جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار اشعار نظامی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط Mr. Sarmast با نام اشعار نظامی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 3,449 بازدید, 233 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع اشعار نظامی
نویسنده موضوع Mr. Sarmast
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
تا در نقسم عنایتی هست
فتراک تو کی گذارم از دست

وآن دم که نفس به آخر آید
هم خطبه نام تو سراید

وآن لحظه که مرگ را بسیجم
هم نام تو در حنوط پیچم

چون گرد شود وجود پستم
هرجا که روم تو را پرستم
 

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
در عصمت اینچنین حصاری
شیطان رجیم کیست باری

چون حرز توام حمایل آمود
سرهنگی دیو کی کند سود

احرام گرفته‌ام به کویت
لبیک زنان به جستجویت

احرام شکن بسی است زنهار
ز احرام شکستنم نگهدار
 

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
من بیکس و رخنها نهانی
هان ای ک.س بیکسان تو دانی

چون نیست به جز تو دستگیرم
هست از کرم تو ناگزیرم

یک ذره ز کیمیای اخلاص
گر بر مس من زنی شوم خاص

آنجا که دهی ز لطف یک تاب
زر گردد خاک و در شود آب
 

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
من گر گهرم و گر سفالم
پیرایه توست روی مالم

از عطر تو لافد آستینم
گر عودم و گر درمنه اینم

پیش تو نه دین نه طاعت آرم
افلاس تهی شفاعت آرم

تا غرق نشد سفینه در آب
رحمت کن و دستگیر و دریاب
 

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
بردار مرا که اوفتادم
وز مرکب جهل خود پیادم

هم تو به عنایت الهی
آنجا قدمم رسان که خواهی

از ظلمت خود رهائیم ده
با نور خود آشنائیم ده

تا چند مرا ز بیم و امید
پروانه دهی به ماه و خورشید
 

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
تا کی به نیاز هر نوالم
بر شاه و شبان کنی حوالم

از خوان تو با نعیم‌تر چیست
وز حضرت تو کریمتر کیست

از خرمن خویش ده زکاتم
منویس به این و آن براتم

تا مزرعه چو من خرابی
آباد شود به خاک و آبی
 

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
خاکی ده از آستان خویشم
وابی که دغل برد ز پیشم

روزی که مرا ز من ستانی
ضایع مکن از من آنچه مانی

وآندم که مرا به من دهی باز
یک سایه ز لطف بر من انداز

آن سایه نه کز چراغ دور است
آن سایه که آن چراغ نوراست
 

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
تا با تو چو سایه نور گردم
چون نور ز سایه دور گردم

با هر که نفس برآرم اینجا
روزیش فروگذارم اینجا

درهای همه ز عهد خالیست
الا در تو که لایزالیست

هر عهد که هست در حیاتست
عهد از پس مرگ بی‌ثباتست
 

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
چون عهد تو هست جاودانی
یعنی که به مرگ و زندگانی

چندانکه قرار عهد یابم
از عهد تو روی برنتابم

بی‌یاد توام نفس نیاید
با یاد تو یاد ک.س نیاید

اول که نیافریده بودم
وین تعبیه‌ها ندیده بودم
 

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
کیمخت اگر از زمیم کردی
با زاز زمیم ادیم کردی

بر صورت من ز روی هستی
آرایش آفرین تو بستی

واکنون که نشانه گاه جودم
تا باز عدم شود وجودم

هرجا که نشاندیم نشستم
وآنجا که بریم زیر دستم
 
بالا پایین