جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مجموعه اشعار اشعار فریدون مشیری

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام اشعار فریدون مشیری ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 4,940 بازدید, 171 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع اشعار فریدون مشیری
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
آخر اگر پرستش او شد گناه من
عذر گناه من ، همه ، چشمان مسـ*ـت اوست

تنها نه عشق و زندگی و آرزوی من
او هستی من است که آینده دست اوست
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
هیچ و باد استٖ جهان ؟

گفتی و باور کردی!؟

کاش، یک روز، به اندازه ی"هیچ"

غم بیهوده نمی خوردی!

کاش، یک لحظه، به سر مستی باد

شاد و آزاد به سر می بردی
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
بی‌وفایی می‌کنی من هم تماشا می‌کنم
فرصتی تازه برای گریه پیدا می‌کنم

دوستت دارم... ولی می‌ترسم از رسوا شدن
هرچه از زیباییت گفتند حاشا می‌کنم

من که یک لشکر حریفم نیست تسلیم توام
با رقیبان پیش چشمانت مدارا می‌کنم

از کنارم رفته‌ای اما به یادم مانده ‌است
خاطراتی که دلم را خوش به آن‌ها می‌کنم...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنی

مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
ای دلِ من، گرچه در این روزگار
جامه‌ی رنگین نمی‌پوشی به کام
باده‌ی رنگین نمی‌بینی به‌ جام
نُقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن مِی که می‌باید تُهی‌ست

ای دریغ از تو اگر چون گُل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای‌ دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشه‌ی غم را به سنگ
هفت‌رنگش می‌شود هفتاد رنگ
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
باز کن پنجره ها را، که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد،
و بهار ،
روی هر شاخه، کنار هر برگ،
شمع روشن کرده‌ست.

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند،
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده‌ست،
و درخت گیلاس،
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را،
گل به دامن کرده‌ست.

باز کن پنجره‌ها را، ای دوست
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
در بنفشه زار چشم " تو " ...
من ز بهترین ،
بهشت ها گذشتم ...!
بی " تو "
به اوج حسرتی نگفتنی رسیده ام ...!
ای نوازش " تو " ...
بهترین امیدِ زیستن ...!
در کنار " تو " ،
من ز اوج لذتی نگفتنی گذشتم ...!!!
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
هنوز پنجره باز است؛
تو از بلندی ایوان به باغ می‌نگری
درخت‌ها و چمن‌ها و شمعدانی‌ها
به آن ترنم شیرین به آن تبسم مهر
به آن نگاه پر از آفتاب می‌نگرند،

تمام گنجشکان
که در نبودن تو
مرا به باد ملامت گرفته‌اند،
ترا به نام صدا می‌کنند . . .
 
بالا پایین