ظاهراً از همان مقوله است. در قطعه ی پهلوی درخت آسوریک هم قافیه هست، اما اهل تحقیق درآن مورد هم این احتمال را که از شعر عربی اخذ شده باشد، بعید نشمرده اند. به علاوه، با آن که فنون ادب، آن گونه که در عهد اول عباسی در بغداد شایع بود، عناصری هم از فرهنگ ایرانی قبل از اسلام داشت. تقلید شعر و نثر فارسی از نظم و نثر عربی در قرن 3 ق و پس از آن از الزام تأثیر اسلام بود. ارتباط دولت های محلی ایران با دربار خلافت بغداد و ضرورت اجتناب از سوء تفاهم، مکاتبات رسمی را مدت ها به همان صورت عربی رایج در سایر بلاد اسلامی درآورد. از این رو، تحت تأثیر شیوه ی نثر نویسی عربی عصر استفاده از قالب های بیانی عربی در نظم و نثر فارسی هم الزام شد و نثر فارسی به حکم این ضرورت از انواع و قالب های عربی الگو گرفت. اخذ این قالب ها در شعر و نثر فارسی در عین حال، هم نشان تفاهم با ادبیات رسمی عامه ی مسلمانان وهم علامت تربیت اسلامی بود. از این رو، در نامه ها و توقیعات شیوه ی دربار خلفا تقلید شد. در شعر، قالب قصیده وتغزل رایج نزد اعراب سرمشق شد. قالب قصیده، با آن که در اصل یک میراث جاهلی عرب بود، درایران به عنوان جزئی از سنت شعر اسلامی اخذ و تقلید شد. قالب های دیگر مثل مسمط، غزل، قطعه، و ترکیب بند تفنن های تازه ای بود که از قصیده اخذ شد وبه قالب های خاص شعر فارسی نوعی مزیت داد.
 
موضوع نویسنده

MAHER

سطح
5
 
ارشد کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,293
3,610
مدال‌ها
10
با این همه، نه تمام اوزان رایج درعروض عربی در فارسی شایع شد، نه در قالب های شعری مأخوذ از عرب تمام اوصاف و حدود رایج در ادبیات عربی مورد تقلید واقع گشت. چنان که قصیده و تغزل از حیث شمار ابیات در فارسی به آن چه در عربی متداول بود، محدود نماند و قالب های مثنوی که در فارسی رایج شد، هرچند شاید از تأثیر ارجوزه های عربی خالی نبود، در ادبیات فارسی تنوع واهمیت بسیار یافت و در ادبیات عربی هرگز چیزی همانند آن به وجود نیامد (فروزانفر، 1354 ش: 33-35؛ قس: شبلی نعمانی، 1341 ق: 113/4-119؛ همان، 1314 ش: 99/4-101). قالب رباعی و آن چه به عنوان دوبیتی به آن ملحق شده است، البته جزو قالب های قدیم شعر عربی نیست، اما در باب منشأ آن هنوز اختلاف بسیار است (باوزانی، 1959: 537-528)؛ اختراع آن را قدما به رودکی نسبت داده اند، اما تعلق آن به ادبیات عامیانه ای که اشکال دوبیتی های منسوب به باباطاهر صورت های تحول یافته ی آن به نظر می آید، اختراع آن را به وسیله ی رودکی محل تردید می سازد (شفیعی، 1368 ش: 467 به بعد).
 
موضوع نویسنده

MAHER

سطح
5
 
ارشد کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,293
3,610
مدال‌ها
10
گذشته از اخذ وزن، قافیه و قالب های شعری از شعر عربی، از همان عهد سامانیان هم که شعر فارسی وارد دوران بلوغ خویش گشت، اغراض عمده ی رایج در شعر عربی، مثل مدح، هجا، فخر، شکر، عتاب، تشبیب، اعتذار، وصف و حکمت، را هم به ضرورت اقتضا دنبال کرد و بر آن جمله شعر رزمی را که در عربی نظیر نداشت، به وجود آورد و آن را وسیله ی بیان حماسه ی ملی و حماسه ی دینی قرار داد که خود غرض خاصی از اغراض شعر فارسی محسوب شد. با این همه، تقلید ازساختار شعر عربی و از فنون و اغراض آن، در شعر فارسی در واقع تقلید از شعر عربی نیست، بلکه سعی در هماهنگی با شعر رایج اسلامی است. از همین روست که در بین قدیم ترین نمونه های شعر در زبان فارسی قصاید منسوب به محمد بن وصیف، بسام کرد خارجی و محمد بن مخلد سکزی (تاریخ سیستان، 1314 ش: 210-212) شعر اسلامی محسوب اند و با وجود الفاظ و تعبیراتی چون لوح، خط، لمن الملک، آدم و حوا، مکه، حرم و معجز پیغمبر مکی که در آن ها هست، آن اشعار بیش از آن که شعر فارسی باشند، در واقع شعر اسلامی به شمار می آیند.
 
موضوع نویسنده

MAHER

سطح
5
 
ارشد کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,293
3,610
مدال‌ها
10
در ادوار بعد هم مثل دوران پیدایش نخستین شعر و نثر فارسی، ادبیات ایرانی همچنان به موضوع های مذهبی و دینی علاقه مند ماند؛ حتی در جریان های الحادی که نوعی طغیان بر ضد این گرایش بود، این دین گرایی در تمام قرون نخستین اسلامی و بعد از آن، ویژگی مهم ادبیات اسلامی ایران است. محققان تاریخ وادبیات ایران هم آن را به عنوان واقعیت پذیرفته اند. با این همه، در توجیه و تعلیل آن برخی از پژوهندگان امثال آربری و ریپکا عقایدی اظهار کرده اند (ریپکا، 77:1968) که غیر کافی و محتاج به تصحیح و تکمیل است. این نکته که بسیاری از مذاهب و فرقه های اسلامی و همچنین اکثر نهضت های مذهبی قرون نخستین اسلام و بعد از آن از ایران برخاسته اند (براون، 1951: 204/I حاشیه)، شاهدی بر واقعیت این ویژگی است.
 
موضوع نویسنده

MAHER

سطح
5
 
ارشد کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,293
3,610
مدال‌ها
10
در بین قدیم ترین نمونه های شعر فارسی که به علت انتساب به دربارهای عصر، محل مناسبی برای انعکاس احساس دینی نیست، نشانه های این گرایش مذهبی را می توان ردیابی کرد. رودکی درقصیده ای از دوران جوانی با لحنی تائبانه یاد می کند و دنیا را به رؤیا و افسانه همانند می نماید. در بعضی قطعات که از امثال شهید بلخی، ابوطیب مصعبی، خسروی سرخسی و کسایی مروزی در تذکره ها آمده است، مضمون هایی چون اعتقاد به تقدیر و سرنوشت، ضرورت تأمل در بی ثباتی عالم، اشتیاق به عالم دیگر وجود دارد (زرین کوب، 1363 ش: 214-234) که البته انعکاس روح مذهب گرایی، و در عین حال تصویری از عقاید و افکار رایج در محیط اسلامی است.
 
موضوع نویسنده

MAHER

سطح
5
 
ارشد کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,293
3,610
مدال‌ها
10
ارتباط حکومت های محلی ایران با دستگاه خلافت بغداد و پیدایش شاعران و نویسندگان ذولسانین که از لوازم دوام این ارتباط بود، موجب شد تا این گرایش دینی و اسلامی ادبیات فارسی مدت ها تحت تأثیر ادبیات عربی باقی بماند. نه فقط در دربار سامانیان و آل بویه توجه به ادبیات عربی لازمه ی این ارتباط با دستگاه خلافت بود، بلکه در عصر غزنوی هم دوام این جریان در ادبیات فارسی تأثیر گذاشت. کتاب یتیمه الدهر ثعالبی و تتمه ی آن، تتمه الیتیمه، کثرت وجود علما و شاعران ذولسانین را در خراسان و عراق و ولایات جبال قابل ملاحظه می سازد و این نکته را که ادبیات فارسی در این ادوار با ادبیات عربی ارتباط مستمر داشته است، تأیید می کند.
 
موضوع نویسنده

MAHER

سطح
5
 
ارشد کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
منتقد ادبیات
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,293
3,610
مدال‌ها
10
تحول فرهنگ هم که موجب پیدایش جریان های تازه در مسائل مربوط به عقاید بود - تصوف، حکمت، تفکر شعوبی و گرایش های الحادی-نیز درتمام این ادوار در ادبیات فارسی تأثیر گذاشت و این تأثیر حتی در مواردی که باعقاید رسمی و جاری هماهنگ نبود، اسلامی بود و به هر حال با واقعیت های دنیای اسلامی ارتباط داشت.در عهد سامانیان و غزنویان که ادبیات فارسی مخصوصاً شعر به اوج قابل ملاحظه ای رسید، شاعران و نویسندگان فارسی زبان شیوه ی شاعران و نویسندگان تازی را تحسین یا تقلید می کردند و احیاناً خود را با آن ها همانند، یا از آن ها برتر می شمرند. رودکی در قصیده ی خمریه ی نونیه ی خویش که در تاریخ سیستان (1314 ش: 317-323)، آمده است خود را با جریر و ابوتمام طائی و حسان همتا می خواند (همان، 322)؛ عنصری ملک الشعرای دربار غزنوی گه گاه از طرز فکر و حتی از مضمون امثال ابوتمام و متنبی تقلید می کرد (فروزانفر، 1358 ش:113)؛ منوچهری که به سبب آشنایی با اشعار عربی بر اقران تفاخر داشت، با تقلید مضامین آن ها، گه گاه خود را با امثال اعشی میمون و ابوالشیص اعرابی مقایسه می کرد (منوچهری، 1363 ش: قصیده های 46،28). این تحسین و اعجاب نسبت به شعر و شاعران عرب تا مدت ها بعد، در عهد سلاجقه، همچنان در بین شاعران فارسی زبان باقی ماند؛ لامعی جرجانی، ناصر خسرو و امیر معزی هر یک به نحوی با شاعران عرب اظهار منافست می کردند. معزی حتی خود را از ابوالعلاء معری برتر می شمرد (زرین کوب، 1370 ش:414) و انوری (1364 ش: 263/1) شاعران عرب را بی همانند و سرمشق واقعی شاعری می خواند. بعضی شاعران این عهد مثل مسعود سعد، عبدالواسع جبلی و رشید و طواط قسمتی از آثار خود را به زبان عربی نظم کردند و ملمّعات و قصاید عربی تا زمان سعدی وجامی هم دوام داشت.
 
بالا پایین